هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


"خبرهای فوری جادوگران" تنها زمانی ظاهر می‌شود که وقایعی خاص در جامعه‌ی جادویی جادوگران در حال به وقوع پیوستن باشد. با ما همراه باشید تا از جدیدترین خبرها مطلع شوید.


اگر می‌خواهید از وقایعی که در جریان است جا نمانید، بهتر است هرچه زودتر در محل حادثه حضور پیدا کنید و خودی نشان دهید!


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: دیوان راون کلاو
پیام زده شده در: ۶:۴۱ شنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۷

هلنا ریونکلاوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۷ پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۸ یکشنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۷
از کنـار لرد ولدمورت
گروه:
مـاگـل
پیام: 67
آفلاین
گابریل باید برقصه گابریل باید برقصه

نبینم که باز نشستی..منتظر چی هستی؟

تو جشن ریونی ها باید پاشی برقصی

اخه من قربون اون اواتر خوشکلت برم

روی موهاش غم نشینه قربوون اون ناظره برم

پاشو باز وسط برقص تا هوش بریزم زیر پات

تا به اتیش بکشی صحنه رو با دلبری هات.!

گابریل باید برقصه گابریل باید برقصه!





گابی گابی گابی جونم جادوگران بی تو می میره.!
ریونی ها با وجودت تازه دارن جون می گیرن
دیگه حرفای دیگران شده واسم خیلی بی معنی
ما تو رو داریم و تو ناظر مایی
بقیه ناظرا نیستن مهم دیگه ما تورو داریم و واسمون مهم اینه.!
گابی گابی گابی جونم جادوگران بی تو میمیره .
ریون تازه داره با وجودت جون میگیره.!!

هلنا..هوهو..گابریل..حالا بیا..راوانا..هوو لونا دیشتابم دادام
بی من میری تالار؟
هر لحظه فعالیتت بیشتر میشه تو ریون
از دست همه گروه بدا دزدیدی مارو
تو فعالی نازی تالار رو کردی فعال دمت گرم
شنیدم خانمی به تالارای دیگه میری و میای تو
بی خیال میری و میای تو.!
شنیدم دوبــاره من نبودم و صاف رفتی هافل
همه اعضا رو بیچوندی هوس تالار گردی کردی
می خوان بدزدنت از ما مگه ما مردیم؟
چون تو ماله مایی و ما ماله تو اره عشق مایی تو.
نیاد اون روزی که بخوای از تالار دل بکنی تو.!
هوهوهوهو


امشب شب مهتابه..دیهم رو می خوام
مامانم اگه خوابه دیهم رو می خوام
خوابست بیدارش نکنین.
هشیارست مستش بکنید
گویید هلنا امده در پی دیهم امده.
امده ببره باهوش بشـه به اون چه ربطی داره؟.

تالار ریون..تنظیم هلنا ریونکلاو..با صدای گابریل دلاکور.

لحظه لحظه گذر عمر ..مثل اینه که تو میگی
دونه دونه خاطراتم تو می خوای ازم بگیری
نگو مثل بار اول ..دستمو دوباره خوندی
بین دادن و ندادن تو سر دوراهی موندی........
هههههههههههههو
نگو دیهم ننتو به هیچ وجه بهت نمی دم.
حیف عمری که تلف شد پای دبهم و گرفـــــــــــــتن
دیشتام.
توی گوشـته ی تالارم..یک سبــد خالیــه
بزودی دیهم خوشکل توی اون جا گرفــته

مخوان اواز عشق انگیز ای دختر
صدای نغمه ی مستانه ات را در گلو بشکن.
پسر اوا زعشق انگیز را بس کن
سرود لحظه های کامیابی را بدور افکن
تو ای دختر که شور نغمه از لبهات لبریز است.
برای نغمه هایت فکر دیگر کن.
تو ای مرد جوان کز کام ها در سینه ات بانگی طربخیز است
سرود هاگوارتز سر کن
مخوان اواز ای دختر .
اگر اواز می خوانی
بخوان اواز ان هلنی بدبخت را
که در جستجوی دیهم بسر برد
و هیچ کس اورا یاری نیست
ز غصه بانگی در گلو دارد
مخوان اواز ی پسر
اگر اواز می خوانی
بخوان اواز ان گابریل بی عشق را
که در جستجوی شوهر بدجوری غمگین است
بخوان اواز ان لونای بیچاره
که هوشی در سرش هویــدا نیست
مخوان اواز عشق انگیز ای دختر
اگه آواز می خوانی
بخوآن اواز ان آلفرد بدبخت را
که در امتیاز دهی نجوم بدماندس
بخوان اواز ان مرد فلک زده
که به همه تکالیف از دم صفر دادس
مخوان اواز عشق انگیز ای دختر
اگر اواز می خوانی
بخوان اواز ان راچر ببدبخت را
که از بدهکاری بدجوری در گل ماندس .!
منوی مدیریتش را بگو
که بدجوری خراب گشتس
نخواتن اواز ای مرد جوان
اگر اواز می خوانی
بخوان اواز ان سرفینای مستکبر را
که در استکبار همری ز پست دارد
مخوان اواز ای دختر
صدای نغمه ی مستانه ات را در گلو بشکن
پسر اواز عشق انگیر را بس کن.
سرود لحظه های کامیابی را بدور افکن
اگر اوا زمی خوانی
بخوان اواز ان ادی ماکای بدبخت را
که در جستجوی اواتر سفید مفید
عمری تلف کردس
و غافل از ان که اواترش خود بخود سفید گشتس



مخوان اواز ای دختر اگر اوازمی خوانی بخوان اواز من بی کار را
که از صبح تاشب مشغول پست زدن.!!!

خیـــلی ممنون

*هیچ منظور خاصی در این اشعار نیست احساساتی نشید

سروده :اســتاد بزرگ ادبیات معاصر بوقستان..هلنا ریونکلاو


عظیم ترین گنجینه ی هر انسان هوش سرشار اوست

این بار ثابت می کنم کی هستم

only raven .


Re: دیوان راون کلاو
پیام زده شده در: ۳:۵۵ پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۷

هلنا ریونکلاوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۷ پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۸ یکشنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۷
از کنـار لرد ولدمورت
گروه:
مـاگـل
پیام: 67
آفلاین
این تالار نیست این بهشته ...خیلی خره هرکی که توش نپسته

هی برین بگید ریون فعال نیست..کی گفته تالار راوانا با کلاس نیست؟

بیا جلو ببیم حرفت چیه...اگه این ادعاته پس پستت چیه؟

اگه تو نمی تونی پست بزنی توی تالار ..چرا نمی ری بشینی پیش بکس بی حال؟

قافیه هارو داشتید {}

راوانا چو گریست اشک او گوهر شد
چو دست بر مجسمه اش زدم مرمر شد
اشفته شدم کشیدمش در اغوش
افتاد به بیچ و تابو و ادم شد

اهای گابریل عاشق..اهای عمر دقایق

اهای مالیده شده به موهای اواترت روغن شقایق

بارتی که دل به تو داده..چرا نیستی کنارش..

بقیشو بلد نیستم

قربون شما


عظیم ترین گنجینه ی هر انسان هوش سرشار اوست

این بار ثابت می کنم کی هستم

only raven .


Re: دیوان راون کلاو
پیام زده شده در: ۱۷:۵۷ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۷

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
مـاگـل
پیام: 708
آفلاین
دو تا شعر:

شعر یک، نام شعر: صد دانه یاقوت.

ریون، صد دانه یاقوت
دسته به دسته
با ناز و ادا
او جا نشسته !

صداش بزن بگوو
پاشو برو گم شو!
یه پست بزن عموو
تا که با هم باشیم! ( به به! )

بلند شد و رفت
قهر کرد تا ابت !*
میخواست بزنه تو سرت!
گفتم نزنتت! ( در این قسمت قافیه بازی رو حال کنید! )

این صدای چی بود؟
تی ان تی بود؟
دارم تقلید میکنم از یکی..
نفهمیدی هنوز؟

آه آری! تی ان تی بود!
چون نگاه کن،
کله اش پر شد ز دود! **
بدرود ..

*: ابت: ابد! به هر حال شعر هم قافیه لازم داره.
**: کپی رایت ِ این بیست و این صدای چیست تی ان تی نبود بای یکی! اصلا یادم نیست کی ولی فکر کنم پستشو دو سال پیش توی تاپیک و چه خالی میرفت خونده بودم.. شایدم یه جایی تو انجمن اشتراکی !! کلا.


این پست در راستای بالا اومدن تاپیک و لرزوندن تن تاپیک بود!!


[b]دیگه ب


Re: دیوان راون کلاو
پیام زده شده در: ۱:۴۱ پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۷

هلنا راونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۲۴ شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۰۷ جمعه ۴ دی ۱۳۸۸
گروه:
مـاگـل
پیام: 68
آفلاین
تو این زمونه ریونی نمی مونه
ریون چیه تاپیک چیه پست کدومه
رفته شور و شوق هر چی فعاله
چند تا پست تویک روز خیلی محاله
فعال تو ریون کم پیدا می شه
کریچو بردن چی حالا می شه
تو این تاپیکا پست رفته از یاد
سکوت قلب سراف شده فریاد

حالا وای وای وای وای وای
حالا وای وای وای وای وای
حالا وای وای وای وای وای

بنده هر گونه شباهت این شعر را به هر ترانه و شعر تکذبب نموده و آمادگی خود را برای هر گونه کل کل اعلام می دارم.


خواجه راونکلاو( لسان الآشکار )



Re: دیوان راون کلاو
پیام زده شده در: ۱۹:۴۹ یکشنبه ۹ تیر ۱۳۸۷

ادی ماکایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
از كوچه پشتي عمه مارج اينا !
گروه:
مـاگـل
پیام: 536
آفلاین
اين تاپيك هم جالبه ها


جي.كي رولينگ نقاش مصري قرن پنجم هجريه


Re: برای تو میسرایم ای گریفندور !
پیام زده شده در: ۱۳:۳۵ دوشنبه ۳ تیر ۱۳۸۷

هوگو ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۳ جمعه ۱۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۴:۰۷ جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۸۷
از کنار لیلی لونا پاتر
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 270
آفلاین
شعری نو از مرد هزار دشمن * :

هوگو ویزلی


رنک ها عوض شده است ...
خوابگاه ها نم کشیده ...
پابند برای دختران به تعداد کافی ...
واکس برای کفش دانش آموزان .......

به به به به

پول کمک مدرسه را می دهیم ، پول کلاس خصوصی دامبل جدا ..
دبیران را زیر باران باید برد ....
پرسی ویزلی را در خوابگاه دختران باید جست ....
و دیگر هیچ ...........................


-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
* اسامی بعضی از دشمنان :
1- پرسی ویزلی 2- آل سو پاتر 3- ثبت احوال شیراز با مدیریت گلگومات 4- تدی لوپین 5- و دیگر دوستان


چه کسی بود صدا زد هوگو ؟

تصویر کوچک شده


Re: برای تو میسرایم ای گریفندور !
پیام زده شده در: ۲۳:۰۸ یکشنبه ۲ تیر ۱۳۸۷

هرمیون   گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱:۰۵ شنبه ۲ آبان ۱۳۹۴
از کنار دوستان!
گروه:
مـاگـل
پیام: 125
آفلاین
از شجاعت کز در این دنیا کسی دیدی
بدان که نام او در گریف باشد
گریف یعنی شهامت ،بس دلیری
بود نامش گریفیندور
به نام تک دلاور زاده در گودریک
که هر آن نام او به نیکی یاد گردید
از آن نام آوران و پهلوانان و شجاعان
توان نام برد از این یادگارن :
پاترها، رون، هرمیون، آلبوس سیریوس
که نتوان برد نامشان را هرگز از هوش


هرمیون قلبی بزرگتر از مغز و استعدادش دارد!


Re: دیوان هافلپاف
پیام زده شده در: ۱۰:۳۲ پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۷

سدریک دیگوریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۰ جمعه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۳۶ جمعه ۱ خرداد ۱۳۸۸
از یه جای خوب
گروه:
مـاگـل
پیام: 59
آفلاین
موضوع: جدال هافل و گریف

قسمت دوم

وقتی هری سدریک را به عنوان جستجوگر تیم هافل دیداز وود پرسید: این کیست؟ وود گفت:
بود سدریک نام بس سرکش است
گه جنگ آب چون آتش است

نبینی که با نیبوس آمده است
جوان است جویای نام آمده است

هر دو تیم به زمین آمدند
با صدای هوچ جارو به زیرشان نهادند

چندی گذشت از وقت بازی
ولی زمین پر بود از شور شادی

جردن با شوری خاص گفت:
این صحنه را خود ببینید چون نمی توان آن را گفت

وقتی رسیدند هر دو به گوی
گرفت هری ردای آن نیک خوی

خانم هوچ در سوت خود دمید و گفت:
این چه کاری است پنالتی به نفع اوست

هنوز از پنالتی نگذشته بود زمانی
که نفس ها در سینه حبس گردید مقداری

باری دیگر صدای سوت در ورزشگاه تنین افکند
گوی زرین دردست سدریک جان افکند



Re: دیوان هافلپاف
پیام زده شده در: ۲۲:۰۹ پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۷

پردفوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۲ سه شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۳:۳۴ جمعه ۳۰ اسفند ۱۳۸۷
گروه:
مـاگـل
پیام: 56
آفلاین
آمدی جانم به قربانت پرد
آمدم دیدم سروروی گلت
هافل و تو برگزیدی
انتخاب کردی درست
از گریف وامانده اومدی بیرون
پیوستی به جمع دوستانه مون
همه مون دور سرت می گردیم و دوست داریم
واسه بودن تو ما توی هافل
سر و دست و پا و چونه میشکنیم
این بودش داستان این خانم پرد
اومده توی هافل خر بزنه بشه تلپ



Re: دیوان هافلپاف
پیام زده شده در: ۱۴:۴۴ پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۷

سدریک دیگوریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۰ جمعه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۳۶ جمعه ۱ خرداد ۱۳۸۸
از یه جای خوب
گروه:
مـاگـل
پیام: 59
آفلاین
موضوع: جدال هافل و گریف

قسمت اول

وقتی سدریک جوانی بیش نبود ومی خواست با گریفیندور بزرگ ترین تیم آن زمان مبارزه کند نشانی هری را از دنیس خواست دنبس در جواب به او گفت:
ردایش قرمز است و جارویش آذرخش
از چوب جارویش از پاچه ردایش

همه روی ردا گرفته به رنگ
زخمی جادویی دارد بر پیشانی پر رنگ

به یک جای ساکن نباشد در زمین
چنین است آیین گریف در زمین

از او خویشتن را نگه دار سخت
که جوانی دلیر است و پیروز لخت

شدش اسمشو نبر چو دریایی بی بو
چون کرد طلسم آن کوچولو
این شعر ادامه دارد...


ویرایش شده توسط سدریک دیگوری در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۲۴ ۱۳:۱۶:۵۱

تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.