هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

لیگالیون کوییدیچ

فراخوان اقلیت‌های جامعه جادویی!


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۸:۲۴ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵
#51

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۱۰:۱۷ سه شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
مرگخوار
پیام: 1709
آفلاین
خوب من بعد از تشکیل جلسات فوق العاده که با حضور خودم برگزار کردم چند عدد مسئله براتون طرح کردم اگر ممکنه جواب بدید ( وزیر آزمایی ) .

1- فرض کنید شما وزیر شدید و به عنوان اولین روز کاری به دفتر خود مراجعه میکنید . اما در کمال تعجب کریچ رو میبینید که روی صندلی شما نشسته و در حالی که پاشو روی میز انداخته و سیگار برگی به دهان دارد مشغول صحبت با تلفن شماست . در چنین وضعیت خطیری چه عکس العملی از خود نشان میدهید ؟

2- فرض کنید وارد دفتر خودتون شدید اما وقتی که میایید بشینید میبینید که بلیز در میز مجاورتون بر روی جایگاه معاون وزیر نشسته به همین دلیل سعی کرده تا اونو از اتاق بیرون کنید اما در عین نا باوری متوجه میشوید که بلیز به وسیله چسب دائمی به جایگاه معاونت دوخته شده است ؟ چه تدابیری رو برای این شرایط اندیشه کرده اید ؟

3- فرض کنید شب است و وزارت تعطیل شده و شما هم در راه خونه هستید که ناگهان متوجه میشوید یکی از جدیدترین اجراهای قق بازی رو در دفترتون جا گذاشتید . به همین دلیل در کمال خشم بر گشته و با عصبانیت هلک و هلک به سمت دفترتون میرید . اما وقتی که در دفتر رو باز میکنید با یه عده از پنج پنجیان رو به رو میشید که فضای دفترتونو اشغال کردند ؟ چه برنامه هایی رو برای همچین شرایط بیناموسی ترتیب دیده اید ؟

4- فرض کنید شما صبح زود شاد و شنگول دارید به سمت دفترتون میرید . در راه در فکر ناهاری هستید که کفیه قراره براتون درست کنه . اما وقتی که در دفترتونو باز میکنید در کمال تعجب میبینید که به شما خیانت شده و زاخی بر علیه شما کودتا کرده و به وسیله عده ای از افراد مخوف که مجهز به چوبدستی های الیواندر هستند دفتر شما رو اشغال کرده اند ؟ در این شرایط بحرانی چی کار میکنید ؟

5- فرض کنید . صدای جیغ دختری را از دور میشنوید که سوپر قق معروف رو صدا میزند . بلافاصله شما به سمت دفترتون میدوید تا لباس سوپر ققی خود را از توی گنجه دفترتون برداشته و به تن کرده و از پنجره اتاقتون به پرواز در بیایید . اما در کمال حیرت و ناباوری میبینید که کورممد لباساتونو وسط دفتر آتش زده و مشغول گرم کردن خودشه و تا چشمش به شما می افتد شما رو به صرف خون گلاسه دعوت میکند ! چه میکنید ؟

6- فرض کنید در دفترتونو باز میکنید و وارد میشوید و در کمال حیرت مشاهده میکنید که همه چیز عادی است و هیچ حادثه ای در شرف وقوع نیست . آن وقت چه میکنید ؟




Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۷:۵۷ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵
#50

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
مـاگـل
پیام: 1223
آفلاین
کريچر در راستاي سفر هاي ستاديش به ستاد ققنوس معروف به ققي ميرسه
از ته کوچه که وارد ميشه بر خلاف ستاد اوريل همه جا خلوت و سوت و کوره اين ور اون ور پوسترهاي پاره شده ي ققي ريخته و در کل هدويگم تو خيابون پر نميزنه
کريچر خيلي با جذبه و تريپ مديريتي وارد ستاد ققي ميشه
داخل ستاد مقداري مرتب تر از بيرونه و حداقل پوسترها سر جاشون رو ديوار هستند
کريچر يک نگاه به اين ور اون ور ميکنه و وقتي ميبينه هيچ کس توي ستاد نيست يک را ست به سمت اتاق ققي ميره

مکان : اتاق ققي

ققنوس پشت ميزش نشسته و سرژ روي مبل ميزبان لم داده
تا کريچر وارد ميشه ققي از جاش بلند ميشه و سلام گرمي به کريچ ميکنه ولي سرژ همون طور که نشسته سلام ميده
کريچر: ققي اينجا چه خبره چرا اين قدر سوت و کوره؟
سرژ زير لب يک چيزايي ميگه
ققنوس آهي ميکشه و سرش رو ميندازه پايين
سرژ که ميبينه ققي از خودش دفاع نميکنه شروع ميکنه به حرف زدن
- همينه ديگه از هيچي خبر نداري اسم خودتم گذاشتي مسئول انتخابات واقعا که ...طرفداراي زاخي تا حالا دو بار ريختن اينجا و کل ستاد رو ريختن به هم اون وقت ميگي اينجا چه خبره
ققنوس با دست به سرژ اشاره ميکنه که ادامه نده
ققنوس: نه سرژ اين طوري صحبت نکن کريچر خيلي واسه اين انتخابات زحمت کشيده به هر حال اون نميتونه حواسش به همه جا باشه
کريچر که اين وضع رو ميبينه ناراحت و منقلب از ستاد ميره بيرون



يک ساعت بعد

کريچر همراه با 10 نفر گارد مديريتي از ته کوچه نمايان ميشه
کريچر رو به گاردها
- شما تا پايان انتخابات اينجا بمونين و از ستاد اين کانديداي مردمي محافظت کنيد نظرم نسبت به اين بزرگوار عوض شده
و بعد برميگرده و به سمت ستاد بعدي حرکت ميکنه........


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۱:۵۲ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵
#49

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
مـاگـل
پیام: 911
آفلاین
ایگور عزیز جوابت تو اون پست رول هست دقت کن برادر من!!پست الکی هم نزن!
--------------------------------------------------------------------------
1- در برنامه هاي شما اومده بود كه حمايت از جك و جونورها يكي از اهداف عاليه شماست .. با توجه به اين كه كريچر هم جونوري بيش نيست آيا او را مي كنيد حمايت ؟!

بله حتی به ارباب گفتم واسه جونوری مثل کریچر هم تو وزارت جا هست جونور ها هم مثل انسان ها بزرگ و حقیر دارن جادوگری داریم بزرگ مثل دامبلدور حقیر مثل ولدمورت تو جونورئ ها هم همینه بزرگ مثل سوپر سگ حقیر مثل کریچر...با این حال در وزارت خونه به روی همه جادوگرا بازه!!من واسه نژاد کاربرا که جیوون باشن یا انسون فق نفوکولد

2- منم جونورم آيا ؟!

هستی دیگه یه عنکبوت پشمالوی مامانی!!من می میرم واسه جونور هایی که پشم دارن

3- بعضي از دوستان مي گويند از نظر شما جونور يعني سگ، سگم يعني جونور .. چي ميگن اينا !!؟!
خوب سگ اگه یه جونوره جونورم یه سگه...ولی خوب نه همون سگ جونوره جونور هر چیز میشه حتی سگ


4- اگه يه جونوري غير حذبي باشه سرنوشتش چي ميشه ؟!

بار دوم تو وزارت نه سیاه هست نه سفید نه حذب و نه مدیر نه اسلی گیرف نه هافل و ریون همه تحت یک پرچم فعالیت می کنن اونم وزارته!

5-آيا براي باقي موندن نسل جونورها ميذارين اونا با هم تشكيل كميته ي ازدواج هاي موفق رو بدن !؟

بله من خودم طالب بودم سرژیا و کفیه رو با هم داشته باشم اما قانون شاعرا عضو می کرد کبوتر با کبوتر سرژ با سرژیا...همه می تونن ازدواج کنن و از صندق وزارت خونه هم وام بگیرن

6- سوپر سگ نسبتي با سوپرقق داره ؟!

نمی دونم ولی من وقتی دیدمش حس کردم برادری بود که در کودکی گمش کرده بودم!!


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۹:۴۸ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵
#48

مك بون پشمالو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۳۰ پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۴۸
آخرین ورود:
۱۳:۱۳ سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۸
از پيش چو !
گروه:
مـاگـل
پیام: 198
آفلاین
سلام اصلح ترين كان ديد !!
چند تا سوال داشتم ..

1- در برنامه هاي شما اومده بود كه حمايت از جك و جونورها يكي از اهداف عاليه شماست .. با توجه به اين كه كريچر هم جونوري بيش نيست آيا او را مي كنيد حمايت ؟!

2- منم جونورم آيا ؟!

3- بعضي از دوستان مي گويند از نظر شما جونور يعني سگ، سگم يعني جونور .. چي ميگن اينا !!؟!

4- اگه يه جونوري غير حذبي باشه سرنوشتش چي ميشه ؟!

5-آيا براي باقي موندن نسل جونورها ميذارين اونا با هم تشكيل كميته ي ازدواج هاي موفق رو بدن !؟

6- سوپر سگ نسبتي با سوپرقق داره ؟!



تصویر کوچک شده

رون ويزلي !
___________________


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۹:۲۹ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵
#47

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
واقعا خجالت اور هست این بار دوم که شما جوابی برای پاسخ های من نمیدید.دفعه قبلی که دیر دادید ایدفعه که اول جواب این فنگ رو دادید.

وقتی شما مرگ خواران رو اصلا ادم حساب نمی کنید؛وقتی جواب سوالهایشان را نمیدید؟

وقتی من که یک عضو قدیمی هستم زودتر سوال پرسیدم شما جواب یک عضو تازه وارد رو میدین!

برای چی می خواهید وزیر بشید.من مطمئن هستم اگر شما وزیر بشید با هر کس که با شما دشمنی داشته باشه برخورد شدید میکنید.همانطور که شما به مدیران برخورد داشتید مظمئن باش من هم حذبی تشکیل می دهم و شورش میکنم.


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۲:۰۹ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵
#46

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
مـاگـل
پیام: 911
آفلاین
_عمو ققي چرا اسم شما اينقدر شيرين است و درون دهن ميچرخد؟

نظر لطف شماست اسم ققی به طور اتفاقی توسط بروبچ ریون به درون دهان افتاد اسم کفی همکه شاهکار و اثر هنری بسیار زیبای خواهرم و حاجی دارکیه ولی مردم میتونن هرچی منو دوست دارن صدا کنن...حتی پیر خرفت(تیریپ ویدا جون)...من این اسم رو اگر شما شیرین می دونی مدیون کاربرای هستم!!من همیشه از لطف کاربرا بی دریغ نبودم و دور ا دور همه ی کاربر ها رو می بوسم!!

2_وقتي دقت كردم متوجه شدم هميشه خنده ي شيريني بر لبان شماست خنده ي معصومانه و پاكي كه دل را ميربايد دليل چيست؟

چرا ما اگر حتی غمگین هستیم باید غم را در چهره بیاوریم من در تمام مراحل زندگی خندیدم جز زمانی که اون بزرگوار دمبول رو می گم از دست دادم حتی پدر خودم هم مرد خندیدم ولی دمبول چیز دیگه ای بود با این حال این خنده تقدیم به تمام کاربران دل من هم سنگ فرش جادوگران!!

3_چرا چهره ي شما اينقدر جذاب است و آدم از نگاه كردن به آن سير نميشود؟

فنگی جونم عمو جان اون آیینه جلوی صورتت رو برکشی کنار می بینی منو تو فرق کوچیک داریم همه چیمون شبیه همه حتی لباسمون فقط تو چهره با هم فرق داریم که اونم احساس می کنم به تو رفتم ولی بازم اون آیینه رو بر دار

4_آيا اين درست است كه شما با مقداري از بودجه ي دولت آينده قصد داريد تمام شفاخانه هاي جادوگري را زير پوشش بگيريد؟

بله این نشان از هوش شما دارد...شیطونک این خبر رو از کجا فهمیدی...من جونور های شیطونی مثل تو رو بالای سرم می ذارم...بیا بغل عمو کفی آقا قربون اون پارس های دل نشینت


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱:۵۹ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵
#45

فنگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۸ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۴ شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۰
از ساختمان مركزي حذب
گروه:
مـاگـل
پیام: 147
آفلاین
سلام عمو ققي مهربان داشتم از اين ورها ميگذشتم ديدم در ستادتون هميشه و به روي همه بازه بنابراين اومدم تو تا چند سوال از شما بپرسم.

1_عمو ققي چرا اسم شما اينقدر شيرين است و درون دهن ميچرخد؟

2_وقتي دقت كردم متوجه شدم هميشه خنده ي شيريني بر لبان شماست خنده ي معصومانه و پاكي كه دل را ميربايد دليل چيست؟

3_چرا چهره ي شما اينقدر جذاب است و آدم از نگاه كردن به آن سير نميشود؟

4_آيا اين درست است كه شما با مقداري از بودجه ي دولت آينده قصد داريد تمام شفاخانه هاي جادوگري را زير پوشش بگيريد؟
ممنونم عمو ققي و ميدانم شما همانند يك كانديد اصلح به من جواب ميدهيد و من چون سگ هستم مرا از خود نميرانيد در آخر جيگرتو عشق است با مرام:bigkiss:



Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۲۳:۱۳ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
#44

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
مـاگـل
پیام: 911
آفلاین
تقدیر و تشکر از همه

از تمام کسایی که تو مدت تبلیغات به هر نحوی...شعر،پوستر،پست،فیلم،حمایت غیر پستی و پستی به من کمک کردن تشکر می کنم!!تقریبا دو روز تا اتمام تبلیغات مونده و من فردا ظهر برنامه زدن تعدای از اهدافم رو دارم چون گفتن کلشم قبل از انتخابات درست نیست!!و احتمالا تا روز آخر باید جواب سوال ها رو بدم...باز هم ممنون که کمک کنید ما هر چند ضعیف تریم اما اتحاد قوی تری داریم ما حمایت سیاه سفید حمایت دسته جمعی گروه دسته ای رو نداریم!!ما به سی پنل دسترسی نداریم،ما انجمن خصوصی حمایت این مدیر و اون مدیر رو نداریم،ما هرچه داریم و نداریم یک هدفه و یه ستاد که همه ی اون تو پیشرفت رول خلاصه می کنیم!!از حمایت همه متشکرم!!
--------------------------------------------------------------------------------
کنفراس خبری با ققنوس
ملتی با دوربین و میکروفون و کاغذ و خود کار روی صندلی ها یا دور ور سالن نشستن و در انتظار ققنوسی هستن که پشت تریبون خالی رو پر می کنه...
ققی میاد و صداش چلیک چلیک دوربین ها با صدای همهمه ترکیب میشه...
ققی میاد صحبت کنه که یکی تیریپ نماز جمعه از سر جاش بلند میشه و شعار میده!!
-مرگ بر ضد ولایت ققی،...مرگ بر ضد ولایت ققی!!
پلاکارد های ققی یاور بی ناموسان و غیره بالا میره و همه شعار مرگ بر ضد ولایت ققی رو سر می دن...
کسی که شباهت زیادی به ایگور کارکاروف داشت از جاش بلند میشه که سوال بپرسه...
ایگور:سلام من از روزنامه زاخاریاس اسمیت مزاحمتون می شم خواستم از تون چندتا سوال بپرسم...
ققی:چه جالب اسم این روزنامه رو نشنیده بودم که تاسیس شده...
ایگور:نه قرار بعد از اینکه آقای اسمیت وزیر شد باز بشه...
ققی:اهان خوب پس چند تا سوال می تونی کنی....
ایگور بعد از پرسیدن 4 هزار تا سوال که حدود 7 ساعتی طول میکشه در حالی که از اینکه ققی تمام سوال ها رو جواب داده و ناراحته می شینه سر جاش...
تا اون می شینه کسی شبیه آرشام از جاش بلند میشه
-سلام من از شبکه زاخی تیوی مزاحم می شم ما یه فلیم پیدا کردیم که شما به خودوتن بمب بستین و دارین به مردم حمله می کنین...
ققی:ببخشید میشه فیلم و پخش کنین...
یه فیلم که خیلی تابلو مونتاژ شده که گرفتم اف 16 آمریکایی جز بقیه جاهای هواپیما کله سفیده یه کفتره و بقیه بدنش قهوه ایه...
و تا فلیم پخش میشه تمام خبر نگارا و ملت توی سالن می زنن زیر خنده
ققی:خوب جواب شما بدون شرحه!!
...


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۲۱:۱۵ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
#43

هوكيold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۳ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹
از مغازه‌ي لوازم جادوي سياه هوكي
گروه:
مـاگـل
پیام: 269
آفلاین
یا لطیف...

«در وصف ققمن قهرمان»(دوستان توجه کنن ققمن همون سوپرقق هستش!)

روزی ز سر سنگ، کفتری به هوا خاست... فریاد شعف از همه‌ی ملت برخاست
بگفتند ملت که این ققمن است... هراسی بزرگ در دل دشمن است
بیامد ققی بر سر راه ها... به بالای شهر و ده و چاه‌ها
بگفتند او را مسیرت کجاست؟... بگفتا، هر جا که بر من رواست
به فردای آن روز آمد خبر... که کرده همه قاتلان در به در
به شهری که هر دزد و سارق در آن... بسان* مدیران بوَد در امان
بکرده ققی قاتلان را کبود... پناهگاه هر دزد، نیست و نبود**
همان روز، ملت آشکار و عیان... زن و مرد، کودک، پیر و جوان
برفتند الی*** شیدگر نام دار... که بود از غم ملتش داغ دار
بگفتند، همره شو با ما غیور... که وزیر، آمد به زیر از ستور
بیا و وزیری جوانمرد باش... صبوری برای غم و درد باش

*مانند
**نابود
***به سوی


دیگه نتونستم شعر بلند رو کم تر از این ارزشی بنویسم!


به سراغ من اگر می آیید، نرم و اهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من...


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۸:۴۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
#42

هلنا گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۵۶ یکشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
از هاگوارتز
گروه:
مـاگـل
پیام: 443
آفلاین
با هواپیما به سمت میتینگ در حرکت بودم و داشتم به میتینگ فکر میکردم که حال کریچر و ولدمورت رو با چه نفرینی امروز بگیرم که پرهای رو مقابل صورتم دیدم و بعد دیدم ققی داره اسکورتم میکنه .به سرعت پنچررو باز کردم و گردنشو گرفتم وبه داخل کشیدم .
ققی :چرا همچین میکنی؟مگه خودت ناموس نداری؟
ابجی ققی: داداشی شنیدم کاندید شدی؟
ققی:شدم دیگه ما اینیم دیگه
ابجی ققی:وزیر شدی بی ناموسیو چی کار میکنی؟
ققی:با شدت بیشتر ادامه بوق(نمیدیم؟میدیم!)
ابجی ققی:کار خیلی خوبی میکنی .با مدیرا چه میکنی؟
ققی:همرو از مدیریت بر کنار میکنیم
ابجی ققی:همه جوره پشتتم .
ققی:قزوینی!!
ابجی ققی: شما بی ناموس تری یا خانم لاوین؟
ققی:خوب من بی ناموس ترم و ایشونم دست زیادی تو بی ناموسی داره
ابجی ققی: شما قانون جادوگران رو زیر پا گذاشتین من با چشای خودم دیدم رو زمین راه میرفتی امادر صورتی که باید پرواز کنی در این مورد چه پاسخی داری؟
ققی:میخواستم با مردم لبنان همدردی کنم (چه قدر این کفی متواضع است)
ابجی ققی:چقدر وقت خودتو در زمان وزارت به کفتر بازی اختصاص میدی؟
ققی:هر وقتی حس کنم نیازه
ابجی ققی:چرا میگن بچه های ریون بی ناموسن؟
ققی:من تکذیب میکنم
ابجی ققی:شنیدیم اخه از وقتی شما ناظر شدی خیلی اوضاع اونجا خفن تر شده؟
ققی:من باز هم تکذیب میکنم اینا همش شایعس برای تخریب من (در اینجا ابجیه ققی مشاهده میکنه که نوک ققی داره درازتر میشه)ولی رول تو اونجا داره بیشتر پیشرفت میکنه .
ابجیه ققی:به نظرت سرنوشت این پست چی میشه؟
ققی:عمرا پاک بشه
دراینجا ابجیه ققی میبینه که به محل میتینگ رسیدن و پیاده میشن و کریچو ولدی تا ققیو میبینن تعظیم میکنن....


««دلبستگی من به جادوگران و ""اعضایش"" بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید»»
دامبل جمله Û







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.