ققنوس وارد تالار مي شه
ققنوس:پاشو جمع كن اينا رو از اين وسط
فلور:اين چه طرز برخورده مگه من كلفتم
ققنوس:بيش بينيم باوو...حرفي داري نحوه برخورد...
نورممدهووووووووووووووي...بيارش اينجا
آوريل:اين چيه ديگه؟
ققنوس:ماله مرلينه...چاه خالي كنه؟
آوريل:خوب براي چي آوردي اينجا؟
ققنوس:تو مگه نمي دوني من تشنه قدرتم...اومدم آب استخر رو خالي كنم
كريچر:چـــــــــــي؟تو غلط مي كني من خون و دل خوردم واسته اين استخر
ققنوس:تو مگه نميدوني من تشنه قدرتم...تا وقتي من تو تالار نبودم حق نداشتي هيچ كاري كني
كريچر:خوب ممكن بود تو تو ابد نياي
ققنوس:تو بايد در همه حالات به اربابت وفادار باشي
كريچر:ققنوس نكن اين استخر چراغ اينجاست
ققنوس:چه چراغ روشني من ديشب ليز خوردم با كله رفتم تو
...بيار آب خالي كن
روينا:خوب اينجوري كه بد تره هركي باسرليز بخوره مرگش حتميه
ققنوس:روينا ازتو انتظار نداشتم تو كاراگاهو دسته كم گرفتي واسه اونم فكر كردم
خوب خالي كنيد آب رو
كريچر:
راجر تا مياد تو شروع ميكنه به گريه و هق هق :
ققنوس ظالم...تو به چه جرئتي داري استخر رو خالي مي كني...زيراب تو پيش مديران ميزنم
ققنوس:تو مگه نمي دوني من تشنه قدرتم....من هر كاري دلم بخواد مي كنم...تازه مگه مديري هم مونده
هاروگون:اه حالم به هم خورد از بي اين حرف رو زدي كه من تشنه قدرتم...هوغ
ققنوس:رو اعصاب من راه نريد الان بهتره پشت من باشيد به نفتونه من وقتي مدير شدم خودم اينجا استخرم ميزنم سونا هم ميزنم گير ديد...صبر كنيد من مدير شم
ملت:
ققنوس:چيه باو نميكنين مگه نديدين چه جوري همه مديران رو انداختم بيرون فقط گيلدي و مگي موندن مگي كه زياد عمري ديگه ازش باقي نمونده گيلدي هم كه با برو بچ شبونه مي خايم سرشو ريز آب كنيم ...ديگه راجب اين قضيه صحبت نكنيد(اين قسمت پيام بهداشتي بود براي مديران كه با اين حرف كه من ميخوام بندازمشون بيرون تحريك شن و بمونن
جدي نگيريد همش روله)
خوب نور مد جان ادامه بديد كارو
فلور:ققنوس تو بيشتر شبيه دراكولايي تاققنوس
ققنوس:
...همه بريد كمك نور ممود و جاسم و اون گوني ها رو بيايد...يه وظيفه عموميه
راجر:كريچر تقصيره تو اگه تو نمي گفتي مشاوري اينم الان رييس نمي شد...اصلا من نميدنم چيكارم تو ريون
كريچر:تو روحيه مديريتي نداري به من چه
فلور:چرا اينا انقدر بو ميدن چيه تواينا
ققنوس در حالي كه فيگور مدريتي گرفته:در داخل گوني هايه بالا پشگل و در گوني هاي پايين خاك خالص
فلور:من از بالايي برداشتم (همون جا غش مي كنه)
آوريل:منم تازه حموم بودم(اينم غش مي كنه)
راجر:
كن ار پاييني ها گرفتم
كريچر:منم همي...
ققنوس:كارتونو انجام بدبد حرف زدن ممنوع
كريچر:تو چرا همش حرف منو قطع مي كني
ققنوس:براي اينكه من تشنه قدرتم
راجر:اينا رو چيكار كنيم
ققنوس:كدوم ها رو؟
راجر:اين دوتا رو مي گم
ققنوس:آهان شما كارتونو انجام بديد دواي اينا دسته منه
ققنوس:گيلدي گيلدي اگه اينجايي بيا به كمكت نيازه
آوريل تا اسم گيلدي رو ميشنوه بلند ميشه:آخ جون كجاست گيلدي
(فلور هم زيرچشمي مي بينه گيلدي اومده با نه)
ققنوس:گيلدي تو كه هميشه داري كيشيك مي دي بيا يه لحظه
گيلدي از زير ميز مياد بيرون
ملت:
ققنوس:ببخشيد بهاين دوتا برس تا من بعد ببينم چرا تو باز اينجا تلپي
گيلدي: :bigkiss: :bigkiss:
فلور:فلور مي ره يه گوني ديگه پشگل بر ميدار و مياد جلو گيلدي غش مي كنه
گيلدي: :bigkiss:
آوريل هم كم نمياره و ميره يه گوني بر مبداره مياد جلو گيلدي غش مي كنه
گيلدي: :bigkiss:
ققنوس:من نميدونم مگه تو وزير نيستي پس چرا هميشه اينجايي
گيلدي:بر خر مگس معركه لعنت
راستي اون حرفات راجب مديريت چي بود اگه شناسه تو دوست داري به زار من كارمو بكنم
ققنوس:منو ميترسوني...هركي اينجا غش كنه از تالار بيرون انداخته ميشه و امشب رو پشت در تالار مي خوابه
فلور:به توچه؟
ققنوس:همينه كه هست
گيلدي:خير از جونيت نبيني من رفتم دوستان
فلور و آوريل كه دمق شده بودن مي رن روي ميزها مي شينن
ققنوس:خوب همه خاگ ها وپشگل هارو خالي كنيد تو استخر
راجر:چيكار مي خواي كني؟
ققنوس:باغچه
كريچر:
استخر كجا باغچه كجا
(استخر از خاك و پشگل پر ميشه
ققنوس:خوب جاسم جان دو رديف گل بزن دو رديف سبزي
ملت:
وقتي كار تموم مي شه همه مثل جن ها خونگي مي افتن يه گوشه
ققنوس:خوب راجر و كريچر بياين وسط سبزي ها ميخوام راجب تيم كوييديچ صحبت كنم
راجر:بابا دارم مي ميرم از بس كار كردم من ميخوام برم بخوابم
ققنوس:مگه من كار نكردم بايد همينالان راجب تيم تصميم گرفته شه
كريچر:تو كار نكردي كه دستور دادي
ققنوس:بيا اين وسط بينيم...
(چه قدر دستور دادم)
(در ضمن كسي جون من بخاطر اين پست اگه مورد داشت نبره نحوه برخورد من يه پام اونجاست يه پام اينجا
)
اينم گزارش تصويري:
[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo