دينگ ...دنگ...دونگ...شپلخ....آخ.....غيژژژژژژژژژ
وايسا برادر صداي يك آخ به گوشم رسيد اين چي بود؟؟
هيچي برادر بيل زد توي سر استر چون زيادي داشت شلوغ ميكرد...
بيل وارد سالن استدبو شد و گفت:
الان استر مياد!!!
استر پشت بيل وارد شد...يك عدد چوب توي دهنش بود و سرش رو با باند بسته بودن!!!
مصاحبه كننده:برادر شرمندم ولي سوالي داشتم؟؟
استر:آخ بفرماييد!!!
يارو:برادر ما شنيديم قراره تغييراتي در تالار گريفيندور اعمال بشه آيا اين حقيقت داره؟
استرجس ميشينه رو صندلي و ميگه:
بله!!!حقيقت داره
يارو هم مياد جلوي اون ميشينه و ميگه:
ميشه لطف كنيد و اون تغييرات رو ذكر كنيد؟؟!!
استر:نه برادر بعدا ميگم فعلا بايد برم نميبيني چه وضعي دارم!!!
يارو بلند ميشه يكي ديگه ميزنه توي سر استر......
آخ!!!
يارو نقش زمين ميشه چون بيل زد توي سرش البته با منوي مديريت
استر مياد كنار ميكروفون راديو مي ايسته و ميگه:
منتظر تغييرات جدي تالار باشيدبيل هم مياد ميگه:موفق باشين استر بزن آهگ آخرو بريم....
دينگ ... دنگ....دونگ....غيژژژژژژژژژژژژژژژ.....قام قام....قوم قوم.....
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smil4b45f0db7e235.gif)