شب، شب ها، منظورم دقیقا شبه! – دادگاه هافل!
دنیس بلند میشه و با چکش می زنه رو میز قاضی تا جماعت ساکت شن ولی هیچ کس دنیس رو به بوق هم حساب نمی کنه!
--------------------- برون رول ----------------------
دنیس: بی شعور، آخه تو رول نویسی؟ چرا هر چی می زنم رو میز کسی ساکت نمیشه؟
نویسنده: آخه چکش دستت نیست!
--------------------- درون رول ----------------------
دنیس که تازه حالیش شده چکش نداره، یه نعره شبیه همونی که تو حموم زده می زنه و همه ساکت میشن. دنیس در حالی که به اریکا چش غره میره میگه:
- اینجا جمع شدیم تا دانگ رو به خاطر کارش توی حمام محاکمه کنیم.
اریکا خودشو لوس می کنه و میگه:
- آره آره، من ازش شاکیم! باید مجازات بشه
دنیس: "تو ساکت شو دختره [بووووق] [بوووووووق]"
--------------------- برون رول ----------------------
اریکا: "این چه طرز رول نوشتنه؟ چرا دنیس داره به من فحش میده؟"
نویسنده: "تو یکی حرف نزن دختره [بووووق] [بوووووووق]"
اریکا به این حالت
می زنه زیر گریه و میره، نویسنده هم با حالتی مابین
و
و
به نوشتن ادامه میده!
--------------------- درون رول ----------------------
دنیس ادامه میده:
- بقیه دخترا هم پاشن برن بیرون! جلسه به دلیل خشونت مردونه برگزار میشه!!!
دخترا شروع می کنن به اعتراض که دنیس یه بار دیگه داد می زنه و در نتیجه جلسه از همه موجودات مونث پاک میشه! دنیس در رو پشت سر دخترا می بنده و به این حالت
برمی گرده به طرف پسرا. (!!!)
دنیس: "ایول دانگولی! کارت عالی بود!!!"
جماعت پسر:
دنیس: "ای بابا، خب اونا نقش بازی کردن بود!"
جماعت پسر:
دنیس در حالی که زیر ضربات گرز(!) پسرا در حال تعویض کردن جاش با پیوزه، میگه:
- آخخخخ! نزنین بابا، مُردم! دِ آخه چرا می زنین نامردا؟!
درک در حالی که داره سعی می کنه چماقش رو از بین پاهای لودو رد کنه و بعد با یه چرخش شصت و هفت درجه ای اونو از زیر دماغ دانگ رد کنه و به صورت کاملا مسقیم از وسط پیوز، با اون (مرجع اون چماق درکه!) بزنه تو سر دنیس میگه:
- بووووقی، صبح تو حموم چنان داد زد همه موهام ریخت، مجبور شدم برم ریش مصنوعی بذارم!!! آخه مگه حاچ درک بدون ریش هم میشه؟
...
جماعت پسر بالاخره پس از مدتی با دنیس آشتی می کنن
--------------------- برون رول ----------------------
نویسنده: دنیس هم بالااخره پس از مدتی از این حالتی که براش پیش اومده خلاص میشه، نگران نباشید! کدوم حالت؟ این:
--------------------- درون رول ----------------------
پشت در دادگاه، دخترا داشتن طبق معمول با اون سوراخ ور می رفتن که پسرا رو زاغ بزنن و ببینن تو جلسه چی میگذره و در نتیجه فهمیدن که دنیس هم طرف بقیه پسراس!!!
--------------------- برون رول ----------------------
درک: بوق تو روحت نویسنده، یه بار ما پسرا یه جلسه محرمانه داشتیم اونو هم لو دادی؟
نویسنده: بدبخت من خودتم! وقتی میگی بوق تو روحت پ، داری می گی بوق تو روح خودت
--------------------- درون رول ----------------------
اریکا که حسابی احساس سوزش می کنه و البته این احساس کاملا در ناحیه پوست سرش و به دلیل اینه که دنیس اونو با مو بلند کرده بود و هر گونه حدس دیگه تکذیب میشه! به هر حال اریکا همه دخترا رو برای جلسه ای اضطراری به حمام فرا می خونه!