هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


"خبرهای فوری جادوگران" تنها زمانی ظاهر می‌شود که وقایعی خاص در جامعه‌ی جادویی جادوگران در حال به وقوع پیوستن باشد. با ما همراه باشید تا از جدیدترین خبرها مطلع شوید.


اگر می‌خواهید از وقایعی که در جریان است جا نمانید، بهتر است هرچه زودتر در محل حادثه حضور پیدا کنید و خودی نشان دهید!


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: حمام اسلايترين, و گریفیندور
پیام زده شده در: ۱۵:۳۲ سه شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۴
#15

اوریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۱ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۴۲ پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۵
از london
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 20
آفلاین
___________________________________________________________
حمام عمومی هاگوارتز

دختر ها بیرون.
بسه اوری بزار کارمون رو بکنیم.
چو:راست میگه دیگه.
رون:کمک.........کمک.......هرمیون برو بیرون.
هرمیون:خودت گفتی بیا تو.
رون:من کی گفتم.به ریش مرلین قسم خودت اومدی.
جینی:پس چو کو؟
هرمیون:الان اینجا بود!!!
رون :پس اونم اینجا بوده؟
هرمیون و جینی:اره ....
اوری:دختر ها بیرون
رون:ولشون کن.
رون که از حرف خود سرخ شده بود گفت:
اوری راست میگه دخترها بیرون
هرمیون:خیلی بدی.(در حالی که گریه میکرد)
رون:صبر کن.نرو
نویل:بیا اینجا کارت دارم
رون:با تو است جینی؟
جینی فکر کنم اره(و با سرعت به طرفش دوید.)
رون:ای بابا اینم که رفت ......
رون:اوری پس هری کجاست؟
اوری:هری ؟....هری....نمیدونم!!!
رون:اون ....جا....رو .....ب.....بین.....
هری:بهت خوش گذشت؟
چو:مگه میشه بد بگذره
اوری که هول شده بودگفت:
دختر ها بیرون
هری:تو هم اینجا ...ی...یی ....رون؟!!!!
رون:اره خیلی وقته.
هری:پس هرمی کجاست؟
جینی که در حال امدن با نویل بود گفت:
اون رفته بیرون.
هری:سلام نویل
نویل:سلام
هری:چرا نا راحتی؟
چو:بریم هری.......
هری :نویل چرا ناراحتی؟
نویل:هیچی نیست.
چو:بریم هری.......
هری:باشه.خداحافظ.
رون :خوش به حالش.مگه نه جینی؟
اما ان دو هم رفته بودند.
اوری:سلام لسترنج
لسترنج:سلام.
رون:دخترها بیرون...............................................................!!!!!!!!!!


salam be hameye marg kharaye aziz.


Re: حمام اسلايترين
پیام زده شده در: ۱۲:۵۶ چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۴
#14

اوریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۱ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۴۲ پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۵
از london
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 20
آفلاین
من چند بار باید بگم که حمام جای عشقو صفا نیست؟
دخترها بیرون لطفا.با تو هم هستم چو.با هری چی کار داری؟اون الان حمومه
چو:میدونم به خاطر همین هم اومدم. :bigkiss:



-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
(دانگ تو هم حواستو جمع کن )
اخطار : از این به بعد پست های الکی سه چهار ختطی و بدون محتوای رول پلی اینگی پاک میشه این آخرین اخطار بود

با تشکر لرد اسلیترین


ویرایش شده توسط Salazar_Slytherin در تاریخ ۱۳۸۴/۵/۱۶ ۲۰:۳۱:۳۱

salam be hameye marg kharaye aziz.


Re: حمام اسلايترين
پیام زده شده در: ۱۵:۱۱ جمعه ۳۱ تیر ۱۳۸۴
#13

مانیا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۴ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۵۸ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
از Azeroth
گروه:
مـاگـل
پیام: 210
آفلاین
مانیا با یه عالمه بند و بساط وارد حمام میشه
الیور:اوا خواهر تو اینجا چی کار میکنی؟
مانیا:هان؟تو اینجا چی کار میکنی؟
جیمی:مسئله مهمی نیست به زودی حل میشه
عمو ماندانگاس اونطرف داره تلاش میکنه سالازار رو پیدا کنه
کالین:سلام مانیا...
الیور:چی کار خواهر من داری هان؟برو اونور ببینم
عمو ماندانگاس همچنان در تلاشه
مانیا:وای چه حموم گرمی
الیور:آبجی تو برو بیرون این جا جای خوبی نیست
مانیا:واه به تو چه آخه در ضمن به من نگو آبجی
جیمی:اوی چه مشکوک!
الیور یکی میزنه تو سر جیمی
جیمی:بی تربیت!
مانیا:من هزار دفعه به تو گفتم به داداش من نگو بی تربیت
الیور:شنیدی چی گفت؟
هلنا دوباره آب سرد رو باز میکنه و همه منجمد میشن
مانیا:آخی چه خوب شد الان
همه در وضعیت منجمد عمو ماندانگاس در حال تلاش
مانیا:ببخشید شما کدوم سالازار رو میخواید؟


تصویر کوچک شده


Re: حمام اسلايترين
پیام زده شده در: ۱۱:۵۳ پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۴
#12

ماندانگاس فلچر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۹ دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۲:۲۴ پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۱
از كوچه ناكترن
گروه:
مـاگـل
پیام: 136
آفلاین
ماندانگاس سوت زنان وارد حموم ميشه : سوووت سوت سوت سوسوت و هي جكش ميزده
من: معلوم نيست اين بلا توي نوشيدني كره اي چي ريخته بود
و باز هم چكش ميزنه همين جور سوت زنان و چكش زنان وارد حموم ميشه سوت سوت كه :
يكي از اون وسط : آخ ... اين چي بود؟ چكش سوت زن بود؟ اخ نزن بابا سرم
من:
ملت : هوي يارو چيكار ميكني؟ اومدي حموم يا بازار مسگرها؟
من - به خودم : اينا چي ميگن اين چيه؟
دو سه نفر : بابا اين وضعش خرابه بايد هوشتش كنيم توي آب يخ
گيلدي : عمو اكس خوردي؟
اليور - مهمان محترم : واي داداشمو اغفال كردن
و ناگهان دوباره مرا توي آب شوت كردن و همي فرار كردن
من: كي بود !؟ چي بود؟ كمك ! - در همين لحظه اهنگ تايتانيك پخش ميشه - من : واي رز كو؟ رز كجاس ؟ خشكي يه خشكي ميبينم !
ملت : مااااااااااااا
بلا : خه خه خه !
حاجي : اين فرد بسيار غير اسلامي است معلوم نيست چي كار كرده! اب اثر نكرد ! به نيروهاي قزوين بگو بيان !
من : نــــــــــــــــــه!!!!! اين خشكي نيست يه لاك پشته !
بلا:
كرام : بلا به ااين چي دادي؟
بلا : نوشيدني كره اي با يكم معجون مركب پيچيده كه توش ارشيو صدا و سيما ريخته بودم !
ملت : هومك؟ مااااا
در همين لحظه حاجي وندش رو در مياره و ميگه : كاتيوس CUT
و من :" چي شد؟ من اينجا چيكار ميكنم؟
اهنگ ماكارينا پخش ميشده و نورهاي رنگي اين ور اونور ميرفتن
من گاتي ميكنم و با يك پشتك واروي قشنگ از توي آب ميام بيرون و همه كف ميكنن! وقتي نزديك تر ميشم ميبينم اونا كف صابونه
من : خب توضيح بديد؟ مهموني را ميندازين؟ همينجا بزارمتون توي پاتيل بزارمتون رو آتيش؟

و نگاهي به اطراف : و از شدت غير اسلامي بودن سكته ميكنم ! ولي يك ذره از توانم مونده و وند رو در ميارم و : آسلاميو ........ گيلدي وند رو از من ميگيره !
گيلدي : عمو چيكار ميكني؟ بزار باشه دستو بنداز !!!
حاجي : همي راس ميگويد اين گيلديه ارزشي
من در حال مرگ : سالازار بيا سالازار كجايي ! حموم شده خونه ....
صدايي در سرم : مشترك مورد نظر در دسترس نميباشد !
من : بابا سالازار كجايي بابا كوشي؟
صدايي در سرم : مشترك مورد نظر 8 رقمي شده اند لطفا مجددا صدا نزنيد !
______________
ادامه اين داستان را در برنامه بعد ببينيد

حماماسليترين
برنامه اي از استاد خرناس
همان تهيه كننده مشهور



Re: حمام اسلايترين
پیام زده شده در: ۱۱:۳۴ پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۴
#11

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
مـاگـل
پیام: 526
آفلاین
بنگ

همه ميرن زير آب....8 نفر محكم ميزنن زير پاي گراپي ...
شپلخ
گراپي محكم ميافته تو آب....و آب بيشترش ميريزه بيروون...
الس:نا..نا نانا......لال الالا..لا...عجب روز خوبي....من خوشحالم..آفتاب داره ميتابه...(دوبله فيلم خارجي تو تلوزيون وقتي طرف داره شعر ميخونه)

مياد تو حموم ميبينه كه تمام كف حموم پر از كف پابون و چركه:اه..اه...
پلخ..لخ...لخ..خ (الس هم يه تف ميكنه رو چركها)

حولشو پرت ميكنه به يه طرف م پيرجه ميزنه تو حموم....
:آي
تو دلش ميگه:.....اينجا كجاس؟عجب جاييه....چقدر گرمه...حيف كه فقط كلم توه..اي كاش كل تنم ميرفت تو....(يه فشار مياره)
- قل قل....آي....گراپي درد._______________گراپي...
گراپ از تو آب مياد بيرون....الس با كله رفته تو _________....الس داره دستو پا ميزنه تو هوا.....همه از زير آب بيرون ميان و ميخندن.....امپراطور:موهااااااا....كرام:كخخخخخخ
و بقيه هم:هههههااااا

سانسور
الس تو دلس:آخي...عجب گرمه..ولي حيف كه نامتعادله...
گراپي از حموم مياد بيرون....رو صابون و ليز ميخوره و از پشت روي زمين مافته و باعث ميشه كه الس با تمام تنش ... آره
الس تو دلش: به آرزوم رسيدم..آخ جون.....
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

روماسلا جان ديگه خيلي ارزشي نوشتي سعي كن يكم بهتر بنويسي بابا


ویرایش شده توسط عمو ماندانگاس در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۳۱ ۱۶:۰۷:۳۲


Re: حمام اسلايترين
پیام زده شده در: ۵:۱۱ پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۴
#10

هلنا گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۵۶ یکشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
از هاگوارتز
گروه:
مـاگـل
پیام: 443
آفلاین
ا داداشی پسر عمه جیمیییی میبینم که همه اینجان چه خبر به به چه اب گرمیه
داداشی:
پسر همه:
جیمی:
داداشی تو اینجا چی کار میکنی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
داداشی یه حدود دو سه سالی میشد نیومده بودم حموم (کپی رایت)
داداشی نرم میشه و میگه اشکال نداره فقط دفعه ی اخرت باشه میای حموما
باشه حتما
حاجی :دختر روسریت کو؟
حاجی رو اب شناوره من بی تقصیرم
گفتگو در حموم:
چه خبر؟
داداشی با خشم:به تو چه
جیمی :سلامتی
پسر عمه:سلامتی ها
5 دقیقه بعد:
دیگه چه خبر؟
همه

در همین لحظات بود که من شیر اب سرد رو باز میکنم و در یه لحظه همه منجمد میشن
من تا شما دیگه برای من ارگ نزنید ..


««دلبستگی من به جادوگران و ""اعضایش"" بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید»»
دامبل جمله Û


Re: حمام اسلايترين
پیام زده شده در: ۵:۰۹ پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۴
#9

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
مـاگـل
پیام: 821
آفلاین
======> این از پروژه های حمله مشترک می باشد! لطفا تعجب نکنید بنده در این پروژه ها باشخصیت حاجی پست می زنم<===-

در ضمن عزیزان سایر گروهی که اینجا پست زدند فقط به مدت 5 دقیقه عضو گروه اسلایترین بودند! و در حقیقت در حمام مهمان بودند! در مورد اینکه می توانند اینجا را هم ببنینن نگران نباشید! تنظیم شده بود که فقط 5 دقیقه از حمام وزین ما بازدید کنند و بعد از آن دیدن هیچ یک از قسمت های اسلایترین برای آنها ممکن نیست!


=========================================
ماندانگاس:شلپ شلپ! ایول! خواهر اون سنگ پا رو بدم من! خجالت نکش خواهر! بده!
اسنیپ: برو زیر آب پاتر!(سر پاترو می کنه زیر آب) ! حالا پشت سر من صفحه می ذاری؟!
پاتر: قل قل قل قل ! غلط کردم! ببخشید! پرفسور!
اسنیپ: برگرد تا ببخشمت!

الیور: حمومی آی حمومی لنگ و لیفه مو بردن! (آهنگ معروف!) بکش کیسه بکش!
جیمی: چشم داداش!
(از زیر آب یه شی ای عبور می کنه!)

ماندانگاس: کوسه!!!!!!!!!!!! کوسه!!!!!!!!!!!!!!!! صیدش می کنم الان وینگاردیوم لویوسا!
(گیلیدی به همراه یه نفر دیگه از آب میان بیرون! :bigkiss: )
گیلدی: اوا خدا مرگ بده! فاینتات! شلپ! (می یوفتن توی آب)

حاجی در حال گشتن دنبال کالین : کالین ن ن ن کالین نن ن ن (صدای یه نفر که اکو میشه) کجایی پس؟! یه مورد منکراتی داریم تو.....

حاجی: یا امام مرلین!

همه ملت توی حموم: وای ...! ....... فرار..... برو زیر آب...! خاک عالم اینکه حاجیه! روسریم کو؟! ....
گیلدی از خدا به خبر: خوب عزیزم بریم تا اونور هم برگردیم؟! چیه چرا همتون خشک شدین! اوا ! حاجی شمایین؟!(سر خواهر آسلامی بقلش رو می کنه زیر آب!)

حاجی: این چه وضعیه!!!!!!!

فیلم حرکت آهسته

حاجی دستش رو می بره بالا وندش رودر میاره!!!!(مدل فیلم آهسته صدا کلفت شده: آ س لا میو.... ولی هنوز س رو نگفته چشم حاجی می یوفته یه یکی از برادرا که خم شده صابون ورداره!

حاجی: آهان! بله البته در آسلام گفته اند اگر برادران و خواهران مثل شما عزیزان چشم پاک باشند به هیچ وجه حمام کردن مشکلی ندارد! برادر یه لحظه ببخشید! می تونم توی برداشتن صابون کمکتون کنم؟!
دنگ دنگ! لرزیدن زمین!
حاجی: ها؟!
کالین: حاجی نگو که یادت رفته!
حاجی: ولی متاسفانه آره برادر!

گراپی:هاگر گفت بود حاجی ای..... هااااااااااااااا؟!(چشمش به قسمت برادران می یوفته!)اینجا که بود بهشت!

ملت: نههههههههههههههههههههههههههههههه!
(بقیه فیلم به دلیل داشتن صحنه های خشونت آمیز سانسور شد!)


!ASLAMIOUS Baby!


Re: حمام اسلايترين
پیام زده شده در: ۴:۵۸ پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۴
#8

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
مـاگـل
پیام: 704
آفلاین
واحد منکرات وارد میشه
من:نورممد:تو از راست برو!!!جاسم تو نقلا رو بپاش!!گراپ برو جلوی در پشتی رو بنند!!!من خودمم از چپ میرم!!!
همه:...
من:چیه چرا به دستور عمل نمیکنین!!!
صدای موزیک:اِاِاِ ماکارنا!!!
با یه قر کمر نور ممد و جاسم و گراپ مایوهاشونو در میارن!!
من:گراپ تو دیگه چرا !!!
گراپ:نیگا کن کالین چقدر پسر زیر آب داره شنا میکنه
من:
با دو سوت اعضای منکرات قزوین میپرن تو آب!!!


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: حمام اسلايترين
پیام زده شده در: ۴:۴۷ پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۴
#7

اليور هورنبايold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۴ سه شنبه ۸ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۸:۴۳ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۱
از هاگزميد
گروه:
مـاگـل
پیام: 180
آفلاین
هومممممممک !
ای جان..مامان حموم !
داداشی بیا اینجا ببینم.... حالا باره من حموم میزنی نمیگی ؟ به به آبشم که گرمه ... هوی جیمی ! برو ببین درجه ی آبگرمکن رو چنده ..بدو بچه !
داداشی چه قذه چرک شدی ! بیا بریم بشورمت بابا !
ماندانگاس: مااااااااااااااااا . ..من همین الان داشتم خودمو میسابیدما...
الیور : میگم چرکی بوگو چمش دیگه داداشی ..بحث نکن !
ای جان.. جیمی برو اون شامپوی چیز را بردار بیار ببینم بچه..بدو..کیسه رو هم بیار ...
ماندانگاس : مااااااااااااا..کیسه دیگه باره چی داداشی..لیف بسه به خدا تمیزم !
الیور : نخیرم..خیلی هم چرکی.. تا دیگه تو باشی یواشکی حموم نزنی باره من ... خب داداشی از دختر خاله اینا چه خبر...
ماندانگاس : مااااااااااا..داداشی بی خیال...
الیور : باشه باشه...
جیمی : بیا موسیو ! اینم کیسه ..اینم شامپو...
الیور : هوی جیمی..میزنم نفصت میکنما..موسیو چیه بی خجالت..آقای الیور...خن ؟
جیمی : خن !
الیور : حالا برو اون سنگ پا هم وردار بیار ببینم بچه..بدو !
جیمی : الان !
خب داداشی بیا اینجا ببینم...موهات رو باره چی کوتاه کردی حالا..اونطوری خکشل تر بودی ها...
ماندانگاس : داداشی هوا گرم بید..تازشم اینطوری هم بم میاد !
الیور : خب کلت را بیار جلو ببینم...آها... به به چه شامپوی خوبیه این شامپو چیز داداشی... حالا کلت رو بشور..آفرین !
حالا یه شیرجه بزن اون وسط ببینم داداشی..
ماندانگاس : شیرجه !...مااااااااااااااااا
الیور :ها ؟
ماندانگاس : داداشی زیر آبو...
الیور : چیه مگه..بزار ببینم !...ماااااااااااااااا...اینا اینجا چیکار میکنن !
گیلدی و کرام و هاجی و ...دارن .....( سانسور) تازه اون دخت....سانسور ) .. اون یکی ساح.... (سانسور ) هم بود تازه !
داداشی بیا خودت کیسه بزن خودت رو..من برم ببینم چه خبر بید اون زیره....
جیمی چی شد اون سنگ پااااااااااا


[img alig


Re: حمام اسلايترين
پیام زده شده در: ۴:۳۳ پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۴
#6

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
کرام لخت میشه...میپره تو حوضچه حموم!!!!

یه زیر ابی میره..چشاش میفته به موجودات زیر آب!!!!
حالش بد میشه!!....چراکه وارد قسمت خواهران شده بود!!!

گیلدی با یه نفس بهوشش میاره
میپرسه چی شد و کرام جریانو تعریف میکنه!!!

گیلدی اینکه مشکلی نیست!!!:حمومیوس بیناموسیوس!!!

حموم ها مختلط میشه!!!!

گیلدی با ارامش خیال میپره تو حوضچه
ساحره ها هم هیچ خبری از اتفاق رخ داده نداشتن!!..با خیال راحت هموم میکردن
هیچ جادوگری جرات گیلدیو نداره که بره اون وسط!!

همه چشاشونو بستن ولی گیلدی اون وسط داره زیرابی مانور میده


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.