- به نام خدا... ديدار فينال اين دوره از مسابقات رو واستون گزارش ميكنم. مسابقه ي بين تيم "لودو يونايتد" و "دنيس دراگونز"! اول از همه بازيكنان دو گروه رو معرفي ميكنيم... تيم لودو يونايتد رو لودو بگمن، اما دابز، هلگا هافلپاف و آلبوس سوروس تشكيل دادن و در تيم دنيس دراگو... اوه! اولين بازيكن تيم دراگونز در همين لحظه با بالشتي كه لودو پرتاب ميكنه از دور مسابقه خارج ميشه. بالش اونقدر محكم كوبيده شد كه يه راست ميره تو حلق ريتا!
دابي در حالي كه از لوستر سقف خوابگاه آويزونه فينال مسابقات ِ درون تالاري ِ جنگ ِ بالشتي رو با شور و هيجان گزارش ميكنه!
- بله! بايد بگم كه دراگونز براي رسيدن به فينال از تيم هاي " منpyooz نیستم! Peevesم!" و تيم "آيشواريا" به رهبري ماتيلدا استيونز عبور كردن و در طرف ديگه تيم يونايتد در يك بازي سنگين تيم "يادواره ي ماندانگاس" رو... اوه... بله! دنيس با بالشت دو تا از دندوناي آلبوس رو ميشكونه!
در حالي كه بقاياي بالشت پاره و پَر سراسر خوابگاه رو دربرگرفته بازيكنان دوتيم پشت تخت ها سنگر گرفتن و مشغول جنگ بالشتي هستند.
- در حالي كه بازيكنان لودو يونايتد حلقه ي شادي نسبتآ بيناموسي تشكيل دادن، بازيكنان تيم "مرلينيو" در قالب تماشاگرا از لجشون دارن به اين تيم فحاشي ميكنن! واقعآ زشته!! من به عنوان يه جن خونگي اين حركت رو...
- ياالله... ياالله... ياالله...
فردي پوشيده! در حالي كه سرش رو انداخته پايين و يه چرتکه بين انگشتاش ميچرخونه(!!!) وارد خوابگاه ميشه و به نرمي سرش رو بالا مياره.
-
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524135f27fa3a.gif)
استغفرالله... استغفرال...
لودو: حاچ درك؟!!!
تصوير روي صورت معمم ِ وي قفل ميشه و با صداي ماشين نويس هاي قديمي اطلاعاتي روي تصوير نوشته ميشه:
"حاچ درك"
علاقه مندي ها: آسلام، چرخاندان چرتكه (به جاي تسبيح؟!) و آسلام.
مكان پيدايش: رول هاي خوابگاه مختلط
زمان پيدايش: قديم!
"اين فرد بُعد ديگري از شخصيت درك ميباشد. حاچي: لودو! اعوذ بالله...!!!
لودو به آرامي اِما رو از آغوشش خارج ميكنه و به سمت حاچي ميره!
:slap:
لودو: e؟! چرا ميزني بوقي؟!!!
حاچ: برادر بي نزاكت بايستي كتك بخورد! اين چه رفتاريست كه در خوابگاه ِ تالار مُعَظّم برپا نهاده ايد؟ مگر بنده در دوران غيابم آسلام را به دست جناب عالي نسپارده بودم؟ اين چگونه وضعيست؟ اين كلمات ركيك! اين پوشش هاي مخالف عرف!
-
![تصویر کوچک شده](http://qsmile.com/qsimages/291.gif)
درك جون بيخيال... برگرد به اون بُعد ديگت جون مادرت الان وسط مسابقه! اين لباسا رو درار. بيا بريم خودم واست ريشات رو بزنم حالت خوب شه.
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smil4b45f0db7e235.gif)
- شترق(صداي تو گوشي
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smil4b45f0db7e235.gif)
) دفعه ي آخرت باشد به لباس آسلام توهين ميكني... من با تو شوخي ندارم عزيز دل برادر...
درك عمامش رو درست ميكنه و دستي به ريش ميكشه و ادامه ميده:
- شما بايستي اين ملت را ارشاد كني... من نيز شما برادر را ياري خواهم كرد...
فردا روز... صبح ِ كله ي سحر!- خواهرا... برادرا... بلند شيد... خواهر... برادر بلند شو، به بوق شما ميتوانم لگد بزنم ها!... وقت نماز است... (
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smil4b45f0db7e235.gif)
)... بلند شويد ديگر...
لودو پيراهن سفيد رنگ بلندي به تن كرده و آن را روي شلوار پارچه اي ِ خمره اي ِ قهوه اي رنگ خود انداخته و لازم به ذكر است كه (نزديك بود اين نكته ي مهم يادم بره) بالايي ترين دكمه ي پيراهن، در نزديكي ِ خرخره را نيز بسته است. موهارا به فرق كنار شانه كشيده و به كف سر چسبانده. ته ريشي نيز بر صورتش ديده ميشود كه ان شاالله در روزهاي آينده بلندتر خواهد شد.
بالاخره ملت هافلي به هر ضرب و زوري كه بود توسط ارشادهاي لودو از خواب بيدار ميشن...
-
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil5241396101d97.gif)
چي ميگي تو؟
- خواهر عزيز هنگام نماز است... وضوخانه شلوغ ميشود ها!
-
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil5241397cbb511.gif)
لودو خودتي؟؟؟؟ الان حالت خوبه؟
- خواهرم عرض كردم كه اذان در حال اقامست... لطفآ عجله كنيد.
نيم ساعت بعد...تمام ملت تالار در گوشه اي از سالن عمومي جمع شدند و لودو جلو روشون در حالي كه دست راستش را پس از پیچاندن به دور گردنش و همزمان با نگه داشتن دکمه بالای پیراهنش، بر روي گوش راستش قرار دارده، ايستاده و مشغول اذان گفتن ميباشه...
پس از اتمام اذان، حاچ درك دستي به ريش ِ پرمايه اش ميكشه:
- به به... متشكرم برادر... جميعآ صلواتي ختم كنيد!
ملت:
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524137e61e4f1.gif)
حاچي: نشنيديد... صلواااااات...!
ملت:
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524137e61e4f1.gif)
لودو:
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil52494e2c0f1f3.gif)
چتونه؟ صلوات بلد نيستيد؟
ملت به صورت كاملآ هماهنگ: :no:
حاچ درك براي يك صحنه داغ ميكنه و از رو منبر بلند ميشه: واقعآ كه! پناه بر خدا... هيچ اثري از آسلام در اين تالار به چشم نميخورد... حتمآ قرائت نماز را نيز بلد نيستيد؟؟؟
ملت ِ خواهر و برادر دست جمع: :no:
حاچ درك كمي آروم ميشه و رو ميكنه به لودو: به به... به به... اين از شكرانه ي نظارت ِ بي آسلام اين نابرادر است! ايرادي ندارد... خواهران و برادران من... آغوش آسلام براي همگان نزد من باز است. من خود همگي شما ملت ِ آسلام دوست را تعليم خواهم داد.
ملت با حالت "اين الان چي داره ميگه" به يكديگر نگاه ميكنند!
بعد از ظهر آن روز...ملت همگي گرد اطلاعيه اي بر روي تابلوي اعلانات تالار جمع شده بودند:
نقل قول:
اولين جلسه ي آموزش اصول آسلام؛
امشب؛ خوابگاه مختلط
كمي پايين تر اعلاميه ي ديگري به چشم ميخورد:
نقل قول:
بسيج ِ هافلپاف؛
عضو گيري از برادران و خواهران ِ علاقه مند از فردا آغاز خواهد شد.
-------------------------------------------------------------------------
چند نكته ي آسلامي!:
1. پستهاي توهين آميز كلآ پاك خواهند شد.
2. چون اوايل كار تاپيكه يه توضيح بدم و اون اين كه روي قضيه ي جلسات آموزشي هم ميشه كار كرد. اما موضوع اصلي همين "بسيج هافلپاف" باشه... عضو شدن و نشدن و اين چيزا و مشكلاتي كه پيش مياد. (بهتره يه جوري باشه كه همه عضو نشن يا مثلآ بعضي ها نتونن عضو شن و قبول نشن يا هر چي فكر ميكنيد بهتره!)
3. بعد كه يكم رفتيم جلو يه سري قضايا واسه بسيج درست ميشه.
4. مدير بسيج لودو هست و حاچ درك هم فرمانده بسيج ميباشه!
5. *بياييد ارزشي بازي درنيارويم و سوژه هاي خوب دهيم.*
ویرایش شده توسط [en]Ludo Bagman[/en][fa]لودو بگمن[/fa] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۰ ۱۳:۳۷:۳۵
ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۱۱ ۲۱:۱۲:۱۰
ویرایش شده توسط سدریک دیگوری در تاریخ ۱۳۹۹/۹/۲۸ ۲:۰۳:۲۳