ادامه پست خوابگاه :
صحنه قبلی : دوربین از خوبگاه میاد بیرون در جایی بالای شومینه قرار میگیره......پنی و لونا + چو از تالار میرن بیرون......آوریل و فلور هم میرن طرف خوابگاه پسرا......
(با ریتم اون بازی شنگول منگول بخونین)
-: تق تق تق
صدایی از اون ور : کیه کیه در میزنه؟
صدای دیگری از همون ور : درو با چکش میزنه؟
آوریل : منم منم آوریل گله....
صدایی از آن سو : از کجا اومدی؟
آوریل : از جهنم....
صدایی از آن سوی دیگر : برو از بهشت بیا
آوریل : نه یعتی از خوابگاه دخترا اومدم
در ناگهان باز میشه و الستور مودی** میپره بیرون....
السی : اه؟ شمایین خواهر؟
آوریل : میخواستی جدم آولیا باشه؟ (مراجعه به شبهای جرره)
فلور : یه خبر خوب داریم بگو همه جمع شن اینجا.....
السی : برادرا.....همه بیریزین بیرون....
راجر و مایکل و ارنی و کریچر و تعداد زیادی جاسم (تکلیف بچه ها برای کلاس منکرات جادویی) میریزن بیرون.
فلور : اینا رو بریزین بیرون ببینم......
مایکل : جاسمیوس بیرونیوس.....
جاسمها پرتاب میشن بیرون.
آوریل : بیاین جلو...نه تو اونجا واستا....دهنت بو گنده سیر میده خفه میشم......تو هم اونجا واستا...نزدیگ نیا.......مشکل بیناموسی داری.....اصلا همتون همونجا واستین. فقط گوش کنین: امزشزب دزر تازالازار کزنسزرت بزرگزار میزیشزه....بازایزد هزمه دوزوستازان روزو دزعوزت کزونیزیم بیزیازان بهزه ایزین کزنسزرت***
پسرا : هورااااااااااااا
فلور : پس تا شب....
آوریل : خب حالا من و فلور میریم بقیه رو بگیم بهشون....
-------در سوی دیگر قلعه : لونا و پنی---------
لونا : کریچر ظاهر شو....
کریچ ظاهر نشد.
پنی : یعنی چی؟ کریچر جن بیخاصیت ظاهر شو.
اتفاقی نمیفته.
لونا : ای تشنه قدرت بی خاص...... با یه صدای اوپس کریچ ظاهر میشه.
پنی : چقد دیر اومدی؟
کریچ : اسم رمزم عوض شده....شده تشنه قدرت
پنی : خیلی خب بسه.....بیا باید بریم دنباله کار.....هم باید بریم برای
نوزورپزردازازیزی***هم برای پذیرایی....
کریچ : اوکی بابا بریم....
-------در سوی دیگر : چو در حال سر و کله زدن با مدیرا--------
چو : بابا به خدا ما کاره بدی نمیکنیم.....فقط یه مهمونی کوچولوه.
کرام : میگم نه......میخواین در ملا عام به کارای بیناموسی روی بیارین؟ پناه بر خدا.... استغفرالله.
چو قرمز میشه.....کرام سبز میشه.......قیافه چو به والده مورت تغییر میکنه.....: کرام...همه تورو تنها گذاشتن...با من بیا....
کرام : استغفرالله.......باشه حتما میام....
کارگردان : کات...خاک بر سر خنگتون کنن......این برای ما نیست که....این برای او یک فرشته بوده.....کرام تو هم لاقل درست بازی کن...میگی استغفرالله باز میری؟
کرام : آخه حیف بود نرم
کارگردان : خب دوباره میریم.....لوموس.....وویسوس......موووس (100 بار گفتم : Lumos... Voicus.....Moveus)
کرام : استغفرالله.....
چو : اگه بذاری تو هم میتونی با هرمیون بیایا؟؟؟
کرام : جون من راس میگی؟ باشه به همه بگو از من مجوز داری.....آخ جون چه فازی میده امشب با هرمیون.....
(بقیه گفتگو به علت نداشتن نکات غیراخلاقی
سانسور شد)
------- آوریل و فلور پشت در تالار هافلپاف-------
فلور : اهای.....زاخی......دامبول.....سدریک.....بیاین بیرون.
دو کله از پشت در پدیدار میشن.
سدریک : ااااااااا سلام بچه ها
دومبول : کارای بیناموسی بی کارای بیناموسی...خوبی آوریل جان؟
آوریل : مرسی...بچه ها امشب......(همون جملات مجهول دوباره تکرار میشن)
سد : ایول.....ما هم حتما میایم....فقط لونا هست؟
فلور : آره بابا هست......
آوریل : بریم دنبال اسلیا....
--------پشت در تالار اسلیترین--------
آوریل : ققی......آنتونین.....ولدی....والده مورت...بیاین ببینم
دو کله دیگه از پشت در میان بیرون.
آنتونین و ولدی : ا.......آوریل
فلور : خجالت بکشین الان میگیرنمون......
ولدی : ها؟ اینجا چیکار دارین؟
فلور : امشب تو تالارمون (عبارات نامفهوم)
ولدی : ای جان.........ولی منم میام رو صحنه ها؟
آوریل : باشه با هم میریم اون بالا.....
-----بعد از 5 دقیقه همه ریونیها در تالار خودشون---------
فلور : خب همه کارا انجام شد؟
همه : بــــــــــــــــــــــــــــله
پس بریم فاز تزیینات رو بگیریم.......
------ساعت 7 شب در تالار
عمومی ریون کلاو--------
افرادی که حضور دارن :
آوریل، فلور، پنی، لونا، چو، کرام، هرمیون، الستور، مایکل، ارنی، کریچر، آنتونین، دمبول، سدریک و ولدی
دلیل اجتماع : برگزاری یک کنسرت از آوریل و ولدی
تزیینات : شومینه بزرگتر شده و به یک سن تبدیل شده.....دوستان دور تا دور تالار نشستن و وسط جا برای رقص باز است. از 6 طرف نور پروژکتور میتابه...(کارگردانی به عهده گراپ بوده)
چو میره روی سن و از حضار دعوت به عمل میاره که بشینن....
چو : خب ما امشب جمع شدیم تا به آهنگای دوتا از معروفترین خوانندگان دنیا گوش بدیم.
همه : اوپس...اوپس.....
چو : از آوریل دعوت میکنیم تا بیاد بالا.....
آوریل به سمت سن میره و در راه میزنه کریچر رو با اون همه نوشیدنی سرنگون میکنه.
کریچ : ای مرگت رو ببینم ایشالا......وینسک**** خداوند بر تو باد.
آوریل در بالای سن : خب از همه دوستان که امشب در اینجا جمع شدن تشکر میکنم....در ابتدا یه آهنگ اوپس اوپس دیسک دیسک میخونم تا حالی بیاین همچین...همه بیان وسط.
He was a boy
She was a girl
Can i make it any more obvious
He was a punk
She did ballet
اهان.....ماشالا صدای دستا ضعیفه.....
دوستان در وسط ::banana:
دوستان در دور سالن :
آوریل : He was a skater boy
She said see you later boy
He wasn't good enough for her
She had a pretty face
But her head was up in space
She needed to come back down to earth
خب حالا از خواننده محبوبمون......سرژ تانکیان سابق.....ولدی بالغ تقاضا میشه بیان بالا.
ولدی میره رو سن. : Everybody's going to the party
Have a real good time
Dancing in the desert blowing up the sunshine
آوریل در سوی دیگر : He wasn't what I wanted
What I thought, no
He wouldn't even open up the door
He never made me feel like I was special
He isn't really what I'm lookin for
همه این بار در وسط :
بعد از 5 دقیقه:
آوریل : خب حالا از ولدی تقاضا میشه بشینن(ولدی یه میکروفون رو گرفته و ول نمیکنه) و با لگد چو پرت میشه وسط صحنه و از شانس بد در وسط کسی نبود تا اونو روی دستاش نگه داره در نتیجه یا صدای گرومپ برخورد میکنه با زمین.
آوریل : خب حالا یه آهنگ ملایم میذاریم تا عزیزان راحت برقصن.(همه قبل از شروع میان وسط)
آوریل : I miss you
I miss you so bad
I don't forget you
Oh it's so sad
I hope you can hear me
I remember it clearly
The day you slipped away
Was the day I found
It won't be the same
همه بغل در بغل......سانسور...سانسور.....و باز هم سانسور بودن که یهو در تالار باز میشه و شخصی با صدای بلند میگه :
ایست....کسی از اش تکون نخوره....این یک دستگیریه مسلحانه اس......این کالین کریوی مسوول واحد منکرات قزوین میباشد.....تمام.
لطفا ادامه بدین
** من مطمئن نیستم که حمید بخواد همین شخصیت آسلامی رو داشته باشه ولی چون نمیدونستم فعلا همینجوری گذاشتم باشه شخصیتش تا خودش بگه
***معنی جمله : امشب در تالار کنسرت برگزار میشه....باید همه دوستان رو دعوت کنیم بیان به این کنسرت.(به زبون زرگری بود) اون یکی لغت هم نورپردازی است
**** وینسک یک لغت من در اوردی است که در هیچ لغت نامه ای یافت نمیشود و باتوجه به معنی جمله باید معنی کرد....در جمله بالا معنی آن فحشی بسی بیناموسی بود
[size=small]جادÙÚ¯Ø±Ø§Ù Ø¨Ø±Ø§Û ÙÙ
Ù