خارج رول: ببینم مگه اینجا رول نیست؟.... راجر پس تو اینجا چی کار میکنی؟(یعنی اینکه شما لطفا یک کاری بکنید لطفا!!!
)
--------------------------------------------------------------------------
همه
حمید: انا للالل.. و انا علیه راجعون!
راجر:oh my god!....بدبخت شدیم رفت...شناسه هممونو می بندن!
کریچر:
....ارباب راجر....من می خوام برم خونمون!!
راجر: اتفاقا شما اینجا می مونی و ما میریم خونمون!
کریچر: دِ بیا!!!....چی شد!....حالا ما گفتیم ارباب ، تو چرا جو میگیرتت!...من چرا باید بمونم؟...به من چه ...نقشه مال تو بود!
راجر: ببین کریچر عزیزم ....
کریچر: من عزیز نیستم ، گفته باشم!!!!
راجر: خوب بابا ببین کریچر ما جادوگریم و شامل قوانین وزارت میشیم ... ولی تو جن هستی و کسی کاری به کارت نداره ...تاژه تو جن آزادی!...تازشم اگرم گرفتنت ما که نمردیم...
کریچر:
راجر ...میدونستم که شما آخر معرفتین و منو تنها نمیذارین!
راجر: ما چاکرتیم ... اصلا حالا که قدر ما رو میدونی هر روز میایم ملاقاتت!!
کریچر:
راجر: بچه ها فرار کنید!!!!!!!
بچه ها :
کریچر
پر طلا ، حمید ، راجر ، ققنوس، سام ، و ... سریع به طرف در تالار میدون ... همین که از کنار باغچه تالار عمومی رد میشن یه افسون به طرفشون میاد و همشون مثل ریونا خشک میشن!
فلور از طرف پله های خوابگاه دخترا به طرفشون میاد و دست به کمر می ایسته جلوشون....و با یک افسون دیگه آزادشون میکنه...
راجر: این چه کاری بود فلور...؟
فلور: آقا پسرا کجا تشریف می بردن اونم با این عجله؟
راجر: فلور این چه حرکتی بود مثلا من اینجا ناظرم!
باید احترام منو نگه داری...کاری نکن که بدم شناستو ببندن!
فلور: به به ... دم در آوردی!...زیر سرت بلند شده ؟ ... ها؟
راجر: اِ چرا اشتباه منظورو میگیری عزیزم!!!.منظورم یک چیزه دیگه بود... حالا بدن برات توضیح میدم
فلور:
فلور: حالا لازم نکرده توضیح بدی ... ببینم نگفتین چرا دارین فرار میکنین!...نکنه برای ریونا اینطوری ترسیدین؟
راجر: تو از کج...
حمید با لگد میزنه به پای راجر
حمید با لبخند : چی ریونا؟...مگه ریونا چی شده؟
فلور: هیچی من میخواستم راجر رو افسون کنم اشتباهی خورد به ریونا...ترسیده بودین؟...
راجر و بقیه
---------------------------------------------------------------
خارج رول: می دونم خیلی در پیت بود ولی خداییش کل داستان در پیت بود دیگه منم نتونستم خوب درش بیارم ...حالا شما به بزرگی خودم می بخشمتون!!
...خوبیش این شد که دیگه سره این داسان ایمجا بحث الکی نمیشه!