شاکی: الکسا بردلی
متهم:ادی لاوین(ماکای سابق) ملقب به مرگخوار جورابشور! ارزشی ترین و پاچه گیر! کسی که دیگران بهش محبت می کنن اما خودش حالیش نیست! کسی که دیگران او را آدم حساب می نمایند اما او خود را حساب نمی نماید!
شاهد پرونده: کل اعضای تالار!
قاضی:کریچ
وکیل مدافع متهم: مک!
موضوع پرونده: بستنی و پیتزا!
کریچ:
(مثلا داره با اون چکشه می زنه رو میز!) متهم رو وارد کنید! متهم و شاکی در جایگاه مخصوص خودشون قرار بگیرن!
و برمی گرده و به پشت سرش نگاه می کنه!
وینکی پشت یکی از میزا قایم شده و با چشمانی پر از احساس به کریچ نگاه می کنه: وای وای کریچ! این جا رو عالی بیان کردی! لحنت واقعا با صلابت بود! خیلی باوقار بودی! اوه کریچ...دوست دارم!
کریچ برای وینکی بوس می فرسته و دوباره برمی گرده به جایگاه قضاوت.(حال می کنی چقد لغت قلمبه سلمبه بلدم؟!) :هوووی! متهم! د کره خر بیا دیگه! مستر جورابشور! بابا دو دییقه اون آوریل بدبختو ول کن بذار نفس بکشه! هی شیرموز شیرموز می کنه!!! ول کن این بدبختو!
ادی بالاخره آوریل رو ول می کنه و آوی روی زمین می افته و غش می کنه! ازون ور ادویل میاد آوی رو باد می زنه!
کریچ: اهم اهم! شما متهم هستید به گیر دادن زیادی به دوشیزه الکسا بردلی! باز هم گیر دادن بیشتر! و حتی هنگامی که ایشون در دفاع از خودشون یه رول زدن توی تولد بروبکس! اقدام به ضرب و شتم ایشان در مسنجر نمودید و ایشان را تهدید نمودید و تا سرحدّ مرگ ترسانده اید! سپس در زمانی که ایشان معتاد به گیزر های شما شده اند تزریق گیزر را به این شخص قطع نموده اید به طوری که شاهدان گواهی می دهند ایشان دچار نوعی تشنج و تب به همراه عرق سرد شده اند و در طول این حرکت مدام کلمه های بستنی و پیتزا را فریاد می زنند! آیا این اتهام را نفی می نمایید!؟
ادی:دروغ میگه بوقی!
کریچ: سرکار خانم الکسا بردلی! آیا گواهی می دهید که تمام این اتهامات بدون ذره ای مبالغه و 100% حقیقی و بدون هیچ منظوری زده شده؟!؟
الک:وا! خب حرفا می زنی! منظور داشتم دیگه! اگه منظور نداشتم مگه مرض داشتم اومدم شکایت کردم؟؟
کریچ: نه خب! منظورم اینه که ازین منظورتون منظوری داشتین!؟
الک:خب من به منظور منظورم، منظورم رو انجام دادم!
کریچ:... و منظور شما از منظوری که به منظور منظورتون منظور کردین چی بوده؟
الک: والا منظور من از منظوری که به منظورم منظور کردم و باعث منظور شدن این منظور شده اینه که 1- آقا من معتاد شدم! 2-اینم گفتم دور هم باشیم!
کریچ:ای انگل جامعه! ای بوق! ای کثافت! اعدامش کنید! ای آشغال! ای نکبت!...
آوریل:هووووو این نکبت لقب منه ها الک جون به نام من به ثبت رسوند!
(این حرکت رو برای لقبش انجام داده!)
ادی: آره بابا این از اول عملی بود! همین بوقی بود که منو گرتی کرد دیگه! ای انگل! ای نقطه ضعف جامعه! ای ایدز!
الک:صبر کن صبر کن صبر کن! چرا مسائل رو با هم قاطی می کنی؟؟؟ ایدز من به خاطر تزریقات نیست! یعنی هست...اما نه اونجور که شما فکر می کنین...
کریچ: بی ناموسی تو تالار من؟؟؟؟؟ اعدامش کنید!
فنگ: آقا تکلیف من که بیجه م چی میشه؟؟
کریچ: هوم مسئله ی شما مربوط به حوزه ی ما نمیشه چون خارج از تالار بوده مسئله مربوط به قوه ی قضاییه ی پاکدشت میشه که به ما ربطی نداره!
الکسا: تازه شم داره خالی می بنده این بیجه که اعدام شده من خودم توی چلچراغ هفته ی قبل خوندم!
مک: چه عجب تو بالاخره یه چیزی فهمیدی!!
کریچ: آقا حاشیه نرین ادی زود تند سریع بگو چرا همچین حرکاتی انجام دادی؟؟
مک:من اعتراض دارم!
کریچ:اعتراض وارد نیست!
(بازم داره با اون چکشه می کوبه!)
مک: اما من وکیلشم!
کریچ: عجب...پس اعتراض وارده!
(رجوع شود به بالا!)
مک:هووم شما از کجا می فهمین که این راست گفته؟؟؟ بابا این آدم رنده!* نگاه به این ظاهر معصومش(!) نکن! یَک آدم بوق، بوق و بوقیه که اون سرش ناپیداس!
ادی: اینو خوب اومدی!
مک:مرسی عزیزم! اهم! خلاصه اینکه داره دروغ میگه مثه بوق!
کریچ: من نمی دونم در هر حال ادی گناهکار شناخته شده و محکومه که تا یک سال دست به جوراب نزنه!
ادی:نههههههههه!! من نمی تونم! این کارو با من نکنین! خیلی نامردیه...
و صورت خود را می خراشد!
مک:من تقاضای فرجام دارم!
کریچ:اوکی! اعتراض وارده! فردا هم دوباره یه فرجام می ذاریم و از افراد هیئت منصفه(عبارت افراد هیئت منصفه را دو سه بار با غرور تکرار کرد، چون فکر کرد_حق هم داشت_ کمتر دختر بچه یی در سن و سال او پیدا می شود که اصلا معنی اش را بداند. به هر حال اعضای هیئت منصفه هم همان معنی را می داد.*از کتاب ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب، نوشته ی لوئیس کارول، مترجم زویا پیرزاد*) درخواست می کنیم که نظرشون رو در مورد این مساله اظهار کنن!
_________
*رند:مکار، حیله گر
آیا در این محاکمه ادی پیروز می شود؟ آیا الک پیروز می شود؟ آیا هر دو کنف می شوند؟ ادامه ی این داستان را در پست بعدی توسط نویسنده ی بعدی بخوانید!"ادامه بدین دیگه! خب؟؟
"