1- این پست دارای سوژه جدیده. سوژه قبلی از رونق افتاده و دنبال نمی شه.
2- اتفاقات این پست، مربوط به قبل از ماجراهای مسابقه آرمادیلو است. پیشنهاد می کنم حداقل پست اول مسابقه آرمادیلو رو بخونین.
-----------------------------------------------------------------
"نــــــــــــــــــــــه، دروغ میگید. من باور ندارم. لودوی من نمرده. لودوی من نمرده."
اما همین طور که جیغ می زنه، صورت علیرضا رو چنگ می زنه. (حالا فهمیدید چرا علیرضا قهر کرده بود نمی ذاشت کسی بغلش کنه؟
) دانگ دست انداخته دور گردن اما و مثلا داره اونو دل داری میده. دانگ همین طور که داره سعی می کنه زنجیری که گردن اماست رو قاپ بزنه میگه: "اما جون باید صبر داشته باشی. این شتریه که عجل تو پاچه هر کسی می کنه!" (خب از یه دله دزد انتظار نداشته باشین بهتر از این ضرب المثل بگه.)
اون طرف تر درک یه مشت می کوبه زیر چش دنیس. (خواننده:
)
اون طرف تر تر اریکا داره سر هزینه ماشین نعشه کش با دو تا قبر پاتر چونه می زنه.
قبر پاتر اول: "خانم این مرده تون خیلی اذیت کرد. تا از سر خونه آوردیمش اینجا گوشمون کر کرد. یه ریز می گفت من کجام؟ چرا منو گذاشتید تو نعشه کش و از این جور حرفا"
اریکا: "
هووووووووم! احتمالا چون تازه مرده بوده، گرم گرم بوده نمی فهمیده که مرده."
قبر پاتر دو: "تازه خیلی هم بی ادبه. همش می گفت «اون بوق رو خاموش کنین» البته من نمی دونم خاموش کردن یعنی چی ولی می دونم که بوق معنی بدی میده!"
اریکا: "خب حالا شما ببخشش. آخر عمری یه بوقی خورده. حالا شما بفرمایین چقد میشه."
قبر پاتر اول: "دو هزار گالئون"
اریکا: "
دو هزار گالئون؟ من این همه پول از کجا بیارم؟"
قبر پاتر اول: "من نمی دونم. یالا پول ما رو بدید بریم."
اریکا: "
آها! الان معاونشو صدا می زنم میگم بیاد بهتون بده. دررررررررررررک! درک بیا اینجا بینم."
اون طرف تر، درک میشینه و لگد دنیس از بالا سرش رد میشه و یه آپرکات می زنه زیر چونه دنیس و میره اون طرف تر تر پیش اریکا.
اریکا: "درک تو معاون لودو بودی بیا پول اینا رو بده."
درک به این حالت
در میاد و دستشو یه چند متری دراز می کنه و دنیس رو می کشه جلو و میگه: "بفرما دنیس خان. مگه تو خودتو به جای لودو کاپیتان نکردی، حالا بیا پول اینا رو بده."
دنیس
پولو میده تا قبر پاتر ها برن و نویسنده پست از دستشون راحت شه. (
)
اون طرف تر تر تر، اسپی داره با نعش لودو حرف می زنه: "لودو کجا رفتی؟ تو که جوون بودی. تازه هنوز رو گچ شکم منم یادگاری ننوشته بودی!" (اشاره به پست بازی آرمادیلو)
لودو به زور پا میشه و میگه: "یه خودکار بده تا برات بنویسم."
اسپی: "اولا که باید بگی قلم پر، رول باید پاتریانه باشه و دوما تو مردی نباید یادگاری بنویسی. خوب نیست مرده این قدر جلف باشه."
لودو: "بابا من نمردم!"
پیوز که تا اون لحظه اون طرف تر تر تر تر داشت از خوشحالی می رقصید، می پره و جلو دهن لودو رو میگیره تا حرف نزنه و آروم در گوشش میگه: "باب ساکت شو. بعد یه عمری دارم از تک روح تالار بودن در میام. خب ساکت شو دیگه."
و لودو هم ساکت میشه. البت نه به این خاطر که به حرف پیوز گوش کرد بلکه به این خاطر که این دفعه جدی جدی خفه شد. (
لودو حالا فهمیدی قاتل واقعیت کیه؟)
درک: "باب ملت پستم طولانی شد بیاید این مرده رو بشورید دیگه."
نیمفا: "آخه عقل کل مگه ما ماگلیم که مرده رو بشوریم؟ یه ورد می خونیم تموم میشه میره پی کارش دیگه. بیا. ماراداها شاوارا!"
و مرده لودو شسته میشه. (پس من چرا این پستو تو حموم عمومی زدم؟)
و ملت راه میفتن به طرف قبرستان مرلین (ک) تا لودو رو دفن کنن.
(این قسمت ماجرا تو مسابقه آرمادیلو توضیح داده شده.)
بچه ها خسته و کوفته از مراسم لودوی گور به گور شده (اشاره به آخرین پست آرمادیلو و گور به گور شدن لودو توسط دامبل) برگشتن. اریکا به زور علیرضا رو که قهر کرده بغل کرده و علیرضا هم مدام اونو چنگ می زنه تا تلافی چنگ های اما رو در بیاره.
اریکا که حسابی عصبانی شده، داد می زنه: "علیرضا ساکت بشین و گرنه از تالار معلقت می کنم!"
دنیس: "اریکا جون برو بخواب. خسته ای داری هذیون میگی. تو خیلی وقته که دیگه ناظر نیستی."
اریکا: "نخیر
، حالا که لودو مرده، من دوباره ناظرم."
درک: "اریکا دنیس راست میگه. برو بخواب داری هذیون میگی. همه می دونن که بعد از لودو، من که معاونش بودم ناظر میشم."
دنیس: "اوهو اوهو! تو کوییدیچ من به جای لودو کاپیتان شدم، تو تالار هم من به جاش ناظر میشم
"
(اولی درکه، دومی دنیسه، سومی هم اریکا که مثل ناظر تالار مرده ها افتادن به جون هم.)
-----------------------------------------------------------------
از اون جایی که تو هافل هیچ کدوم از سوژه ها به تاپیکشون مربوط نیستن، فعلا می تونید ماجرای جانشینی لودو رو اینجا دنبال کنین.
به به به... سلام درك جووون...
چه عجب يكي از بهترين نويسنده ي تالار رو ديدم(رَنك!)... مزين كرديد!
درك جان پستت خيلي باحال بود. سوژه ي زيبا كه اميدوارم همينطور خوب پيش بره...
كلي خنديدم... و ايرادي نداشت پستت. فقط سه مورد رو بگم:
1. پاراگراف بنديت خوبه. ولي لازمه بين بعضي پاراگرافهات يه اينتر اضافه بزني حتمآ. جاهايي كه يكم فاصله زماني داره. يا ميخواي خواننده اين احساس رو بكنه. يا مثلآ همين آخر ِ پست.. (خودت بهتر ميدوني.)
2. كمبود "چكش" ديده شد در پستت! از چكش ميتوني خيلي قشنگ استفاده كني. البته شايد سبكت اينطوريه و حال نميكنه. پس ايراد نميشه گرفت. ولي داشته باشه در جاهاي لازم. به خنده كمك ميكنه.
3. از كسره " ِ " (Shift + D) هم استفاده كن براي بهتر خونده شدن پستت.(با توجه به اين پست و پست زنگ تفريح اين رو ميگم!)
موفق باشي.
بيشتر پست بزن!