نتیجه دوئل اشلی ساندرز و یوآن بمپتون:امتیاز های داور اول:
اشلی ساندرز: 25 امتیاز – یوآن بمپتون: 25.5 امتیاز
امتیازهای داور دوم:
اشلی ساندرز: 25 امتیاز – یوآن بمپتون: 25.5 امتیاز
امتیاز های داور سوم:
اشلی ساندرز: 24.5 امتیاز – یوآن بمپتون: 25 امتیاز
امتیاز های نهایی:
اشلی ساندرز:25 امتیاز – یوآن بمپتون: 25.5 امتیاز
برنده دوئل:
یوان بمپتون!..............
-فنجونتو آروم بردار. اگه صدایی مثل "لوپ" داد یعنی جواب مثبته!
اشلی سرش را خاراند.
-جواب چی؟
-نیتت دیگه...نیت کن و بردار. بعد بده به من.
اشلی خنده بلندی کرد.
-دست بردار یوآن...تو نمی تونی فال قهوه بگیری...تو فالگیر نیستی. تو حتی آدمم نیستی. فقط یه راسویی...برو تو جنگل شکار کن. از درختا برو بالا... راسوها چی می خورن؟
یوآن اصلا نمی خواست در آن لحظه روی غذای مورد علاقه راسوها تمرکز کند...
-امتحان کن...می بینی که واقعیت داره. همین چند هفته پیش به پنه لوپه گفتم طی سه وعده نامه ای به دستش می رسه. سه ساعت...سه روز...سه هفته...سه ماه...
-خب؟ رسید؟
-نه...هنوز وقت داره...سه ماه...سه سال...
اشلی فنجانش را بلند کرد. هیچ صدای "لوپ"ی در نیامد.
یوآن فنجان را به زور از اشلی گرفت.
-ببین. این جا می بینم که طی سه وعده...نه...اونو ولش کن. اینجا...همین بالا... می بینم که تو... می میری!ذوب می شی. هیچ اثری ازت نمی مونه.
-طی چند وعده؟ بیخیال...سیبل تریلانی شدی؟ چطور ممکنه هیچی از آدم نمونه؟
یوآن تا بینی داخل فنجان قهوه فرو رفت.
-به من چه...فنجون می گه. مواظب خودت باش. اوخ...دماغم قهوه ای شد...
اشلی کوله پشتی اش را برداشت و از کافه خارج شد.
به خانه رفت و برنامه تلویزیونی مورد علاقه اش را تماشا کرد.
جلوی تلویزیون خوابش برد...و وقتی بیدار شد با احساس خستگی مفرط به حمام رفت...
نیم ساعت بعد صدای تق و تق کوبیده شدن جغدی مصر به پنجره به گوش رسید.
جغد نامه ای به پا داشت...نامه ای که چندان صبور به نظر نمی رسید.
وقتی جغد موفق به باز کردن پنجره نشد، نامه سریعا خودش را از پای جغد نجات داد و از لای پنجره به داخل خانه خزید.
باز شد!
صدای بلندی از نامه به گوش رسید.
-خانم ساندرز...کجایین...سریع بیایین یه چیزی هست که باید بهتون بگم...شما صبر نکردین...فلش بک...ساحره ای که پیشبند سفیدی روی ردایش بسته بود دستی به صورت اشلی کشید.
-چطوره خانم ساندرز؟ راضی هستین؟ مزیت این روش اینه که فورا تاثیر خودش رو نشون می ده. برای همین قیمتش بالاست.
اشلی ذوق زده به پوست صاف و درخشانش داخل آینه خیره شده بود. با عجله از جا بلند شد و به طرف در رفت.
-عالیه....فوق العاده اس. باور نکردنیه. فورا باید به تاتسو نشونش بدم.
ساحره فریاد زد.
-هی...صبر کنین...خانوم...ساندرز...نکات ایمنی...
ولی اشلی غیب شده بود!
پایان فلش بکنامه همچنان فریاد می زد.
-خانم ساندرز...مواظب باشین. بعد از استفاده از این لوسیون نباید آب به پوستتون بخوره...بیست و چهار ساعت...خیلی خطرناکه. مواظب باشین. آب باعث می شه تاول های بزرگی بزنین...و مواد شوینده تاثیر بدتری دارن...با لوسیون واکنش نشون می دن و تبدیل به اسید قدرتمندی می شن که پوست رو...ذوب می کرد!
شیر آب حمام باز بود...حمامی که ظاهرا خالی به نظر می رسید...و چیزی که کف حمام جاری شده بود مخلوطی بود از آب و کف و ...اشلی!