جینی و هرمیون،جلو جلو راه افتادند و زمانی که هاگرید سعی کرد بعد از آنها حرکت کند در درگاه دخمه اسلیترین گیر کرد. یاکسلی همانطور که او را هل می داد داد زد:
-شما برین! مقاومت کنین! ما الان میایم....آخخخخخ!
آیلین در حالی که با تاسف سر تکان می داد گفت:
-هنوز نمی دونه نباید از سرش به عنوان چکش در برابر این غول بی شاخ و دم استفاده کنه!
سالی به او خیره شد. آیلین یک جورهایی خیلی شبیه هرمیون شده بود.البته این حرف را با صدای بلند نزد وگرنه خونش پای خودش بود. هردو مرگخوار در قالب دختربچه های گریفندوری به سمت اتاق سوروس حرکت کردند.
در میانه های راه:
-اوم...آیلین؟
-هوم؟
سالی در حالی که سرش را می خاراند با نگرانی گفت:
-ببین، فکر نمی کنی تا الان باید با تله ای،چیزی مواجه می شدیم؟
آیلین با اخم سر برگرداند و یک اخم هرمیونی نثار سالی کرد.
-منظور؟
-منظورم اینه که ناسلامتی با اسنیپ طرفیم! الان یه اتفاقی نباید بیفته؟ما داریم به قفسه ی معجون ها نزدیک می شیم! اسنیپ قابل پیش بینی نیست!
آیلین توقف کرد و دست به کمر ایستاد.
-الان منظورت اینه که من بلد نیستم پسرمو تربیت کنم؟آره؟؟منظورت همین بود؟
سالی هول کرد.
-نههه!
-مطمئنی؟؟؟
-آ....آره!
آیلین چشم غره ی دیگری به سالی رفت که دختر بیچاره در قالب جینی ویزلی احساس تنگی نفس پیدا کرد.
دو دختر به دخمه ی اسنیپ نزدیک شدند و بدون در زدن در را باز کردند و رفتند تو.(ناسلامتی اسلیترینی بودند و اسلیترین سرور است و در نمی زند!
)
تا وارد اتاق شدند چشمشان به جمال اسنیپ روشن شد که گوشه ای ایستاده بود و با ریتم راک اند رول سرش را تکان می داد و موهای چربش توی صورتش ریخته بود.
دو مرگخوار به هم نگاه کردند.
اسنیپ با ریتم چهچهه می زد:
-دنیا دیگه مث تو نداره....نه داره نه می تونه بیاره
...یه...یه....یه!
آیلین زیر لب گفت:
-ای خاک تو سر اون دامبلدور! پسر دست گلمو سالم تحویلش دادم که اینو بهم بده؟
بعد به طرف سالی برگشت تا دستوری به او ابلاغ کند و با دیدن حالت او چشم هایش گرد شد.سالی سرش را بالا حالت دوبس دوبس تکان می داد و حرکات موزون انجام می داد.
آیلین:
اسنیپ بدون آنکه هدست ها را از گوشش بیرون بیاورد گفت:
-بیاید تو بابا!خیلی ضایعید!
آیلین هول کرد.
-اهم اهم!منظورتون چیه پروفسور؟ ما....اومده بودیم...یعنی من...من یه اشکال درسی داشتم!
و قیافه ی مکش مرگ های هرمیونی به خودش گرفت.
سوروس سری به علامت تاسف تکان داد و گفت:
-یک، گرنجر هیچ وقت یونیفرم مرگخواری نمی پوشه، دو،گرنجر الان دیگه 20 و اندی سالشه، این دندونای خرگوشیشم ارتودنسی کرده، سه،گرنجر هیچ وقت از من اشکال درسی نمی پرسید!این طور که به نظر میاد شما مد شنل دهه ی قبل هاگوارتز رو پوشیدید! یعنی شما فیلم های هری پاترو نگاه نمی کنین؟تو این آخریش لباسا چقدر خوشگل بودن؟بیاید تو بابا مجلس بی ریاست!
آیلین کنف و عصبانی پشت سر سالیِ رقص کنان وارد دخمه شد.