ریموس در حالی دودل بود نقشه رو به دامبل بگه یا نه ,به سوی دفتر دامبل راه افتاد ولی در با دامبل برخورد .
-دامبل ما یه نقشه کشی...
دامبل با عصبانیت گفت :
می دونم خودم این نقشه رو طرح کرده بودم ولی لو رفت .
ریموس :
![](https://www.jadoogaran.org/uploads/smilies/smil524135f27fa3a.gif)
چرا لو رفت .
-الان دارم از دفتر استر میام ,رفته بودم با استر کار داشتم دیدم جینی و جسی رو گرفته گفتم با اینا چی کار داری جواب داد اینا داشتن نقشه می کشیدن دزدکی بیان دفتر من و وزن ها رو دستکاری کنند .
دامبل در حالی که بسیار خشمگین وناراحت بود گفت :
حالا چی کار کنیم من با این سنم نمی تونم روی اون دستگاه جادوی حرکت کنم .
ریموس:
دامبل به ریموس گفت :
برو دنبال بچه ها بگو بیان دفتر من جلسه فوق سری رمز ورودی هم نوشابه ترشه .
ریموس در حالی که به سرعت به سوی ورزشگاه گودریک حرکت می کرد با جسی و جینی بر خورد .
- مگه استر شما رو بازداشت نکرده بود ؟
جسی گفت :
من با جینی تونستیم راضیش کنیم وزنمون کمتر از 50 کیلو اونم ما رو ول کرد .
ریموس گفت :
برین دفتر دامبل قراره یک جلسه فوق سری تشکیل بشه
جینی و جسی :
ریموس در ورزشگاه باز کرد و فریاد زد :
تدی , جیمز , دایی مونتی , کورمک همه بیا ین اینجا
همه بچه ها در حالی در کف بودن به سوی ریموس حرکت کردند .
تدی گفت :
بابای چی شده
- بچه ها جلسه داریم همه تا 10 دقیقه همه تو دفتر دامبل باشید دیر نکنید.
10 دقیقه بعد سروصدای زیادی از دفتر دامبل شنیده می شد .
دامبل فریاد زد :
ساکت شید ببینیم چه خاکی می تونیم تو سرمون کنیم .
ریموس کل نقشه شکست خورده رو برای بچه ها توضیح داد و رو به همه گفت حالا یه فکری کنید .
جسی گفت : فکر تغییر دادن وزن ها نباشید دورش دزد گیر گذاشته
دامبل گفت :
فکر کنم تنها راه این که دستگاه جادوی رو از بین ببریم
ملت : حله