مایکل که هنوز گیج بود به سمت یکی از گوشه های تالار رفت تا جست وجو رو شروع کنه، ولی هیچ ایده ای درباره اینکه بطری چه شکلی داره نداشت.
اون سمت تالار هم بقیه ریونی ها با سرعت دنبال بطری می گشتن تا بتونن افتخار پیدا کردنش رو نصیب خودشون کنن.
- آیـــــــــــی برو اونور الان بالمو شیکونده بوده.
- هوی اون کلاه منه. پسش بده. دِ میگم پسش بده.
- آخ! تری چرا لگد می زنی؟
- ببخشید! نه که هیجان جمع بالاست، تیکم عود کرد.
یکدفعه همه با شنیدن صدایی بلند سر جاشون میخکوب شدن و به سمت منبع صدا برگشتن.
- پیداش کردم!
مایکل اونور تالار وایستاده بود و یک بطری کوچیک رو تو دستش گرفته بود.
همه به سمت مایکل رفتن و شروع به تشویقش کردن.
- آفرین مایکــــــــل ای نجات بخش ریونکلا.
- خودتو کاملا بهمون ثابت کردی پسر.
- من دیگه با تو قهر نمی کنـــــم.
- وایستین ببینم!
همه با تعجب به سمت نارلک برگشتن که با خوشحالی به شیشه زل زده بود.
- بطری محلول تقویت پر منو پیدا کردی؟ دستت درد نکنه دیروز گمش کردم. کلی پولشه.
همه به حالت پوکر فیس به نارلک زل زده بودن.
- وات؟
- فارسی را پاس بدار.
- جان؟
- یعنی ما الکی این همه ذوق زده شدیم؟
- این واقعا معجون تقویت پره؟
- ما و این همه بدبختی محاله محاله.
همه ریونی ها به گوشه کنار تالار رفتن و زانوی غم بغل گرفتن.
ولی سو هر جور بود خودشو جمع و جور کرد و به سمت بقیه برگشت.
-ما نباید ناامید بشیم. اون صد امتیاز مال ماست. باید با قدرت به گشتن ادامه بدیم تا پیداش کنیم.
بهتره از توانایی هامون استفاده کنیم. خب حالا همتون بیاین جلو و توانایی هاتونو بگین.