همینطور که شاهدین، برنامه های من و وزیر محترم کاملا یکییه! هرکی غیر از این فکر کنه همه بدهیام به بوفه هاگزمید گردنش!...
دوم
انجمن آزکابان:
آقا! من نمیفهمم مرلین وکیلی! چه معنی داره هرکی از راه رسید، زرتی میره سراغ آزکابان؟ چرا انقد با ملت دشمنیان؟ چرا انقد به تشنه مردم خونین؟ تا کی ظلم؟ تا کی ستم؟ تا کی... کلمه کم آوردم خودتون یه چنتا چیز بزارین تنگش...
ما اصلا دمنتورارو میفرستیم تعطیلات... مسکن غیر مهر میسازیم، مسکن جهر میسازیم، واحد میدیم بهشون بشینن خونه جام و تری نگاه کنن. جمشون میکنیم. به جاش چی میزاریم؟ گوسفـــــــــند! بلـــــــه! گوسفند! آقا مگه گوسفندا شکنجه میکنن؟ خیر! گوسفندا جیگر در میارن! پدر در میارن! کلا در میارن! منحرف همسایهاته! حالا بذارین ما وزیر شیم. خواهین دید که چه بلایی بر سرتون نازل میشه...
اول از همه که شناسایی مجرمین با گوسفندامونه. مسئول آزکابانن دیگه... آزکابان به پشمشونه... چیز... زیر پشمشونه یعنی! اگه از زیر دست گوسفندا در رفتین... که هیچی! اگه گرفتنتون! انا للمرلین و انا الیه واژگون! واژگونتون میکنن! از قسمت عضلات حلقوی تحتانی آویزون میشین و ازتون اعتراف میگیرن. شکنجه پشت شکنجه. خوارتون(خارتون؟) و خفیفتون میکنن!
شکنجه اول اینکه توی اعتراف از شما پرسیده میشه که تلخترین خاطرتون توی دوران جادوگریتون چیه؟ آمارش که در آومد، دمارتون در اومده! اون خاطررو مسئول شکنجهتون انقد میزنه تو سرتون، انقد میزنه تو سرتون، انـــــــقــــــــد میزنه تو سرتون، انقد... من که داشتم میگفتم چقد میزنه تو سرتون خسته شدم. مرلین به حال شما رحم کنه...
شکنجه دوم اینه که یه گوسفند در اختیار شما قرار میگیره.گوسفند ترین گوسفندی که تاریخ گوسفندی در ادوار گوسفندی دیده شده. زبون نفهـــــــــــم! یچی میگم، یچی میخونین! گوسفندا! خیلی گوسفند... وشما قراره به این عزیز زبون نفهم، زبون بفهمونین! و تا وقتی که نفهمه آزاد نمیشین! فکر کنم چندین سال زندانی باشین و زندانی وزیر بعدی هم باشین... ووی! حالم ناحال شد!
خلاصه که دمنتورا نیستن و زندان چون دست گوسفنداس، کویته! کویت!
متوجه شدین که برنامه ها غنیان. و کاملا مرتبط با برنامه های بانو وینتربورن!