ايگور روي منقل نشسته بود . آرشام كنار منقل با يه بادبزن كباب ها رو باد مي زد ، چشماش سفيد شده بود ، آرشام گفت :
شام باحالي مي شه .
ايگور به آرشام نگاه كرد و گفت : اين چش شده ؟
بليز گفت : احتمالا شب گرديش كامل شده در اين صورت اون قاعدتا بايد به شكل خروس در بياد .
رابستن با تعجب پرسيد : ببينم اينو از كجا فهميدي ؟
بليز : از كتاب شايعه سازي خوندم
رودولف همچنان استفراغ مي كرد و هدويگ در خواب زمزمه هايي مي كرد كه تنها كلمه اي كه در آن قابل تشخيص بود شير موز بود . دراكو كه خود را از رودولف دور مي كرد گفت : نمي خواين شروع كنين ؟
بلا با سردرگمي پرسيد : چي رو ؟
دراكو با نعجب گفت : اصلا ما براي چي اين جا اومديم ؟
بلا گفت : اومديم به هدويگ شير موز بديم ديگه .
دراكو :
نور قرمز ي مي آد و بلا روي زمين مي افته . رودولف چنان سرش رو بلند كرد كه اندكي از استفراغ هايش روي صورت بلا پاشد ، او با وحشت گفت : بلا !
آراميس گفت : اون جاس !
و با دستش به توماس جانسون اشاره كرد ، توامس آماده شد تا فرياد بزند ولي دراكو روي او پريد ، توماس به پشت روي زمين افتاد و تقلا مي كرد تا هيكل دراكو را بلند كند دراكو با دست چپ دهانش را محكم گرفته و با دست راست چوبدستي را مقابل صورت توماس گرفته بود ، آرشام همچنان بادبزنش را بر بالاي كباب ها تكن مي داد و رودولف گريه مي كرد .
توماس دست دراكو را گاز گرفت و در جواب چوبدستي دراكو در چشمش فرو رفت ، دراكو از درد فرياد كوتاهي كشيد و از او فاصله گرفت و جادويي را با بي دقتي به سمتش فرستاد كه ديوار را منفجر كرد .
مورگان نا خود آ گاه گفت : آخ
بليز : لو رفتيم .
سپس دنبال بقيه ملت اسلي به جز رودولف و بلا براي كمك به دراكو رفتند و اين حركت باعث شد توماس هم مثل بلا بيهوش شود .
صداي گام هاي شتابزده اي از پله ها مي آمد . ايگور فرياد زد : از اين ور !
دراكو و خانم بلك بلا و رودولف را از روي زمين بلند و به دنبال ايگور به سوي حفره اي رفتند كه كورممد در آن بود ، ايگور طنابي را ظاهر كرد و ملت اسلي به سرعت بوسيله ي طناب درون خفره رفتند ، زماني كه همه به زور آن جا داخل شدند ، رابستن و بليز رونان و هوكي را هم با جادو داخل حفره كشاندند و درست هنگامي كه آرشام بادبزنش را با شور و شعف تكان مي داد و آواز مي خواند و موقعي كه هدويگ نعره زد : شيرموز هاي من كو ؟
گريفندوري به آن جا رسيدند و با ديوار فرو ريخته و آرشام در وسط تالار مواجه شدند .
ادامه دارد ....