ملت از دفتر رفتن بيرون تا آوريل نفر بعد رو صدا بزنه ...
آوی:وااای خدا گیر چه منگلایی افتادم!! خب چرا همه تون رفتین بیرون؟؟
پنی:خب خودت گفتی آخه!!!
آوی:من بوق زیادی خوردم! یه نفر بمونه تو بقیه برن بیرون!
همه میرن و حمید کوچولو می مونه!
آوی:سلام حمید!
راجر:سلام حمید!
ققی:سلام حمید!
رزی:سلام حمید!
اندرو:سلام حمید!
Martianboy:سلام حمید!
الک با حالت گریه: هزار نفر گفتن سلام حمید...یه نفر گفت سلام الک؟؟ اهه اهه!
ارباب جیگی: سلام حمید کوچولو...سلام الک
کریچ:سلام حمید....سلام الک کوچولو
الک:
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil52413871c9ea5.gif)
ایشششششششش نمک دون!
آوی با تمام زوری که داره می کوبونه تو گوش الکسا .
-از جوّ کن دیشب بیا بیرون بــــــــــــــــــــــووووووووووقـــــــــــــــــــــــــــــــــــیییییییی!
کله ی الکسا هشت بار حول محورش می چرخه و بعد با صدای قرچ جریوس می شه و پرت میشه اون ور اتاق و بدنش در حالی که رعشه گرفته در میان دریای خون بال بال می زنه!
ملت دارن توی خون شنا می کنن!
رزی:اه الک خیلی بوقی لباسم کثیف شد! و تف می کنه به صورت الک!
فینی:منم قرار بود برم ریون تی وی با این لباس عوضی! و با لگد می زنه تو شیکم الکسا!
روح الکسا در حال خارج شدن از بدن:من از بچگی محبوب بودم!
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil523d8d9c38ec2.gif)
آوی:اه اینم گند زد به همه جا!کریچ! یالا بیا اینو جمع کن از اینجا بنداز سر کوچه تو سطل آشغال کنار بچه م! مواظب باش لباس ی بچه م کثیف نشه با خون این! یه شیلنگ هم اینجا بیگیر بلکه این کثافتا رو تمیز کنه! لعنت به ذاتت الک! مرده و زنده ت به همه جا گند می زنه!!
پنی داره با بادبزن خودشو باد می زنه و وینکی و رزی دارن مشت مشت چمن می چپونن تو حلقش!
-ببین چه به روز لباسم آورده! اینو آرش گرفته بود!!! حالا دیگه میتینگ که سهله! با نیما و محسن هم نمی تونم برم کوه! ای خداااا... دیدی بدبخت شدم؟؟؟
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil523d42991c0eb.gif)
آوی:اهم! خب دیگه خودتونو لوس نکنین! حالا وینکی بیاد تو...
وینکی در حالی که شصت کیلو کرم پودر مالیده و لپاشو به طرز خزولانه ای قرمز کرده و رژ قررررمزززززززز(یعنی قرمز جیغ!) زده و دامن چین بالا چین پوشیده و یه روسری رو تا پیشونیش کشیده پایین دور گلوش خفت کرده یه شالم انداخته روش(تیریپ این سریال خانواده ها!
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smil4b45f0db7e235.gif)
)میاد تو!
آوی:مااا!
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524135f27fa3a.gif)
جوگیریتو بخورم! حالا همین جوری فی البداهه یه نقش بازی کن!
وینکی:اوکی! اهم اهم!
میره به طرف در! به در مشت می زنه!
-آقا جون! آقا جون درو باز کن! تو رو خدا درو باز کن آقا جون! آقا جون به خخخخخخخدا من بی گناهم! باور کنین من اون پسره رو نگاهشم نکرده بودم آقاجون! از پروانه بپرسین! آقا جون اینا همه پاپوشه آقا جون! اهه اهه اهه!
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524137af26c3c.gif)
آوی:
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524135f27fa3a.gif)
وینکی کف دستشو می چسبونه به در و همین جوری سر می خوره میاد پایین!(می تونی تصور کنی؟ آشپزی با تک ماکارون چقد راحته؟؟) بعد برمیگرده سرشو به در تکیه میده و اشکاشو با شالش پاک می کنه!
-خان داداش! خان داداش حداقل تو کمکم کن خان داداااااااااش! خان داداش اون جوری نیست که شماها فک می کنین! قضیه یه چیز دیگه س! اااااااااااااااااااااااههههههههههههههههههه(مثلا داره زجه می زنه!)
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524137af26c3c.gif)
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524137af26c3c.gif)
عـــــــهـــــــــــــــــه!(با صدای بلند زار می زنه! و یهو تپ! می افته غش می کنه!*
آوی:
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil52413a50bb0ac.gif)
آوی:آقا یکی بیاد این ارزشی رو جمش کنه از اینجا وقت گیر آورده...
______________
*:اقتباس از رمان سهم من!!
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil4f87046ed246c.gif)