اسپراوت با يك كادوي گنده يا بهتر از اون كادوي گنده به همراه اسپراوت وارد تالار ميشه!!
همه ي بچه هاي هافل به اين صورت (
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524135f27fa3a.gif)
) به كادوي اسپراوت نگاه ميكنند.
اسي(!!): اول كادوي من!
ورونيكا: مگه من مردم بزارم كادوي تو اول باز بشه؟
اسي: كادوي من بزرگتره پس بايد زودتر بازش كنيم!
ورونيكا: عمرا!!
و در يك لحظه ي انتحاري شروع به گيس و گيس كشي ميكنند!!
لودو: دخترها!...صبر كنيد!....اصلا خود سامانتا انتخاب كنه كه اول كدوم كادو رو باز كنه....اين خاله بازي ها ديگر چيست!؟!...شما را با خاله بازي چه شود؟!!
و دخترها دست از دعوا برميدارند و به سامانتا نگاه ميكنند...
سامانتا: امممممم....خب من ميگم اصلا فعلا كادوها رو بي خيال شيم!...بابا يه دوتا آهنگ بزارين شاد بشيم برقصيم!
و در اين لحظه يكي از هافلپافي هاي اصيل شروع به زدن آهنگ بندري اي با دف خود مينمايد!
ملت هافلي شروع ميكنند به انجام دادن حركات موزون و عده اي نيز در ته تالار در حال بوق هستند!
-ته تالار-
يك فرد مجهول الحال!: ديش ديش ديرين رام رام رام!
فرد مجهول الحال دوم: داششش....بريم وشط؟...دلم لك ژده واشه يه رقش حشابي!
فرد مجهول الحال اول: ولمون كن باوووو...بيا نوبت توئه...بكشش!...جنشش مرغوبه!
فرد مجهول الحال دوم شروع به كشيدن مينمايد و صداي قل قل قل قل در فضا پخش ميشود!
فرد مجهول الحال دوم: چه ژيگريه!!!....ولي اين شكلي حال نميده....داشي بيا يه تغيير و تحولي ايجاد كنيم!
فرد مجهول الحال اول: مثلا چه تغيير و تحولي؟!
فرد مجهول الحال دوم: بيا تو بشين ژاي من، من بشينم ژاي تو!
فرد مجهول الحال اول: اوووووو...كي اين همه حوشله داره؟!....خب منقلو ميشرخونيم!!
و بدين ترتيب منقل رو ميچرخونن!!!
در يك لحظه يك نفر در وسط جمعيت رقاص شروع به بندري زدن شديدي مينمايد!
تمام اعضاي هافل به اون فرد نگاه ميكنند!....آنيتا دامبلدور است كه بر اساس فطرتهاي خانوادگي در حال زدن بندري ميباشد!!
آنيتا: دختر بندر....خيلي نازي....آها بيا!!!!
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil523d8cba2622e.gif)
.....ا اينجا كجاست؟!!....ببخشيد من واسه تالار ريونم اشتباهي اومدم اينجا!...مگه شما هافليا هم جشن ميگيرين؟
لودو: نه فقط شما جشن ميگيرين!
آنيتا سريعا غيب ميشه و ملت هنوز در حال شادي و سرور هستند. ادوارد جك به عنوان يك جن خانگي شروع به آوردن نوشيدني هاي غيرمجاز مينمايد!!
همه چي به خوبي و خوشي پيش ميره اما ناگهان در يك لحظه ي انتحاري فردي از سوراخ بند ساعت سامانتا به بيرون مياد و ....... :bigkiss:
او كيست؟!
------------------------------------------------------------------------------
خب ديدم وقت دارم يه سر به هافل زدم گفتم يه پستي بزنم همين شكلي خيلي وقته نمايشنامه ننوشتن اصلا نوشتن يادم رفته!...هم يه تمريني شد هم تاپيك فعال ميشه...
در ضمن فكر كنم بدونين او كيست ديگه!....گيليدي رب النوع كيس(Kiss)!!!
ولي خودمونيما...يادش بخير خاله بازي....چقدر حال ميده!!!
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smil4b45f0db7e235.gif)
ناظر....نقد!
نقد ناظر
هوووم
آقا منو ببخشید!!
عمراً برو نقد کن
وای نه این مدیره میاد کله پام میکنه
کروشیو...
من برم کمی دل و جرات جمع کنم بیام نقد کنم.
اهم ...اهم ...صدا میاد ... بله؟
خب ادامه جالب و در عین حال طنز خوبی بود که من واقعاً جذبش شدم و در چند تیکه اش خندیدم...
اون تیکه های دو فرد مجهول الحال خیلی خوب بود و جای بسی ادامه دادن داشت ولی خوشم اومد داخل یه سوژه یه سوژه دیگه ایجاد کردن اونم به این سادگی خیلی خوب هست
دیالوگها هم قوی بودن
فضا سازی کم بود و میشد بیشتر روی این قسمت کاری کرد. حتی میشد فضا سازی رو به صورت خنده دار ایجاد کرد تا داستان رو بیشتر جذاب کنه
به نظر من دوستانی که ارزشی نویسی رو باطنز نویسی قاطی کردن میتونن از این پست و امثال اینجور پستها استفاده کنن و در سبک نوشتاری خود تغییری بدن.
نقد شد
سدریک