برقی تو چشمای مری(کاترمول) شروع به درخشیدن میکنه و میگه:
- و چه تستی بهتر از اولین تست یعنی تست ورود به تالار؟ عقاب دم در!
دافنه بشکنی میزنه و در تکمیل حرف مری میگه:
- اربابو از تالار خارج میکنیم و موقع برگشت به تالار یجوری از ارباب جدا میشیم. اربابم تنهایی با عقاب دم در رو به رو میشه و نمیتونه جوابشو بده و ...
با بلند شدن صدای فریاد لرد که خواستار شامش بود، دافنه ساکت میشه ریونیا به خودشون میان و از وهم و خیال خارج میشن. سراسیمه هرچی درست کردنو برمیدارن و خدمت لرد میرسن.
بعد از صرف شامـه کله سحر:ریونیا با احتیاط جلو میان و فضای خالیـه کنارشومینه که توسط لرد و نجینی و بار و بندیلشون تسخیر نشده رو اشغال میکنن. اما فقط اشغال میکنن! حرکت خاصی ازشون مشاهده نمیشه. لرد بیتوجه به ریونیا با اشتیاق هیزمی رو برمیداره و با یه پرتاب مناسب، اونو دقیقا وسط شومینه میندازه.
کلاوس قیافهشو در هم میکشه و آروم زمزمه میکنه:
- مثل اینکه خیلی از تالارمون خوشش اومده.
همزمان با سقلمبهای که فلور به کلاوس میزنه، کلهی مبارک لرد هم چرخشی میکنه و رو کلاوس زوم میشه. کلاوس در یک چشم به هم زدن آب میشه و تو زمین فرو میره. آرنولد که درست بغل کلاوس نشسته با دیدن این صحنهی آب شدن از جاش بلند میشه و دوان دوان برای برگردوندن کلاوسـه آب شده راهیـه طبقهی زیرین تالار راونکلاو میشه.
سایر ریونیا دوباره سکوت پیش میکنن و نگاه لرد هم دوباره سرجاش برمیگرده. چندین نگاه بین ریونیا با مضمون "بگین دیگه" رد و بدل میشه اما هرکس خودشو سرگرم کاری میکنه و سوتزنان خودشو از انجام این کار نجات میده.
بالاخره دافنه حس ناظریش و احساس مسئولیت گل میکنه و به سمت لرد قل میخوره.
- ارباب! ما امروز میخوایم کنار دریاچه بریم و اونجا پیکنیک راه بندازیم و تا شب بمونیم. شما هم میاین؟
لرد سریعا نجینی رو به سمت خودش میکشه.
- خیر ما مایل نیستیم گرفتار نقشههای شوم شما برای بیرون انداختنمون از اینجا بشیم. ما از این تالار خارج نمیشیم.
ریونیا:
همون موقع فکری به سر فلور میرسه و میگه:
- باشه ارباب. حیف شد نمیاین. آخه امشب ماه کامله و تالار ما غروب شبی که ماه توش کامله توسط جنایخونگی کاملا بررسی و هرجا نیاز باشه تعمیر میشه. ما هم ترجیح میدیم با جنا و سر وصداهاشون رو به رو نشیم و بنابراین از تالار خارج میشیم. شما میتونین بمونین و از درستیـه کار جنا اطمینان حاصل کنین. غذاتونم براتون از پیکنیک به اینجا سند میکنیم. فقط ممکنه تا به دستتون برسه یکم خنک شه که اونم مشکلی نیست. میتونین رو شومینه دوباره گرمش کنین.
لرد با بی اعتنایی تکونی به چوبدستیش میده و طوری مبلی که روش نشسته رو میچرخونه که کاملا پشتش به سمت ریونیا قرار بگیره. با این وجود ریونیا میرن بند و بساطشونو جمع میکنن و با کلی سر و صدای و شادی و خنده و جنبش مضاعف تالارو ترک میکنن و ارباب و نجینی رو تنها میذارن.
لرد وقتی از رفتن ریونیا مطمئن میشه مبلو به جای قبلیش برمیگردونه و به نوازش نجینی مشغول میشه. دلش شدیدا میخواد که همراه بقیه بره و با جنای خونگی تنها نمونه ...