هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۱۰:۰۷ جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶

آماندا لانگ باتمold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۱ چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۵۷ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 240
آفلاین
قیژ پیییش نیچ خش خش !!!

یا مرلین کبیر ...یا مرلین ..همه !
همه : یا مرلین کبیر یا مرلین !!!!
اوهو اوهو میگریم برایت ....یا مرلین ..بلند !
همه : میگریم برایت ...یا مرلین !!!
مرلین ای دین و دنیای دیوونه ! مرلین ای دین و دنیای دیوونه ! مرلین مینوشم کنج این میخونه ! مرلین مینوشم کنج این میخونه ! ابا مرلینا ! مرلین جان ماست ..ابا مرلینا مرلین جان ماست !!!
چف چف چف چف !!! ( روشن کاری : سدای صینه زدنه ! ( صدای سینه زدنه ! ( این درست تره !)))

******************************
دوستان شنوندگان و بینندگان ...نه بینندگان نه ! همون شنوندگان عزیز ! همونطور که همتون میدونید امروز روز بزرگ و غم انگیزی برای ملت جادوگره . بله حتما میتونید از نوار سیاهی که کنار کادر تلوزیونتون هک شده ( ) ... ام نه ! دوستان خوبم از رجی بال بال میزنن و میگن برنامه رادیوییه !
خب حالا خدمتتون عرض میکنم امروز چه روزیه !

تمام حافظه ام را پر میکنم تا از تو بنویسم و حالا قطره خونی از قلم میچکد روی خطی مستقیم تا به تو برسد . مگر کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه صراط مستقیم نیست ؟ پس بگذار حالا که تب سرخ در سرم بالا گرفته است ، به یاد چوب روی سینه ات ( چوب جادو !!!) نامت را جلوی کاروان طلسم ها حرکت دهم ، ای مرلین !
عزیزان ، سالروز وفات حضرت مرلین را به تمام شما تبریک ... هه !!! نههه ! خراب کردم !!! ( اینا رو زمزمه کرد ! ) تسلیت عرض میکنم !

دریدیدینگ دینگ دریدیدینگ ! هه هه ها هو هی !!! هه هه ها هو هی هاو !

شنوندگان ..همکارانم گزارشی رو تهیه کردن . با هم گوش کنیم .

آخه ../ مگه ../ چی کار کردم ... دیدینگ دینگ !!!
چه گناهی رو / مرتکب شدم ؟؟ ...دیدیدیدینگ !
چه سخته دوری از تو هو هو !
دیگه طاقت ندارم !!! درینگ دیددینگ !


( الان قاعدتا باید صدای تو دماغی گزارشکر ویژه برنامه ی وفات مرلین شنیده بشه . تو دماغی بودن صدا به خاطر های های گریه کردنه !!! )

_ : به ناب او که هر چه داریب از اوست .
خورشید به زبین نزدیک بیشد و در آن روز گرب " فییییییین !!!" ( حرکت ارزشیه خبرنگار !)
و در آن رور گرب آسمان دلال تریب درات پاکی را به خود جدب کرد . طلسب چقدر خودش را برای دیدن دوباره ی او به در و دیوار کوباند . ابا به نتیجه نرسید . هیچگاه !
عر عر عر عر عر عر عر عر !!!( گریه !)
با سلام خدمت شنوندگان عزیز . ( صداش به حالت عادی برگشت !) من و همکارانم از کلیسای مرلین برای شما گزارشی رو تهیه کردیم که امیدواریم مورد پسندتون قرار بگیره :

گ : سلام خانم .
خ : سلام .
گ : بدون مقدمه میخوایم بریم سر اصل موضوع . چند تا دوسش داشتید ؟
خ : n تا !
گ : wow ! چقدر زیاد . حتما وقتی رفت خیلی ناراحت شدید . آره ؟
خ : آره ؟! آره ! همینطوره . خیلی غصه کشیدم * !
گ : بله معلومه ! عکس العمل فرزنداتون چی بود وقتی رفت ؟
خ : این قضیه مربوط به خیلی وقت پیشه ! من اون موقع خودم فرزند بودم !
گ : صد البته ! به عنوان آخرین کلام چی میخواید بگید ؟
خ : منظورتون چیه ؟
گ : یه جمله ی احساسی که میخواین باهاش منظور و احساستون رو بهش برسونید !
خ : اووووووی ممد قلی ! آخه به تو هم میگن شوهر ؟ اومدم خونه دیدم هنوز ظرفا کثیفه ! خونه هم جارو نشده بود ! روی وسایل هم یه وجب گرد و غبار نشسته بود ! یه لحظه فکر کردم یه گله بوفالو حمله کردن !
خلاصه من اومدم کلیسا . تا برمیگردم باید خونه برق افتاده باشه ! فهمیدی ؟
گ : دوستان این هم از گزارش امروزمون امیدوارم خوشتون اومده باشه . در پناه دکمه کت مشنگی مرلین باشید . خدا نگهدار !


گوینده : بله گزارش قشنگی بود . هوم ؟ ها ؟ چرا میزنید ؟! ماماااان !!! ب بله ! میدونم آخرش یه مقدار ... خب به هر حال برنامه زندس و آدم بیکار هم خیلی زیاد ! چیکار میشه کرد ؟

و حالا نوبت تلفن های شماست . اولین تلفن :
- : الو ؟
گوینده : سلام بفرمایید .
- : منزل هوشنگ آقاس ؟
گوینده : نه خیر اشتباه گرفتید !

بعدی !

- : الو آقا ؟ سلام !
گوینده : سلام پسرم چند سالته ؟
- : آقا من 5 سالمه ! آقا یه سوال داشتم !
گوینده : بفرمائید جانم !
- : آقا توپ ما تو حیاط شما نیفتاده ؟!
گوینده :

بعدی !

- : ببخشید ویژه برنامه ی مرلین ؟
گوینده : بله بله عزیزم ! بفرمایید ! :banana:
- : ببخشید جناب من مناسب با این روز میخوام ترانه ی رپ زنده ای رو برای اولین بار در ملت جادوگر از تلفن پخش کنم !
گوینده : بفرمایید !
-: اولش اینجوریه : درینگ دینگ دررری رینگ هه هه ها ! هه ها هه ! بعدش میخونم : ببین چی کار کردی با من که دیگه نمیخوام ببینمت ! حتی یه لحظه واس همیشه ! بعدش هی اینجوری میخونم بعدش اینجوری آهنگ تند میشه رپش شروع میشه !!! : یه سوتفاهم بوده بین من و تو ! دیگه عاشقی نیست عین من و تو ! برو خوش باش با اون ...
گوینده : بسه دیگه نمیخواد ادامه بدید ! میشه اسم شریفتون ؟
- : حامد هستم !
گوینده : اُاُاُاُاُاُ

جییییییییییییییییییییییییییییییییر !
( برنامه به علت نقص فنی قطع میشه ! )


تصویر کوچک شده


Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۷:۱۴ یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۶

لاوندر براونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۴ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۶:۴۳ شنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۶
از تو دفتر ِ مدیر ِ مدرسه!!
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 544
آفلاین
-خش خش..خش..اهم...خش..همونطنان خش خش...ما باز هم با برنامه ای دیگر از خش..خش..مهمان برنامه ...خش..
-زهر مار!
رادیو:
در همون لحظه ملت چشماشونو میبندن تا درست بشنون.
-مهمان برنامه ی ما لاوندر براونه که در برنامه ی قبلی به شدت ضایعیوس شد و ما میخواهیم با ایشون صحبتی داشته باشیم،و اولین مورد اینه که..
-سلام!
لاوندر که بسی جوزده شده،با حالت دو نقطه دی (کلا نمیشه به پستای من اعتماد کرد،مگه شما میبینید اونو؟)به مجری لبخند میزنه.مجری:
-میشه به ما بگی که ایا با اسلیترینی ها مشکلی داری؟
-نه!میخوام فقط تبریک بگم به ..
-پس چرا تماما داری بر علیه اونا کار میکنی؟
-ببخشید..شما نمیدونید رون تو کتاب هفتم با کی عروسی کرد؟
مجری:اینجا برنامه ی زنده استا!
لاوندر که کلا تو باغ نیست و اینامیگه:
-اره..میدونم..میخواستم تولد..
مجری که دیگه واقعا داره عصبانی میشه:ای باب!این بوقی کی بود دعوتش کردید!
لاوندر:من لاوندر چهار ساله از..
مجری:جواب سوالو میدی یا شوتت کنیم بیرون؟
لاوندر:باشه،باشه..چرا عصبانی میشی؟خب میگم..کلا من گریفی هستم و گریفی ها همگی جمیعا با اسلی ها درگیرن.بعد هم اینکه...ببینید،سوژه که نباشه،ادم به فکر این میفته که کل کنه.
-اره و اونم با کیا؟با گنده های سایت!
-خب اره!معمولا گنده های سایت ما،سوژه های بیشتری دارن!یعنی مثلا شما هرگز نمیتونی از یه عضو تازه وارد ایراد بگیری و اینا!ولی یکی مثل لرد..
-اهان،حرف لرد اومد وسط،لازم به ذکره بگم،دقت کرده بودی لرد دویست و خورده ای پست نداره و فقط صدوخورده ایه؟
-من کلا دقت به چیزی نمیکنم!
مجری تو دلش میگه اینو که کاملا مشخصه!و بعد لاوندر ادامه میده:
-درواقع..اینجا یک مقداری مجبور شدم بهشون تخفیف بدم.اخه بالاخره پست های ارزشی که حساب نیست..نمیدونم متوجه شدید یا نه!اگر هم نفهمیدید،ساده بگم.با یه سوال..کجای اون برنامه کلا درست بود که این یکی اش درست باشه؟همه اش تخفیف بود!مثلا تو گریف ما ارزشی نداریم؟من به این گندگی رو نمیبینی!یا مثلا همین گراپه خودمون!ولی ما اونجا گفته بودیم که ارزشی در گریف نیست!
مجری:و.. حرف اخر؟
-برید شعر ارزشی دیگری را در تاپیک برای توی میسراییم ای گریفندور بخونید و بعد انعکاس اونو توی تاپیک داستان های پرت و پلا-پروپاچه ی عشق بخونید.(چه ربطی داشت؟)و..یه چیزی بگم؟استقلال خیلی جدیدا بد شده نه؟
مجری:دختر تو کلا بوق زدی به برنامه!دیگه غلط بکنم مهمون بوقی به برنامه دعوت کنم!
-اینم بگم؟
-راجع به پرسپولیسه؟
-نه!میخواستم بگم که من توی برنامه گفته بودم که این برنامه مستندی از پستهای افراد مهم و سرنوشت ساز اسلیه!من هرگز به پای اوناهم نمیرسم..درواقع،من خیلی چیزا از پستای اونا یاد گرفته ام!اونا کسانی هستند که به قول هوریس پشمک(به پروپاچه ی عشق مراجعه شود)!برای رول زحمت بسیاری میکشند.و اینجا تشکر میکنم از هوریس عزیز که من بازهم از حرفای ایشون خیلی چیزا یادگرفته ام.کلا حالا یه برنامه دیگه میدم بیرون مستند پستای باحال چطوره؟
ملت(از کجا صداشون اومد،مرلین داند و بس!):نــــــــــــــــــــه!:no:
-اره!
-ملت محترم،تا برنامه ی بعد مصاحبه با بوقی ها،شمارو به مرلین میسپاریم.
_تیتراز پایانی برنامه_:
اهنگ بیراهه (!) داره پخش میشه:
-اونی کـــــــــــه!مدعی بود...عاااااااااااشقته!
و صدای یه دختر هم از دور دست ولی واضح به گوش میرسه که در میان اهنگ پارازیت میندازه:
-پس چرا نذاشتی من خداحافظی کنم..؟
-اونی که..مدعی بود!عاشقته!تو رو تو..
-نذاشتی حتی خودمو معرفی کنم!
-بی خبر رفت!بی خبر رفتو تو این بی..
-تو به چه جرئتی وسط مصاحبه داد میزنی؟
-جا نذاشت..اوووواووو دلو سوزوندی..
-بوق به تو!بوقیه!
بومب شومپ !گومپ!مشت،لگد..اهان،کف بزن..اها،کله!دمت گرم!
ملت گریفی چشم از رادیو برمیدارن و به هم نگاه میکنن.اونا میدونن که کار مجری به پایان رسیده.
==================
ای ملت،دیدید؟برنامه ام نزدیک بود جایزه بگیره ها!
به اینجاهمیه سری بزنید.
مرسیو
بای


[font=Tahoma][size=large][b][color=3300FF]نیروی جوان > تفکر جوان > ایده های نو > امید ساحره ها و ج�


Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۲۳:۴۲ جمعه ۹ شهریور ۱۳۸۶

گراوپold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۲۶ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۳:۳۳ جمعه ۲ فروردین ۱۳۹۲
از جنگل ممنوعه
گروه:
مـاگـل
پیام: 112
آفلاین
بهترین های رادیو گریفندور

صدای غول پیکر موجودی این عنوان را اعلام کرد و در اوای کف تماشاچیان بلعیده شد.

_با سلام به شما شنودگان عزیز با برنامه بهترینها در خدمت شما هستیم(تشویق ملت)اجازه بدید به علت اینکه دوستان خیلی بیکارن ما وقت طلای خودمونو از دست ندیم و بریم سر اصل مطلب.

از سارا اونز دعوت میکنم بالا بیان و کاندیدای اولو معرفی کنن.

سارا اونز با تشویق ملت بالا میاد.و برگه رو از مجری میگیره.برگزیده بهترین کارگردانی:لاوندر براون

-تشویق ملت-

لاوندر با ناز و ادا بالا میاد و رو سکو قرار میگیره.یه سری از نگهبانانم ریختن درون سالن و تصمیم دارن به زور سارا اونز رو از سن پایین ببرن و اون مقاومت میکنه

سارا اونز:بابا بذارید مامانم منو این بالا ببینه افتخار کنه بهم.


لاوندر پشت تیبریونقرار میگره و بی توجه به سارا:من تشکر میکنم از همه ملت باخاطر اینکه منو انتخاب کردن امیدوارم پشیمون نباشن.

مجری:خب لاوندر عزیز میشه از کار اخیرتون مستند پستهای بیشمار بگید.؟

_اوه بله چرا که نشه.اول من از برو بچز علاف محفل تشکر کنم که رفتن این امارو به دست اوردن..واقعا زحمت کشیدن.این پست انعکاس بسیار زیادی در جهان داشت به طور مثال باید بگم که وقتی من این پستو زدم از المپیاد جهانی ریاضات برام نامه اومد که چطور تونستم 140 پست ولدی رو دویست تا فرض کنم.و نامه دادن که من عضو افتخاری ستادشون بشم .. که البته قبول نکردم.

_صحیح .. صحیح..مشوق اصلی شما برای زدن این پست چی بود.

_خب گالیون های دامبلی بود دامبلی یه سری گالیون به من داد این برنامه رو تهیه کنم.

صدایی درون جمعیت:بوقی این محرمانس چرا لو دادی من از دست شما چی کار کنم....

_صحیح .. صحیح ایا شما میتونستید از این شناسه لرد قبلی هم استفاده میکرده.

_نه بابا ما اصلا تحقیق نکردیم فقط میخواستیم یه چیز الکی گفته باشیم دور هم خوش باشیم

ملت از بهر بیکاری تشویق میکنن.

در همین هنگام کمیته داوران میریزه رو سکو:سنگ و کلنگو تیشه...رایه ما باید عوض شه

______________________________________

چیزی که عوض داره گله نداره


ویرایش شده توسط گراپ در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۹ ۲۳:۴۵:۴۴
ویرایش شده توسط گراپ در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۰ ۷:۵۹:۰۳
ویرایش شده توسط گراپ در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۰ ۸:۰۶:۵۸
ویرایش شده توسط گراپ در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۰ ۸:۱۳:۳۳
ویرایش شده توسط گراپ در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۰ ۸:۱۳:۳۴
ویرایش شده توسط گراپ در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۰ ۸:۱۳:۵۵
ویرایش شده توسط گراپ در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۰ ۸:۱۵:۴۸

آستكبار + رفيق بازي + قوانين مغيير ِ من درآوردي = كادر مديريت جادوگرن


Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۷:۰۰ جمعه ۹ شهریور ۱۳۸۶

لاوندر براونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۴ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۶:۴۳ شنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۶
از تو دفتر ِ مدیر ِ مدرسه!!
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 544
آفلاین
خرچچچچ...خرچچچچ
-پس چی شد؟
-میبینی که هنوز درست نشده!
ملت گریف جمیعا منتظر بودن.رادیو برنامه ای از طرف یکی از گریفی ها داشت و اونا میخواستن سریعتر برنامه رو ببینن.
-اها...خوبه..فکر کنم گرفت!
رادیو: دِ درد دِ د درد!(ها ای اهنگ اخبار میباشد)!
مستند پستهای بیشمار
با شنیدن نام برنامه،ملت همه ساکت میشن.
_دوربین,صدا,از این چرت و پرتا همه اشون امانده ان؟
یک صدای یه هویی از گوشه ای نعره میزنه:
_اماده ان!!
مرد ورق هاشو جابه جا میکنه و با شنیدن پایان اهنگ اولیه،شروع میکنه به صحبت کردن.
- باسلام خدمت تمامی جادوگران و ساحره ان() محترم. امروز در مستندبا شعار پستهای ارزشی،لرزشی در سایت ما، به بررسی پست دوتن از اعضای اسلیترین و گریفندور میپردازیم که تعدا پستاشون یکی خیلی زیاد ویکی تقریبا کم باشه و افراد مهمی هم باشن.
اول از همه باید به بررسی دقیق پستهای شناسه ی لردولدمورت بپردازیم که سردسته ی گروه سیاه مرگخواران میباشد و همین طور یک اسلیترینی واقعی.
-از دویست و چهل تا پستش ، نود تاش نظر به اخباره ، سی و پنج تاش نادیده گرفته شده ، بیست تاش ارزشیه، پنج تاش توی تالاراصلی تک خطی بوده که لازم به ذکره که، فقط کلمات " موافقم با هری پاترسه هزار؛ موافقم با بلیز، موافقم با اون، با این " بوده!
ده تاش نظر به عکس بوده ، ده تاش خاله بازی توی تاپیک های خانه ی ریدل بوده ، پنجاه و نه تاش برای ورود به ایفای نقش بوده ! یکی اش همونی بوده که باعث شده تایید بشه !()
و حالا جا داره که از عوامل بدست اورنده ی این نتایج ضایع کننده، تشکر کنیم.
توجه کنید که این تعداد پیام ها فقط تا امروز بوده و اگر بیشتر شده باشد, ما معذوریم؛شما بذارید به حساب پستای خاله زنک بازیانه ای!!()
خب بررسی پستهای ایگور کارکاروف که یکی از اعضای مهم اسلیترین در هاگوارتزه
از دوهزارو سیصد و شونزده؛
پونصدتاش توی تاپیک های وزارتخونه واسه ی تایید افراد بوده! پونصدتا توی تالار اسرار برای گفتگو ها و ضایع کردن ها و اطلاع از پاک شدن پست ها بوده! هزارتاش دایی مردک بازی (!) توی خانه ی ریدل بوده! صدتاش ارزشی بوده،صد و سی تاش نظر به اخبار بوده؛اون مدتی که به پستا الکی اضافه میشد و یا کم میشد , سه تا به پست های ایشون اضافه شده بود!(اینم سه تای بعدی)
و حالا جا داره که از عوامل بدست اورنده ی این نتایج ضایع کننده، تشکر کنیم.

از گریفندوری ها به دلیل اینکه هیچ کسی نبوده که پستهای ارزشی و خاله بازانه یا دایی بازانه زده باشه،متاسفانه نتایج ضایع کننده ای نداریم.
با تشکر. شبتون خوش!
ملت گریفی یه نگاهی به هم میندازن و بعد همگی در یک عملیات انتحارناکِ هماهنگِ خفن میخندن.
------------------------------------------------------
میخواستم این پستو توی جادوگر تی وی جایی بزنم،ولی نشد!
دیدم شاید بهشون بر بخوره!تالار خودمون از همه سره!
کسی نمیتونه اینارو ببینه!
بای ملت
مرسیو


[font=Tahoma][size=large][b][color=3300FF]نیروی جوان > تفکر جوان > ایده های نو > امید ساحره ها و ج�


Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۱۴:۱۴ دوشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۶

 استن شانپایکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۴ چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۵۰ چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱
گروه:
مـاگـل
پیام: 440
آفلاین
خوب امشب یه برنامه داریم باحضور هری پاتر
خوب میشه خودتون رو یه معرفی کامل بکنید
اِاِاِِ پسری که زنده ماند
الان به چه کاری مشغول هستی
هِچی کار مَکُنَم
برای چی
جادوگر باید کار کُنه .....
خوب مثل اینکه صداتون ضعیفه بیاین جلوتر
چَکار مِکونی . دست به ساز ، ببخشید چوب مِزنی کوکش نا کوک شد
ببخشید ، خوب بچه ها خوبن
ها ، خوبن ، اصلا به تو چَه
چرا لهجه پیدا کردین
افغانی ، ببخشید جادوگر باید لَهجَه داشتَ باشَ
خوب ببخشید مطمئن هستید که هری پاترید
نهِ ، من نذیر هریم
برو بیرون اقا ، تا جادوپیچت نکردم
شکوه خانِم ، شکوه خانِم
برو بیرون
وای قلوه قلوه . ترقوه ترقوه
خوب ببخشید از اشکالی که پیش اومد در شب هایه بعد جبران می کنیم


ٌٌدر حال پاشیدن بذر


Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۱۲:۲۱ دوشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۶

پرد فوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۴ جمعه ۱۰ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۶ شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۶
از در به در!خوابگاه برای من جا نداشت!!!
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 136
آفلاین
_شب های جادویی بار دیگر به سراغ گوش شما و دوستانتان آمد.سلام عزیزان.امشب کسانی به این برنامه دعوت شده اند که مطمئنا شما به اون ها نیاز زیادی دارید.برای سرکلاس نرفتن،معلم را به درجه ی ضایعیت رسوندن و.... شما رو کمک کردند.پس من از فرد و جرج ویزلی خوهش می کنم صحبتشون رو آغاز کنند.
_من می گم اول فرد از محصولات جدیدمون صحبت کنه.
_بله ما یه کلیپ صوتی تهیه کردیم که با صدای همه ی بچه های مدرسه است.
صدای با وز وز نه چندان دل نشینی آغاز شد:ما همه پیرو وسایل ویزلی هاییم،برسر مغازه ی شوخی شون حمله می بریم،کو وسیله ،کو وسیله کو وسایل ما؟توی مغازه ی شوخی هستند ها.یا ریش مرلین،جمعیت صف کشیده اند همه واسه بنزین.یا ریش مرلین،جمعیت صف کشیده اند واسه بنزین.
پرد:همهمممم!ممنون.ما چون وقتمون کمه.می خوایم بدونیم بین ویزلی هایی که بسیار دست و پا چلفتی بودند شما چگونه این طوری مخترع از آب در آمدید؟؟
جورج با پررویی جواب داد:این رو باید از مرلین بپرسید.
و با آن صداهای خنده اش خندید.
پرد:بله امشب هم برنامه مون تموم شد و این لوح به همراه یک cd از برنامه ی ما تقدیم حضورتون میشه.شب خوش.
صدای تیتراژ:منو نگذار در این اوج تنهایی،تو که می دونی این جوری نمیشه،من گریفی هستم با غروری شگفت انگیز...


تصویر کوچک شده









عضو رسمی محفل ققنوس

-------------------------------------
در مسابق


Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۱۰:۵۶ دوشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۶

دین توماس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۲ شنبه ۹ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۱۸ جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹
از هاگزمید
گروه:
مـاگـل
پیام: 357
آفلاین
فرش قرمز..

.سلام میکنم خدمت شما شنوندگان برنامه فرش قرمز.قسمت سوم رو تقدیم حضورتون میکنم.این برنامه 5قسمتیه و نام مهمونارو تو2 قسمت باقی مونده بهتون میگم.

قسمت 4:جینی ویزلی
قسمت 5:خودم
البته که خودم..خوب خانوم گرنجر.ستاره ی هاگوارتز و عاشق آبنبات بلغاری یا همون ویکتور و نمره های کامل.نور چشم اساتید و صد ها تعریف دیگر.مشنگ زادده هم هست.از این که پاتونو روی فرش قرمز گذاشتید ممنون خانوم گرنجر.
..سلام گرم منو پذیرا باشید.
.وقتی به دوک های عسلی میری دوست داری واسه ویکتور یا هر کس دیگه چی بخری؟
..دوس دارم واسه ویکتور آبنبات بلغاری بخرم.واسه رون تخم لزج قورباغه و واسه هری سوسک های شیرین.واسه والدینم هم نخ دندان با طعم نعنا که به هر بیمارشون تو کلینیک یه دونه میدن و کلی صاحب میشن.
.دوست داری روز ولنتاین واسه معشوقات چه بخری؟
..همون چیزایی که گفتم.
.اوه البته.راستی 4 روز دیگه مسابقه ضد حاله میخوای حال کیو بگیری و چی بگی؟
..به رون میگم تا حالا اصلا خرچالتو بوسیدی که عاشق لاوندر شدی؟بی عرضست خیلی.و به هری میگفتم
تا حالا چند بار عینکت خورد شده یا هدویگ رو روسر ما خراب کردی؟
.کوییدیچت چرا ضعیفه؟
..به دلایل خیلی خاص.اصلا به تو چه؟
.اااااااااووووو تند نرو.بسه دیگه.نمیخوانم مث دیروز بشه.نظرت راجع به درس معجونها چیه؟
..درس بدیه.
.ولی پارسال اینو نمیگفتی.کم آوردی؟
..آره؟ (صدای زمزمه مثل ورد های غیر کلامی.)بوفففتتتنمککلگگبگگگیققفففصبشاپس تاپس.
.وای نه بازم؟آخ سرم.روده بزرگم.کیسه صفرام.اسید معدم....خدا لعنتت کنه دختر اینجا که کلاس کالبد شناسی و شکافی که نیست....خدددا ححااففظظ.قلوه قلوه قلوه....لوزالمعده لوزالمعده...آئورت آئورت.................


تصویر کوچک شده


Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۱۸:۲۰ سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۶

پرد فوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۴ جمعه ۱۰ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۶ شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۶
از در به در!خوابگاه برای من جا نداشت!!!
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 136
آفلاین
_سلام.اولین برنامه از سری برنامه ی شب های جادویی رو به شما معرفی می کنم.همان طور که می دونید روز های فرد این برنامه پخش خواهد شد.ما اولین مهمان افتخاری مون رو از بهترین های هاگوارتز انتخاب کردیم و این بار به عنوان نشان دادن دوستی میان گروه های هاگواتز مهمانی از گروه ریونکلا رو دعوت کردیم.به شما خوش آمد می گم چو!
_تشکر می کنم.
_خب شما در هاگوارتز چشم خیلی ها رو به خودتون خیره کرده بودید و یکی از اون ها هری پاتر بود.می خواستیم ازتون بپرسیم که شما گریفیندور رو چه جوری می بینید؟
_خب من هیچ فرقی بینشون نمی گذارم اما چون هری توی گریفه.خب گریف یه چیزه دیگه است.
_ما قسمتی از رفتار آمبریج با شما رو نشون می دیم.لطفا احساستون رو بگید.
(تریلر پخش می شود و لحظه ای را نشان می دهد که آمبریج در حال نابود کردن مکان جلسات الف.دال است.)
_من،من.من نمی تونم چیزی بگم.آمبریج واقعا زن پستی بود.اون از من بازجویی کرد.کتکم زود و از این کار ها.مجبورم کرد.متاسفم هری.هنوز هم.
_خب شما توسنتید خیلی کارها بکنید.مطمئن باشید هری داره گفت و گوی ما رو می شنوه و شما رو بخشیده.اون موقع که فرد و جرج تونستند امتحان رو به هم بریزند چه احساسی داشتی؟
_من اصولا درس خونم اما اون شب داشتم با خودم کلنجار می رفتم که بیام به برنامه ی شما یا نه.
_ما از چو چانگ تشکر می کنیم که در این جا حضور یافتند و به عنوان یادبودی از این برنامه به شما این لوح رو تقدیم می کنیم.از شنوندگان هم تشکر می کنیم که وقتشون رو به ما دادند و به این برنامه گوش دادند.از این جا استودیو ی ما از شما خداحافظی می کنم.


تصویر کوچک شده









عضو رسمی محفل ققنوس

-------------------------------------
در مسابق


Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۱۰:۲۴ سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۶

دین توماس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۲ شنبه ۹ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۱۸ جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹
از هاگزمید
گروه:
مـاگـل
پیام: 357
آفلاین
فرش قرمز

با سلام خدمت همه گریفی های اصیل و آنهایی که فرش قرمز رو گوش میکنن.
دومین قسمت این برنامه اختصاص داره به آقای هری پاتر.سلام پاتر.
..سلام خدمت تو ودوستات
.منظورت جینی هم بود؟
..یه جورایی میشه گفت.
.اولین سوالی که پیش میاد اینه.تو از طرف وزارت درخواست کمک کرده یا اونا به پات افتادن و التماست کردن؟
..گزینه دو
.البته که گزینه دو.پروفسور مک گونگال 10 امتیاز به نفع گریفندور.پاتر هفته دیگه مسابقه ضد حال تو سالن عمومیه.می خای حال کیو بگیری و چه طور؟
..راستش میخواستم حال رون رو بگیرم بهش بگم وون.و بگم لاوندر اومده سراغ تو یعنی دین.
.ننننهههههه نگو جینی گوش کنه خفتم میکنه و اوضاع ه طور خزی خز میشه...
..باشه.
.شنیدم تو شدی فرد برگزیده..
..کجاشو دیدی؟
.خوب دیگه.هرمیون باهات قهره؟
..به تو چه؟
.اولا به من خیلی چه.دوما اینجا منم که سوال میکنم.
..آره؟
...............................................................کتک کاری و غیره
.برنامه بعدی با گرنجر....آخ چشمم....
..آخ جای زخمم....


تصویر کوچک شده


Re: راديو گريفيندور !
پیام زده شده در: ۲۱:۲۸ دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۶

دین توماس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۲ شنبه ۹ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۱۸ جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹
از هاگزمید
گروه:
مـاگـل
پیام: 357
آفلاین
خشششششششششش.
سلام.در برنامه گریفندوری اصیل در خدمت شماییم.من دین توماس به تازگی مجری این برنامه شدم.خوب حالا قصد این برنامه اینه که هر ساعت با یکی از گریفی ها مصاحبه کنیم.امروز نوبت رونالد ویزلیه.
.سلام
..سلام و خسسسته نباشید خدمت شما و شنوندگان عزیز
.خوشحالیم که بر فرش قرمز ما پا گذاشتی رون.چندی پیش خبر رسید باباتون برنده 700گالیون شده.مامانت سکته نکرد؟
..نه اتفاقا اصلا ابراز خوشنودی هم نکرد.نگران من بود.
.این طرز حرف زدنت منو کشته رون.راستی میدونی که چند روز دیگه تو سالن عمومی مسابقه ضد حال داریم؟
..بله البته.
.و میخوای به کی زد حال یزنی؟
..راستش به تو.واگه مالفوی گریفی بود بد جوری حالشو میگرفتم
.دوست داشتی بهش چی بگی؟
..دوست داشتم بگم:حالا که بابات زندانیه مامانت چه طور یادش میافته یا ای کاش میگفتم که به قول هری(که مهمون بعدی برنامتونه):هر وقت مامانتو میبینم دماغشو همچین کج میکرد انگار زیر دماغش تاپاله ریختن.همیشه اینطوریه یا وقتی تو پیششی اینطوری میشه.؟
.روز والنتاین به لاوندر چی دادی؟
..برتیبات با طعم لجن.
.اگه میخواستی به هرمی چیزی میدادی چی؟
..کارنامه ای که خودم نوشتم.از نمره 10گرفته باشه9.75.
.میخوای از اینجا به والدینت چی بگی؟
..بگم که خیلی باحالن و خیلی کمکم کردن.
.از اینکه درگفتوگوی امشب برنامه گریفندوریهای اصیل که الان دارن به من میگن اسمش به فرش قرمز عوض شده ممنونیم.هرچند کوتاه بود ولی یه حالی دادی.
..راستی....هیچی خداحافظ.
.خداحافظ شما و رون خودمون.تا فردا.....


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.