جوان "جو" کاتلین رولینگ با نام هنری «جی.کی.رولینگ» نویسنده مجموعه رمان های هری پاتر است. صرف نظر از جوایز بی شماری که در حوزه ادبیات، فعالیت های اجتماعی-خیریه و بشردوستانه دریافت نموده است، داستان های شگفت انگیز وی با بیش از 500 میلیون نسخه فروش در سراسر جهان پرفروش ترین مجموعه کتاب های چند جلدی تاریخ محسوب می شوند. مجموعه فیلم های اقتباس شده از داستان های هری پاتر نیز پرفروش ترین مجموعه فیلم های تاریخ سینما است.
«خلاء ناگهانی» عنوان نخستین رمان تراژدی-کمدی و داستانی وی است که پنج سال پس از انتشار آخرین کتاب از مجموعه هری پاتر در سال 2012 زیر چاپ رفت. پس از آن خانم رولینگ با نام مستعار «رابرت گلبریث» کار نگارش رمان های جنایی و اسرارآمیز را آغاز کرد که حاصل آن انتشار سه جلد مجموعه دنباله دار و وابسته با عناوین «آوای فاتخه»، «کرم ابریشم» و «شغل شیطانی» طی سه سال بعد از آن بود.
داستان زندگی سخت رولینگ و رسیدن او از تنگدستی به ثروت میلیاردی در طول پنج سال یکی دیگر از جنبه های شهرت وی قلمداد می شود. مجله تایمز در سال 2007 او را به جهت تاثیرات مستقیم اجتماعی، اخلاقی و سیاسی روی هواداران مجموعه داستان هایش به عنوان دومین چهره سال معرفی کرده بود. در اکتبر 2010، خانم رولینگ به عنوان تاثیرگذارترین زن در انگلستان شناخته شد. او همچنین به دلیل فعالیت های بشردوستانه و حمایت های مالی گسترده از ده ها خیریه در سراسر جهان زبانزد خاص و عام است و خودش نیز در پشتیبانی و هدایت چند موسسه خیریه نقش موثر و مستقیم ایفا می کند. رولینگ متاهل است و سه فرزند دارد.
زندگینامه
داستان زندگی جو رولینگ در 31 جولای سال 1965 با تولد وی در بیمارستان عمومی واقع در شهر کوچک ییت در انگلستان آغاز شد. او بزرگترین فرزند پیتر و آنی رولینگ بود و خواهر کوچک تری بنام دایان دارد. پس از تولد خواهرش، به همراه خانواده به وینتربورن در بریستول نقل مکان کرد و بعد از آن هم به چپستو در گِوِنت رفت، جایی که رولینگ وارد مدرسه وایدین شد.
رولینگ از دانشگاه اکستر در رشته ادبیات فرانسه فارغ التحصیل شد و یک سال از مطالعاتش را هم در پاریس گذراند. پس از فراغت از تحصیل، او به لندن رفت و به عنوان محقق در سازمان عفو بین الملل مشغول به کار شد. در سال 1990، در قطاری که با چند ساعت تاخیر از منچستر عازم لندن می شد، ایده اولیه داستان پسری که می فهمد جادوگر است و ماجراهایی در مدرسه جادوگری خواهد داشت، در ذهن رولینگ شکل گرفت. (بخوانید: داستان پسری که زنده ماند)
در اواخر همان سال، مادر رولینگ پس یک دهه مبارزه با بیماری ام.اس از دنیا رفت. پس از آن رولینگ به دنبال آگهی استخدام مدرس زبان انگلیسی در روزنامه گاردین، انگلستان را ترک کرد و به پورتو در پرتقال رفت و مشغول به تدریس زبان انگلیسی شد. او یک روز پس از گوش سپردن به یکی از کنسرتهای چایکوفسکی نوشتن را آغاز کرد. پس از هجده ماه زندگی در پورتو او با روزنامه نگار پرتغالی به نام ژورگه آرانتس ازدواج کرد و کمتر از یک سال دختر آنها به نام جسیکا به دنیا آمد. رولینگ پیشتر در زمان بارداری یک بار دچار سقط خود به خودی شده بود که با این وجود در نوامبر 1993 از همسر پرتغالی خود جدا شد. برخی از زندگینامه نویسان علت این جدایی را رنج رولینگ از رفتار خشونت آمیز شوهرش دانستهاند. مدتی پس از این جدایی او به همراه دختر کوچکش به ادینبرو اسکاتلند مهاجرت کرد. هفت سال پس از فارغ التحصیلی، او خود را یک شکست خورده واقعی میدانست، او با داشتن دختری چهار ساله، هم در ازدواجش ناکام شده بود و هم بدون شغل بود؛ پس او تمرکز خود بر روی نویسندگی را بیشتر کرد. وی مدتی نیز در درمانگاه روانپزشکی به علت افسردگی و اقدام به خودکشی ناموفق بستری شده بود. خلق موجودی به نام دمنتور (دیوانه ساز) در مجموعه داستانهای هری پاتر برگرفته از همین دوره از زندگی رولینگ است.
در نهایت او توانست به سختی در سال 1997 نخستین جلد از مجموعه هری پاتر را توسط انتشارات بلومزبری به چاپ برساند. انتشارات بلومزبری، ناشر کتاب هری پاتر پیش از انتشار آن با در نظر گرفتن این مطلب که خوانندگان کتاب پسران جوان هستند و ممکن است کتابی را که نویسنده آن زن باشد نخرند به همین دلیل رولینگ پیشنهاد کرد به جای به کار بردن نام واقعیاش، کتاب را با دو واژه کوتاه شده امضاء کند. از آنجا که وی مانند دیگران نام وسط نداشت، واژه ک به جای نام کاتلین را به عنوان دومین واژه انتخاب کرد. این نام مربوط به مادربزرگ پدریاش بود.
در دسامبر 2001، جی.کی.رولینگ با دکتر نیل مورای ازدواج کرد. دیوید و مکنزی فرزندان آنها به ترتیب در سال های 2003 و 2005 متولد شدند. رولینگ هم اکنون به همراه همسر و سه فرزندش در ادینبرو اسکاتلند اقامت دارد.