در آن سوی تالار ققی نر با ققی ماده وارد بحث و گفتگو کاملا آسلامی شدن.
ققی ماده : اوهوی مستر، ور ام آی؟
ققی نر : ور ام ای نه عزیزم، ام آر آی، تازه اون برای اوناییه که مورد کمر دارن و کمرشون گرفته و دیکس (
) کمر دارن و ....، من و تو باید بریم آزمایشگاه.
ققی ماده : هو ده هل آر یو (how the hell are you
)(جان من ادب خارجیا رو حال میکنین؟) ای دونت آندرستند یو.....
بعدش پشتش رو میکنه به ققی و رو میکنه به جمعیت تالار.
ایز در انی بادی هو کن تاک ویت می (is there anybody who can talk with me) (اگه غلطه به بزرگواریه خودم میبخشمتون، مهم مفهومه، مورد گرامری هیچ عیبی نداره)
همه با قیافه این شکلی (این شکلی : چشمای مثه وزغ دراومده، دهان باز به طول 50 سانت و نصفی، فک ولو شده روی زمین-فک کریچر به زیر زمین هم رسیده-) زل میزنن به ققی ماده.
دویل : ای که این گفت یعنی چه؟
آوریل : نمیدونم، یه جاییش گفت انی، شاید عربه و پ ندارن به جای پنی گفته انی، پنی برو ببین چی میگه....
پنی : ا، اصلا به من چه؟ تو خودت چرا نمیری؟ مگه انگلیسی بلد نیستی؟
آوریل : من.....چرا.....ولی خیلی وقته تمرین نکردم یادم رفته
سدریک : صبر کنین، من امتحان تافل دادم، من میتونم، من باید بتونم، من فیلم خارجکی زیاد دیدم، من میتونم اصطلاحهایی که توی فیلم استفاده کرده بودن رو بگم، من میفهمم...
الستور : واستا ببینم، فیلمات پی جی 18 بودن؟
همه با نگاه جادوگر اندر اسکویب
به الستور نگاه میکنن
سدریک میره جلوی کفتر ماده....
سدریک : های
ققی ماده : های...کن یو تل می ور ایز هیر (can u tell me where is here)
سدریک (در ذهنش) : کن؟ نکنه مدیره میخواد کنفرانس بذاره با ناظرا؟ تل؟ میخواد به کی تلفن بزنه؟ اصلا اینجا تل نداریم، ور؟ با من بود؟ من کجا ور زدم؟ من فقط یه های بهش گفتم، ایز؟ نکنه شیمی دانه داره در مورد ایزوتوپها حرف میزنه؟ واقعا این چی میگه؟ سدریک به ققی ماده : اوهوی شیت، ور ایز (!!) وی (!!) فرام؟
ققی ماده یه نگاهی میکنه به سدریک و بهش اخم میکنه و داد میزنه : ریلی آی ماست نو، هو ده هل آر یو، یو آر سو رود (really I must know, who the hell are you, you are so rude) (من واقعا باید بدونم، بوق بوق، خیلی بی ادبی)
سدریک : فهمیدم، فهمیدم، ماست میخواد، براش ماست بیارین.
چو : نه یه لحظه صبر کنین، دامبی زبون ققنوس رو بلده، اون سری جلو خودم حرف زد، ققی هم بلده، ققی باهاش حرق بزن.
ققی میره جلو : قو قیقا قیقاق قاقی قوققهقه (تو اینجا چیکار داری خوشگله؟
)
ققی ماده : اوق، ققد قوق، ققی ققده قا قن قق بققه (اوه، چه خوب، یکی بلده با من حرف بزنه)
ققی : قق ققو اق ققا قوققی (خوب بگو از کجا اومدی؟)
ققی ماده : قق قاققم قوقم قاقی قیقرقم قه یقو اق ایقا قق قق اققدم (من داشتم توهم بازی میکردم که یهو از اینجا سر دراوردم)
ملت همینجوری توی کف صحبت این دو کفتر مهربون بودن که ققی با قیافه خشمگینانه رفت طرف آوریل.
آوریل : چته چرا مثه سگ بولداگ اقا پتیول
(یاد کارتونهای زمان بچگی بخیر) زل زدی به من؟
ققی : اون موقع چرا از سقف خاک و خل ریخت رو سرمون؟ این چه تالاریه تو درست کردی؟ اصلا بالای تالار ما چیه؟
آوریل : مگه چی شده؟ تالار به این خوبی.....خوب معلومه بالای تالارمون اتاق توهمات زائده، هرکی میخواد توهم بزنه میره اونجا، تازه از اتاقای توهمات سراسر جهان هم به این اتاق راه داره.
ققی : خوب این بدبخت بیچاره رفته بوده تو کاره توهم، یهو از اینجا سر دراورده بدبخت، باید بفرستیمش بالا......
[size=small]جادÙÚ¯Ø±Ø§Ù Ø¨Ø±Ø§Û ÙÙ
Ù