نام موکل:
نام وکیلygrin:
قاضی پرونده:کریچر
شاهد پرونده:
ملت:الکسا ما رو گرفتی؟!
الکسا:نه خب چیزی به ذهنم نمی رسه چی بنویسم؟!
ملت:مرض! خب چیزی به ذهنت نمی رسه مگه کرم داری که میای اینجا بپستی!!
الکسا:هاااااااان! من یادم اومد! آره من شکایت دارم!
کارگردان:
خدا آخر عاقبت ما رو با این فیلم به خیر کنه! از اول ضبط میشه...3...2...1...action!
در این میان بریتنی اسپیرز جو گیر میشه و به یاد کلیپoverprotected خودش میافته و بچه ش رو میده دست شوورش می پره وسط تالار:
_say hello,to the girl.that I am…
در همین هنگام جاستین تیمبرلیک قاط می زنه و با تفنگ دو لول مغز بریتنی رو متلاشی می کنه!
ملت:بع بع!!
کارگردان:
از اول....صدا
-رفت
-دوربین
-رفت
-حرکت!!
نام شاکی:الکسا بردلی
نام وکیل:مک بون پشمالو
متهمان:ملت!!
ناگهان صدایی سکوت رو می شکنه:بله بله؟! نفهمیدم! از کی تا حالا مک بون میره وکالت دخترای مردمو به عهده می گیره هان؟!
مک بون با عجله به سمت چو می ره و :bigkiss: و یک سری حرفها رو در گوشش زمزمه می کنه و لبخند رضایت سراسر صورت چو رو فرا می گیره!!
چو:حالا برو ببینم چه کارش می کنم!!
قاضی پرونده:کریچر
شاهد پرونده:همچنان:
کریچر:خب اعتراضاتتون رو منظور بفرمائید!
مک بون: اهم اهم!!! همون طور که مستحضرید موکل من فردی بسیار با تقوا، با ناموس،بی آزار، ملایم،هلو، جیگر،(ملت هر لحظه بر
اضافه میشه!)بووووووووق بوقی بوق نمای بوووووق
(جملات آخر رو با بالا رفتن آمپر چو افزوده بود!) هستش!
کریچر:
خب که چی؟!
مک بون:
خب همین دیگه! منظور این بود که...
الک:نگو مک بون....بذار خودم بگم...هعیییییی(آه عمیقی می کشه!)
دوباره در حالی که صداش می لرزه ادامه میده:من تمام آرزوم این بود که اعضای این تالار رو خوشبخت کنم، همیشه در راه سروسامون گرفتن شما تلاش کردم! همیشه!!!! اما نتیجه چی بود؟! جز گذر سن؟! جز پیری زودرس؟! جز فرتوتی و یوزلسی؟(useless)
کریچ اعتراض می کنه:خالی بند تو کی برای این تالار کوشیدی هان؟! کی؟! نه! بوگو کی؟!
الکسا:تو!! همین تو و وینکی! کی شما دو تا رو به هم رسوند هان؟! کی؟! کی باعث شد شما سوژه ی محبوب تالار بشین کی؟!( رو به دزیره و بینز می کنه) کی شما دو تا رو زورکی بچه دار کرد هان؟!کی خواست فلور و راجر رو زورکی بازدواجونه اما با شکست روبرو شد؟! جواب بدین کی؟! کی عروسی مک بون و چو رو بهم زد؟!(ملت:
) کی آوریل و ادی رو سوسک کرد و بنابراین سوژه ی پرباری بدست آورد؟! کی؟! غیر از من کی بود؟!! کی هفته ای یه بار توی کنار شومینه تهدید به رفتن می کرد تا ملت بیان دو تا پست بزنن کی؟!آخه...
آخه مگه تا کی می تونم تحمل کنم هان؟!! نه! تا کی؟! این آوریل و ادی و مک بون و چو و راجر و فلور تند تند جلوی چشم من می ترکونن! خب...خب منم دلم می خواد دیگه!!! من تا کی عمرمو صرف تالار کنم؟ دیگه خسته شدم! من می م خودکشی!!
ملت همه تحت تاثیر قرار گرفتن به حالت:
یهو صدایی نظم جلسه(!) رو بهم می ریزه:مگه من توی رولام نخواستم بووووووووووق؟! هان؟!
الکسا:
اوا جان؟! تویی؟! اوا ترسیدم!
نه دیگه ببین تو ارزشی ای! من کلا با ارزشیا حال نمی کنم در ضمن رولهاتم خیلی چندش بود! همه ش از اول تا آخر اشک و آه بود! به همون سراف بیشتر می خوری!!
ناگهان پنی در حالی که لباس استرچ مشکی پوشیده و عینک آفتابی زده از جمعیت می پره بیرون!
پنی:الان همه ی تالار برای سروسامون پیدا کردن تو بسیج میشن! ستاد شوهریابی!!!.....
_______
پ.ن:خواهشا اعضای عزیز چه قدیمی چه تازه وارد موضوع رو عوض نکنین در هر حال هر کسی باید یه روزی سروسامون بگیره! ایول دیگه بیاین به ادامین!