هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   4 کاربر مهمان





Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۱۴:۵۱ شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۴
#29

سدريك ديگوري


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۸۵
از لبه ي پرتگاه
گروه:
مـاگـل
پیام: 523
آفلاین
هاروگون: من ققنوس میخوام؟
كریچر:ناراحت نباش چند وقت دیگه پیداش میشه.
حمید:حالا كه همه چیز به خوبی و خوشی تموم شد
راجر:آقا ولمون كن بابا مگه اومدی مركز سران آصلامی؟
حمید:بابا اینا همش فیلمه
سام:خب به سلامتی ققنوس هم كه فوت كرد.حالا باید به فكر یك ترحیم خوب واسش باشیم.
هاروگون:حالا یكی بره جنازه ی اون بدبخت رو از اون پایین بیاره.
آوریل:بابا بیخیال بزار همونجا باشه دوباره بیاد بیرون زنده میشه.
هاروگون:
سام:من میگم مراسم رو به خاطر جشن ورود تازه واردا عقب بندازیم چطوره؟
همه:
هاروگون:


[size=medium][color=0000FF]غم و اندوه را مي ستايم زيرا همواره همراه من بوده Ø


Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۱۴:۱۵ شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۴
#28

روح روشنايي


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۶ سه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۳۳ جمعه ۷ مرداد ۱۳۸۴
از وزارت سحرو جادو
گروه:
مـاگـل
پیام: 36
آفلاین
...(يعني ققنوس انقدر طرفدار داره بابا بيچاره رفت البته خوب اميد وارم يه روز برنگرده اينجا حرف هاي منو ببينه )(خوب اگه ميخواين باشه اين مرحوم تو نمايش نامه هاتون من دخالت نمي كنم)
ققنوس:كريچر تو فكر كردي ميتوني كله منو زير آب كني
گيلدي:باز اين اينجا اومدي تو اين بچه هاي ريون رو ول نمي كني
ققي:تو كه باز تلپ شي تو چه وزري هستي آخه روزا كه تو تالار عمومي هستي شبا هم كه با حاجي تو خوابگاه دختراني
گيلدي:تو از كجا ميدوني ما شبا...
ققي:من گفتم تو خوابگاه دخترانم
گيلدي:بزها حاظر دزد ها حاظر مگه نگفت خوابگاه دختران؟
همه:اوهوووم
ققي:اصلا شما چرا ميتونيد بريد من نمي تونم برم
گيلدي:اولا ما مديريم دوما تو چه جوري مي ري تو خوابگاه
ققي:من دو دفه تا حالا بيشتر نرفتم
گيلدي:قرار نشد خالي ببنديا
ققي:آخه انقدر بوي بز مي ياد اونجا همه دخترا هم تو تالار عمومي مي خوابن
گيليدي:به من چه بوي بز مال يه نفر ديگه س راستش رو بگو چه جوري رفتي تو خوابگاه؟
ققي:ديشب كه داشتي از سوراخت مي رفتي پشت ردات رو چسبيدم اودم تو
گيلدي:و اون روز اول چه جوري اومدي
ققي:ريز چادر فلور قايم شدم اومدم
ملت:
گيلدي:بگيرينش...
کریچر به سمت ققنوس حرکت میکنه
راجر: کجا میری کریچ
حمید: یکی اون رو بگیره
همه به سمت کریچر حمله میبرن تا اون رو متوقف کنن ولی اون همه رو میزنه کنار و به همچنان به سمت ققنوس میره
ققنوس که هنوز کاملا بالغ نشده: چیه داداش شاخ شدی
کریچر گردن ققنوس رو میگیره و با هم میپرن تو آب و میرن به عمق استخر
بعد از چند دقیقه کریچر به تنهایی می یاد بالا
همه: پس ققنوس کو؟
کریچر: بستمش به کف استخر حالا هر چقدر بخواد آتیش بگیره دوباره به وجود بیاد نمیشه چون زود خاموش میشه
(كسي آي دي ققنوس رو داره ميخوام شناسم رو به روح ققنوس تغيير بدم اگه بخواد به سايت برنگرده )
-----------------------------------------------------------
من و كريچر هم زمان پس زديم نمايش نامه رو تغيير مي دم اخه دلم نمايد نماي نامه رو پاك كنم



Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۱۴:۰۸ شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۴
#27

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
مـاگـل
پیام: 1223
آفلاین
کریچر به سمت ققنوس حرکت میکنه
راجر: کجا میری کریچ
حمید: یکی اون رو بگیره
همه به سمت کریچر حمله میبرن تا اون رو متوقف کنن ولی اون همه رو میزنه کنار و به همچنان به سمت ققنوس میره
ققنوس که هنوز کاملا بالغ نشده: چیه داداش شاخ شدی
کریچر گردن ققنوس رو میگیره و با هم میپرن تو آب و میرن به عمق استخر
بعد از چند دقیقه کریچر به تنهایی می یاد بالا
همه: پس ققنوس کو؟
کریچر: بستمش به کف استخر حالا هر چقدر بخواد آتیش بگیره دوباره به وجود بیاد نمیشه چون زود خاموش میشه

__________________

1:دوستان ققنوس رفته و چندی بعد با شناسه ی جدید باز میگردد پس به زودی فراموش نمیشه و فکر نکنید من با اون دشمنیی دارم
2: ققنوس کلی باکلاس مرده بود حالا شما زدین مردنش رو بیکلاس کردین تقصیر خودتونه
3:نیاید باز بپرید تو استخر نجاتش بدید بیاریدش چون مرده
4:اگه این ققنوس رو نجات بدید من میدونم و شما
5: من تشنه ی قدرتم:


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۱۳:۴۵ شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۴
#26

هاروگون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۴۴ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۴ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۴
از mahale ekhtefa) shahrake ekbatan
گروه:
مـاگـل
پیام: 18
آفلاین
ققنوس دوباره اتیش میگیره و از خاکسترش بوجود میاد(به این راحتی که نمیشه حذفش کرد)

همه: بابا این چند تا جون داره؟؟؟
ققنوس:فکر کردین به همین راحتی ولتون میکنم نامردااا
ققنوس:من تشنه قدرتم
کریچر:اه هر کاری میکنم حذف نمیشه
هاروگون:بابا مگه چه کارتون کرده همه ارزو دارن ققنوس داشته باشن(فقط یکم تشنه بود که اونم برطرف شد )
راجر:کم و بیش راست میگه
کریچر:هوق.........


:bigkiss: :bat:


Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۱۳:۲۶ شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۴
#25

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
مـاگـل
پیام: 1223
آفلاین
سام و ققنوس توی آب
سام: ققنوس خدا لعنتت کنه حالا هم که رفتی دست از سر ما بر نمیداری
ققنوس: گلابی تو که شتا بلد نبودی نمیپریدی تو آب
بیرون استخر
فلور: یکی بره به اینا کمک کنه دیگه
هاراگون در یک اقدام متبحرانه میپره تو آب و سام رو مییاره بیرون
فلور: تو که تا اونجا رفته بودی ققنوس رو هم می آوردی دیگه
هاراگون: دو نفر رو نمیتونستم با هم بیارم
فلور: پس زود برو اون رو هم بیار تا نمرده
هاراگون: من الان خسته ام

دو ساعت بعد

همه:
کریچر:
راجر :

حمید: جوون خوبی بود حیف شد عوضش اون گوشه براش یک مجسمه میسازیم که از دهنش آب بیاد و بریزه تو استخر و هر چند ساعت یک بار از دمش آتیش بزنه بیرون
همه: فکر خوبیه
حمید: میدونستم

و بدینسان ققنوس به دیار باقی شتافت و بنای یادبودی در تالار ریونکلاو و در کنار استخر برای او ساخته شد


ویرایش شده توسط کریچر(gray elf) در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۲۵ ۱۶:۲۱:۲۲

كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۱۰:۴۳ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۸۴
#24

هاروگون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۴۴ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۴ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۴
از mahale ekhtefa) shahrake ekbatan
گروه:
مـاگـل
پیام: 18
آفلاین
هاروگون:اکسپلیارموس(برای گیلدی) مثله اینکه با زبون خوش نمیرفت
راجر و فلور:این چه کاری بود کردی
حمید:خیلی شانس بیاری اخراجت نکنن
کریچر:هر چی کمتر بهتر
سام و ققنوس:بابا یکی به ما کمک کنه
هاروگون:دارم میام
هاروگون:وینگاردیا لبی اوسا(فعلا این دو تا تیوپو داشته باشین)...


:bigkiss: :bat:


Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۱۰:۰۷ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۸۴
#23

سدريك ديگوري


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۸۵
از لبه ي پرتگاه
گروه:
مـاگـل
پیام: 523
آفلاین
ققنوس:منو بیارین بیرون.
همه: خوب مگه تشنه ی قدرت نبودی حالا آب بخور.
ققنوس:بابا بیخیال ما یه عمر با هم آب و گل خوردیم.
راجر:آب و دون نه آب و گل.
سام:تازه تو آب و دون میخوردی.ما آب و نون میخوردیم.
فلور:حالا ول كنینبابا این بدبخت داره خفه میشه این گیلیدی هم كه معلوم نیست كجا رفته ؟
راجر:
حمید:توی این موقعیت بهتره
آوریل:برو بابا وقت گیزر آوردی!!!
سام:نترسین من نجاتش میدم.
سام به درون آب شیرجه میزنه:
سام:ای بابا من كه فقط میتونم تو كم عمق شنا كنم.مامان كمك
راجر:نترس من اومدم كمكت.فقط به شرطی كه فلورم بیاد.
آوریل:فلور رفته دابلیوسی.
كریچر:ارباب میخواین من برم كنم كنم.
راجر:نه حالا حالاها تورو لازم دارم.
سام:بابا پس این مدیرا كجان یكیشون بیاد مارو نجات بده دیگه
ناگهان گیلیدی از لای یكی از درخت ها بیرون پرید.
...


[size=medium][color=0000FF]غم و اندوه را مي ستايم زيرا همواره همراه من بوده Ø


Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۲۱:۳۱ پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۴
#22

ریونکلاو

راجر دیویس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۳ سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۱۲:۲۵ یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۳
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
ریونکلاو
جـادوگـر
پیام: 1220
آفلاین
من نمي‌دونم ناظر انجمن چقدر قدرت داره ولي
How in RavenClaws 's name could you come here?!!!!!!!!!!!!!!


!


Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۲۰:۴۹ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
#21

شاهزادۀ دورگه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۷ چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۷ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۸۵
گروه:
مـاگـل
پیام: 187
آفلاین
نقل قول:

پروفسور فلور دلاكور نوشته:
ببخشید می تونم بگم این استخر وسط سالن عمومی چی کار می کنه؟ ما دخترا جلو شما پسرا بپریم تو استخر؟


چه اکشالی داره ما امین ناموسیم


Head of Detection and Confiscation of Counterfeit Pants Office
Emperor's Spokesman


Re: ماجراهای تالار عمومی
پیام زده شده در: ۲۰:۰۳ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
#20

روح روشنايي


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۶ سه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۳۳ جمعه ۷ مرداد ۱۳۸۴
از وزارت سحرو جادو
گروه:
مـاگـل
پیام: 36
آفلاین
ققنوس:كي باغچه رو خراب كرد
فلور:يه آدم خوب
ققنوس: خيلي نامردي مگه تو نمي دوني من تشنه قدرتم چرا باز بدونه اجازه من دست زدين
فلور:راجر اجازه داد
ققنوس:راجر غلط...
راجر:بگيرش گيلدي
ققنوس:كجاست گيلدي...من ميدونستم مي خواست منو بكشه
يه دفه يه آدم 100 كيليويي مي يفته رو ققنوس
ققنوس:اخ...بلاخره كار خودت رو كردي
گيلدي:بيار اون لنت رو بپيچم دوره منقارش
ققنوس:من..اوممممممممممم
راجر:بيار تو باغچه چالش كنيم
ققنوس:
فلور:باغچه كجا بود؟
راجر:خوب بدازيم تو استخر خفه شه
گيلدي بي درنگ ققنوس رو پرت مي كنه تو استخر
گيلدي:شرت كم دردسرت كم...
خوب حالا بر به برادر هاي ارزشيم بگم بيان بتركونيم...








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.