هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۲۱:۲۷ پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۴
#14

ریونکلاو

راجر دیویس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۳ سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۱۲:۲۵ یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۳
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
ریونکلاو
جـادوگـر
پیام: 1220
آفلاین
كنار شومينه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


!


Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۱۰:۵۷ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
#13

روینا ريونكلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۲۰ شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
مـاگـل
پیام: 37
آفلاین
خوب راجر تو كدوم تاپيك در مورد شخصيتمون توضيح بديم؟



Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۷:۳۲ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
#12

ریونکلاو

راجر دیویس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۳ سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۱۲:۲۵ یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۳
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
ریونکلاو
جـادوگـر
پیام: 1220
آفلاین
خارج از رول: چه گيري مي‌دين به من؟ شما هنوز هيچي در مورد خودتون ننوشتين كه بشه از روش نمايشنامه ساخت؟

براي من كه واضحه! كريچر هم كه گفت! شما هم بگين ديگه!

مثلا چي؟

شخصيتتون از چي خوشش مي‌ياد. از چي بدش مياد! از چي متنفره! از چي مي‌ترسه

لازم نيست حتما واقعي باشه! ولي براي مجازيش لازمه


!


Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ سه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۴
#11

واگاواگا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۳ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۲۸ دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۸
گروه:
مـاگـل
پیام: 274
آفلاین
خارج رول: ببینم مگه اینجا رول نیست؟.... راجر پس تو اینجا چی کار میکنی؟(یعنی اینکه شما لطفا یک کاری بکنید لطفا!!! )
--------------------------------------------------------------------------

همه
حمید: انا للالل.. و انا علیه راجعون!
راجر:oh my god!....بدبخت شدیم رفت...شناسه هممونو می بندن!
کریچر: ....ارباب راجر....من می خوام برم خونمون!!
راجر: اتفاقا شما اینجا می مونی و ما میریم خونمون!
کریچر: دِ بیا!!!....چی شد!....حالا ما گفتیم ارباب ، تو چرا جو میگیرتت!...من چرا باید بمونم؟...به من چه ...نقشه مال تو بود!
راجر: ببین کریچر عزیزم ....
کریچر: من عزیز نیستم ، گفته باشم!!!!
راجر: خوب بابا ببین کریچر ما جادوگریم و شامل قوانین وزارت میشیم ... ولی تو جن هستی و کسی کاری به کارت نداره ...تاژه تو جن آزادی!...تازشم اگرم گرفتنت ما که نمردیم...
کریچر: راجر ...میدونستم که شما آخر معرفتین و منو تنها نمیذارین!
راجر: ما چاکرتیم ... اصلا حالا که قدر ما رو میدونی هر روز میایم ملاقاتت!!
کریچر:
راجر: بچه ها فرار کنید!!!!!!!
بچه ها :
کریچر

پر طلا ، حمید ، راجر ، ققنوس، سام ، و ... سریع به طرف در تالار میدون ... همین که از کنار باغچه تالار عمومی رد میشن یه افسون به طرفشون میاد و همشون مثل ریونا خشک میشن!
فلور از طرف پله های خوابگاه دخترا به طرفشون میاد و دست به کمر می ایسته جلوشون....و با یک افسون دیگه آزادشون میکنه...
راجر: این چه کاری بود فلور...؟
فلور: آقا پسرا کجا تشریف می بردن اونم با این عجله؟
راجر: فلور این چه حرکتی بود مثلا من اینجا ناظرم! باید احترام منو نگه داری...کاری نکن که بدم شناستو ببندن!
فلور: به به ... دم در آوردی!...زیر سرت بلند شده ؟ ... ها؟
راجر: اِ چرا اشتباه منظورو میگیری عزیزم!!!.منظورم یک چیزه دیگه بود... حالا بدن برات توضیح میدم
فلور:
فلور: حالا لازم نکرده توضیح بدی ... ببینم نگفتین چرا دارین فرار میکنین!...نکنه برای ریونا اینطوری ترسیدین؟
راجر: تو از کج...
حمید با لگد میزنه به پای راجر
حمید با لبخند : چی ریونا؟...مگه ریونا چی شده؟
فلور: هیچی من میخواستم راجر رو افسون کنم اشتباهی خورد به ریونا...ترسیده بودین؟...
راجر و بقیه
---------------------------------------------------------------
خارج رول: می دونم خیلی در پیت بود ولی خداییش کل داستان در پیت بود دیگه منم نتونستم خوب درش بیارم ...حالا شما به بزرگی خودم می بخشمتون!! ...خوبیش این شد که دیگه سره این داسان ایمجا بحث الکی نمیشه!


تصویر کوچک شده


Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۱۷:۵۴ سه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۴
#10

روینا ريونكلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۲۰ شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
مـاگـل
پیام: 37
آفلاین
براي اينكه داستانش جالب بود نمي خواستم با نمايشنامه ي درپيتيم خرابش كنم همين



Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۱۴:۲۶ دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۴
#9

میراندا لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۵۸ جمعه ۳ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۵۶ یکشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۴
از چه می دونم ... ولی تا چند وقت پیش آزکابان
گروه:
مـاگـل
پیام: 22
آفلاین
منم با هاروگون موافقم اگه نمایشنامه رو می گی چرا خودت ادامش نمیدی



Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۱۳:۱۰ دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۴
#8

هاروگون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۴۴ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۴ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۴
از mahale ekhtefa) shahrake ekbatan
گروه:
مـاگـل
پیام: 18
آفلاین
چیرو ادامه بدن؟ اگر نمایشنامرو میگی چرا خودت ادامه نمیدی؟


:bigkiss: :bat:


Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۱۸:۴۶ یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۴
#7

روینا ريونكلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۲۰ شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
مـاگـل
پیام: 37
آفلاین
بابا يكي اينو ادامه بده ديگه مردم از بس مثل مجسمه خشك موندم



Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۱۶:۵۷ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۴
#6

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
مـاگـل
پیام: 929
آفلاین
خارج رول: آقا ملت بحث رو کنار شومینه ادامه بدید
به حمید: خب معلومه اونجوری که مدیران ریختن تو خابگاه دختران ماهم می ریزیم اینجا و شما جایه خواب گیرتون نمی یاد(شوخی بودا )
راستش من نمی دونم چرا همه فکر می کنن من جدیم آقا من جدی نیستم تویه نحوه ی برخورد همه می گن جدیم آخه من کجاش جدیم
بگذریم
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
همه ی پسرا خوابیده بودن
خوررررررررررررررررررررر پوفففففففففففففففف

یکدفعه
دیشنک
راجر: آخ پام آی هوار

دخترا تو تالار
من: هوم صدای راجره همیشه همین ساعت دادش هوا می ره
آوریل: آره منم داشتم ساعتمو نگاه می کردم درست ساعت 5 پرت می شه رو زمین
من:
ریونا: می گم بریم پیششون شاید کمک بخوان آخه اون دفعه دست راجر شکست
من: ای بابا به ما چه!!!! من بعد از ماجرای اون شب تو خوابگاه از هر کمکی به پسرا دوری می کنم
پادما: فلور جدی نباش دیگه!
من: باید باشم من با این کارام پسرا رو جذب می کنم!!!!!!!
آوریل: حالا گناه دارن بریم ببینیم چه خبره
فلور با خودش فکر می کنه و می گه: بدون من برید اصلا به من چه هر کاری دوست دارید بکنید!
دخترا می دونن طرف خوابگاه پسرا
یکدفعه از تو خوابگاه صدای جیغ و داد بلند می شه
پادما:
آوریل غش می کنه رو زمین
و ریونا خشکش می زنه

راجر در آستانه ی خابگاه ظاهر می شه
پشت سر راجر
حمید / کاراگاه / آموس /کریچر ایستادن
راجر:
پادما: ماهم تیم داریم صبر کنید دفعه ی بعد نوبت ماست
راجر: ماست خالی؟
پادما: خنک
کریچر: ارباب حیف که فلور نیست ارباب اگه بود خوب حالشو می گرفتیم!
حمید: کریچر نزار باز دعوا بشه ها!
کریچر: ارباب راجر ببنید چقدر منو اذیت می کنن!
راجر:فلور کو؟
پادما که بالا سر آوریل ایستاده می گه: تو تالار نشسته اعتصاب کرده
راجر: پسرا به خواستمون رسیدیم!!!!
همه ی پسرا: ایول راجر
راجر:
در این هنگام ریونا مثل مجسمه می یوفته تو خوابگاه!
...


دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید


Re: خوابگاه پسران
پیام زده شده در: ۸:۱۲ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۴
#5

واگاواگا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۳ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۲۸ دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۸
گروه:
مـاگـل
پیام: 274
آفلاین
منظور؟...چیز خاصی نبود ... برای راحتی خودت گفتم ... گفتم می خوای اول باهاش مشورت کن.. ببین با روحیش می خونه ... یک وقت بینتون به هم نخوره...در ضمن چرا می خواستی اینجا رو پاک کنی؟... اگه اینجا رو پاک کنی پس ما پسرا کجا بخوابیم؟


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.