ظاهرا کسي توجهي به فريادهاي " کمک کمک " رودلف نداشت و همه دنبال وسايل جالب داخل قفسه ها بودند . تنها کسي که به وسايل اهميت نمي داد بلرويچ بود . او با عصبانيت گفت :
- اي بابا ! ما مثلا داشتيم مي رفتيم انتقام پدر مرگخوارمو بگريم ها !!!! همش تقصير تويه لارا ، تو گفتي بريم دنبال اين ريگولوس .
دراکو : اصلا بلرويچ ، انتقام پدر تو چه ربطي به ما داره .
رودلف : به نظر منم حق با دراکويه . تو مي خواهي انتقام بگيري ، اونوقت لارا عزيز من بايد جونشو به خطر بيندازه ...آخ... لارا جونه هرکي دوست داري آرومتر بزن... آخ .
بلرويچ : واقعا نااميدم کردين . نا سلامتي شما اسليتريني هستين . اون گاراگاهي که بايد ادب کنيم يکي از دشمنان اسليترين و وزيره .
دراکو : راجع به کي حرف ميزني ؟!
بلرويچ : فکر کنم بشناسيش دراکو . اسم اون گاراگاه سرژ تانکيانه ، سر دسته گروهيه که مي خوان وزير رو اسموت کنن . حالا فهميدي ؟!
ملت :
دراکو يکدفعه رنگ از چهره اش پريد وبا جديت گفت :
- ايول بلرويچ ، هستمت فطير . به نظر منم آدم ضايعه . بريم يخورده ادبش کنيم .
بچه هاي اسليترين به حدي از سرژ تانکيان کينه به دل داشتن که همگي با هم فرياد زدن :
-
ما هم باهاتونيم .
بلرويچ : خوب ، ما بايد اول يه نقشه براي ادب کردن سرژ بکشيم . من که ميگم تيکه تيکش کنيم بعد باهاش يه قيمه جانانه درست کنيم بديم سگ و گربه ها بخورن . کسي نظري نداره .
ريگولوس : من ميگم زنگ خونشو بزنيم در ريم . کلی می خندیما .
ملت :
بليز : به نظر من خونشو آتيش بزنيم .
لارا : من ميگم کامپيوترشو بدزديم ، تا ديگه نتونه تو سايت پست بزنه .
رودلف : من بهت افتخار مي کنم لارا . عجب نظري ، منم با لارا موافقم .
دراکو : اگه از من بپرسين ، بهترين راه اينه که اسموتش کنيم .
ملت :
ظاهرا همه با نظر دراکو موافق بودن .
بلرويچ : خب پس اسموتش مي کنيم . حالا همه دنبال من بياين .
همه بدنبال بلرويچ راه افتادن و وارد دري شدند که بالاش نوشته بود "خيابان دورلينگ" .بعد از چند ثانيه اونها در خيابان دورلينگ ظاهر شدند . خيابان زيبايي بود و از خونه هاي مجللش معلوم بود که يه جورايي بالا شهره .
بلرويچ : بچه ها رسيديم . خونش اون در سبزست . يک دو سه ميگم حمله مي کنيم . يک...دو...سه.
بچه هاي اسليترين بطوروحشيانه اي در را شکستن و وارد خانه شدن . این حمله وحشیانه آدمو یاد حمله آپاچیا به سفیدپوستا می انداخت . :root2:
سرژ تانکیان :
بلرویچ : سلام سرژ ، من بلرویچم ، وزیر ما رو می خوای اسموت کنی . بابای منو میندازی آزکابان .
سرژ تانکیان :
دراکو : الان اسموتت میکنیم ادب بشی .
سرژ تانکیان : نه شما رو به لرد سیا قسم . خونمو میخواین ازم بگیرین ، بگیرین... کامپیوترمو می خواین بشکونین ، بشکونین... جونمو می خواین بگیرین ، بگیرین .... ولی التماستون می کنم گیتار شماعیزاده رو ازش نگیرین .
ملت :
دراکو : مارو مسخره میکنی ، الان اسموتت می کنم .
بلرویچ : خاک بر اون سرت سرژ ، شماعیزاده گوش میدی .
سرژ تانکیان : نه به جون تو . این sms رو یکی برام فرستاد ، گفتم دور همیم یه خرده بخندیم . من فقط System Of A Down گوش میدم .
بلرویچ : برو بابا ، System Of A Down هم شد گروه . به جون سرژ من خودمم متال بازم ، children of bodom با slipkhnot باحالن .
ملت :
دراکو که احساس می کرد دو تا شاخ رو سرش در اومده با حالتی خشانت بار فریاد زد .
- ناسلامتی ما اومدیم سرژ رو اسموت کنیم و انتقام پدرو تو رو بگیریم . اونوقت تو...
ملت :
بلرویچ : آخ آخ ، داشت یادم می رفت . سرژ جان شرمنده ام . ما اومدیم اسموتت کنیم .
سرژ : نه شما رو به اون لردتون ، من این موهامو دوست دارم . تازه پفشون داشت زیاد میشد . این کارو با من نکنین . گیتار شماعیزاده رم می خواین بگیرین ، بگیرین ولی موهامو ازم نگیرین .
بلرویچ : بچه ها حمله...
---------------------------------------------------------
بفرمایید اینم طنز ، ولی بازم میگم بلرویچ هیچ وقت نمی خنده .
بلرویچ جان !
خب فضا سازی و دیالوگهات و سوژه ای که درست کردی همشون عالی بود .
خوشحالم که داری سعی میکنی از طنزم در نوشتت استفاده کنی . ولی بازم سعی کن بیشتر استفاده کنی .
البته یه موضوعی که باعث میشد بتونی بیشتر روی رولت مانور بدی این بود که بهتر بود تمام داستانو خودت توضیح نمیدادی .
به نظر من بهتر بود که تو تا همونجا رو توضیح میدادی که قرار شد برن کله سرژ رو اسموت کنن بعد تموم میکردی . ولی روی اون قسمت اول نمایشنامت بیشتر کار میکردی و از سوژه های بیشتری استفاده میکردی .
به نظر من اینجوری هم رولت جالب تر میشد و هم اینکه بهتر میشد ادامش داد . موضوع رو هم بیشتر میشد کش داد و دست بقیه رو هم باز تر میذاشت .
به هر حال بازم میگم نمایشنامت خوب بود . همینجوری ادامه بده . سعی کن این موضوع رو هم در نمایشنامه های بعدیت رعایت کنی .
موفق باشی