هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر شعر هافلپاف
پیام زده شده در: ۶:۵۵ جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸

ارنی مک میلان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۳ پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۹:۰۹ جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹
از زیر سایه ی ننجون
گروه:
مـاگـل
پیام: 15
آفلاین
از وقتی وارد هافل شدم / از خوشی دارم میمیرم عضو محفل شدمبروبچز این جا باحالندهمشون مثل من و تو اهل حالندکوییدیچ رو قبول شدن اونا امسالبابا ایول دیگه زد زیادحرفام کامل نیست همش خلاصس پس شروع می کنم 1،2،3 (از اینجا را کمی شل و یواش بخوانید)ما بروبچز هافلپافی یکی شدن رو دوست داریم.


It's not easy to come back
but I can
because I love hufflepuff
wait for me
~Only Hufflepuff~



پاسخ به: دفتر شعر هافلپاف
پیام زده شده در: ۲۲:۵۶ شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۸

هافلپاف، مرگخواران

اگلانتاین پافت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۶ پنجشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۷:۱۸:۵۸ یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۳
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
مرگخوار
هافلپاف
جـادوگـر
پیام: 163
آفلاین
چه خبر شد در این جادوگران؟
چه خبرتونه؟؟؟
چه خبببررررتووونهه؟
لرد تاریکی می کند کل کل با کسی...
رکسان خالی که می گویید ناکاملی به وینکی...
حسنی چون مصطفی عزم سفر کردندی...
تا ورژن سایت ارتقا یابندی...
تاغی سایت به نام لرد بزرگ با سفر زاویه ها داشتندی...
(ناراحت شدی ارباب؟....)
لیک پرسش من این باشد، من ندانم که سفر، چاره ی کار بودندی؟؟؟؟...

پس چرا ایمان نمی آورید؟....


ویرایش شده توسط اگلانتاین پافت در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲۳ ۲۳:۲۶:۲۰

ارباب...ناراحت شدید؟



پاسخ به: دفتر شعر هافلپاف
پیام زده شده در: ۱۵:۲۰ شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸

هلن مونرو old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۰ سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۲۱:۴۱ جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸
گروه:
مـاگـل
پیام: 8
آفلاین
ای هافلپاپ زیبا !
خوشگل کی بودی تو ؟
جداب کی بودی تو؟
خاص کی بودی تو؟

دنیا هافلپاف مثل تو نداره!
نداره و نمیتونه بیاره..ـ



من ن فیکم ن آس ن خاص
من اینم
یه هافلی با کلاسم


پاسخ به: دفتر شعر هافلپاف
پیام زده شده در: ۱۸:۱۲ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸

هافلپاف

گابریل ترومن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۳۲ شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۷:۵۰:۱۲ سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲
از ایران
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 66
آفلاین
دیش دره دی دینگ هافلپاف
دیش دره دی دینگ هافلپاف



روزی میرسد تمام جهان را تاریکی میگیرد و مرا میبینی که روشنایی را میاورم🖤🖤


تصویر کوچک شده




پاسخ به: دفتر شعر هافلپاف
پیام زده شده در: ۱۶:۳۸ سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۸

هافلپاف

وین هاپکینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۶ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۸
آخرین ورود:
دیروز ۲:۱۳:۴۱
از بیل زدن خسته شدم!
گروه:
جـادوگـر
هافلپاف
جادوآموخته هاگوارتز
پیام: 238
آفلاین
یه شعر از کلاه گروهبندی درباره ی هافلپاف میگم(البته بیشتر شبیه شعار هست )
هافلپاف نازنین از دره گشاد.
هافلپاف سخت کوشی میپسندید،
بدین شرط پذیرش را همین دید.




پاسخ به: دفتر شعر هافلپاف
پیام زده شده در: ۲۱:۱۶ جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۸

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
مـاگـل
پیام: 1511
آفلاین
کفش‌هایم کو ... ؟
چه کسی بود صدا زد پیوز ... ؟
آشنا بود صدا ...
مثل خلأ، با تن روح ...
بوی هجرت می‌آید ...

ناظران در خوابند، و رفیقان قدیم
و شاید، همه جادورگران ...

صبح خواهد شد
و پس پنجره این تالار
سرزمین همه بی‌ناموسی ها
با پگاهی دیگر، جریان خواهد داشت ...

باید امشب بروم ...

من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم
رولی از جنس قلم نشنیدم ...
هیچکس، عاشقانه به هافل عهد نداشت
کسی از دیدن جام هلگا، مات و مجذوب نشد
هیچکس روح پیر تالار را، در میان در و دیوار سالن‌های هافل، هیچ جدی نگرفت

باید امشب بروم ...

باید امشب چمدانی را
که به اندازه چوبدستی من جا دارد بردارم
و به سمتی برم
که شکوه بی‌ناموسی پیداست ...
رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می‌خواند
پشت این پنجره‌های تالار
یک نفر باز صدا زد : پیوز !
کفش‌هایم کو ... ؟


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


پاسخ به: کارگاه هنر ریونکلاو
پیام زده شده در: ۸:۳۶ شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸

مرگخواران

تام جاگسن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۱ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۲۲:۲۶:۲۳ جمعه ۱۷ فروردین ۱۴۰۳
از تسترال جماعت فقط تفش به ما رسید.
گروه:
مرگخوار
جادوآموخته هاگوارتز
جـادوگـر
پیام: 642
آفلاین
گروه سرود ریون پروداکشن تقدیم می‌کند:
اسم گریک میاد همه میرن کنار
ریونی بودن ینی یه افتخار
قلمم رو برگس فقط بذار
بنویسم تا دهنت صاف شه الان
----
یکم باید خرج کنین از هوش نداشتتون تا
بتونین برا کاری قصد کنین
عرق کردین ترسیدین
بدناتونو تر دیدیم
پ نکنین تردیدی
که ما بالاییم
پ حرفی نی
فاصله گرفتیم ما ازتون
شده مسابقه یوز و حلزون
---
پنی ، کریس ، گریک ، سو ، تام و لینی ، آنی ، گادی ، ریموند و لایتینا ،
کنار همیم ما تا آخره این دنیا

پرچممون بالاس ، اون بالا رو ابراس ، میدرخشه مث الماس ،
آبی و نقره ای ، روش چیه ؟ یه عقاب ، جا نمیشیم تو یه قاب
---
میچرخونم قلم رو
تا بسازم قلمرو
پا ها شدن قلم طور
براتون آشی بپزم که داشته باشه قلم، جو
---
باید این راهو برین تا برسین به ما
تا مشکلی پیش اومد بگین غلط کردیم کار ما بود اشتباه
---
برای درک حرفام لازمه فکر باز
که وقتی بفهمی میکنی سکته داش
بعد تکیه به چوبایی که اونا کار ماست
---
پرچممون بالاس ، اون بالا رو ابراس ، میدرخشه مث الماس ،
آبی و نقره ای ، روش چیه ؟ یه عقاب ، جا نمیشه تو یه قاب
---
حاجی، هوش ما همه جا سردستس
مث عقاب بالاس داداش
زندگیه شمام گاماس گاماس
چسبیده به ما مثه آدامس آدامس
سرتونم که اضافس
میکنمش با داس بالانس
-----
ما مث فنچ ها نمیکنیم پرواز نمه نمه
فکرامون زلال مث آبِ زَمزمه
ایده هامونم که زیر لبتون زِمزمه
----
اینم آخر کارمه نیا جلو چون
پیرهن سفیدت میشه پرچم ژاپن
----
پرچممون بالاس ، اون بالا رو ابراس ، میدرخشه مث الماس ،
آبی و نقره ای ، روش چیه ؟ یه عقاب ، جا نمیشه تو یه قاب

پرچممون بالاس ، اون بالا رو ابراس ، میدرخشه مث الماس ،
آبی و نقره ای ، روش چیه ؟ یه عقاب ، جا نمیشه تو یه قاب
..................................................................................

پ.ن: این متن ورس (متن رپش ) از گریک الیواندر و کورس ( متن تکرار شده ) توسط من نوشته شده


ویرایش شده توسط تام جاگسن در تاریخ ۱۳۹۸/۲/۲۸ ۱۷:۳۳:۵۹

آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: برای تو میسرایم ای گریفندور !
پیام زده شده در: ۲۳:۲۸ یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷

رون ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۳ پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱
از میتوکندری به راکیزه!
گروه:
مـاگـل
پیام: 129
آفلاین
لیدیز اَن جنتلمن

و اینک ورژن جدیدی از اشعار من اکران میشود... اینبار با موضوع تالار گریف

توضیحات: در این شعر سعی کردم اسم چند تا از تاپیک ها و فعالیت های منتخب تالار و اعضایی رو که من توی این چند ماه عضویتم باهاشون آشنا شدم رو بکار ببرم... یه بیت هم افتخاری سرکادوگان هم نوشتم چون باور دارم یجورایی هنوز اینجاس. امیدوارم مورد پسند واقع شه.

و میرسیم به اصل مطلب:

اندرون قلعه ای پر رمز و راز
همگی گویند آنرا هاگوارتز
پشت آن تابلوی بانوی چاق
هست اوضاع جالب و پرشور و داغ
هست تالاری که گویندش گریف
خالی از هر آه و حسرت، آن بُوَد رغم خریف
اهل ویارش شیر دل، پاک و نجیب
دور از هر کینه و مکر و فریب
ناظرانش صاف و ساده همچو آب
از پس بهبود تالار، فاقد از هرگونه خواب
ادوارد و کالین، همیش، گیدوین و رون
در کنار آستریکس چند بشکه خون
هرماینی، گوالیندن و تاتسویا
جینی و لیزا، کتی و مینروا
تو توانی یابی آشکار و نهان
همه جای تالار، تابلوی سرکادوگان
آرسینوس شاه است، شاه این جهان
جانشین وینکی آن جن خوب مهربان
بر سر داریم سایه دامبلدوران
استاد املا بُوَد هاگرید خان
ارتش غیور سرخ، با هدف ساماندهی
آرتور، پروتی، مودی اندر مرکز فرماندهی
پست ها گردند روانه راه به راه
از پس دریافت کارتی که دهد استاد انشا
ای گریفی خسته ای؟ اینجا بیا
چاشنی گریفی جالبتر بُوَد با مافیا
با رقیبت کن دوئل از این طریق
کی نویسد پست بهتر ای رفیق؟
سالن جشن های برتر داریم
اندر آن، غودبای پارتی جعفر داریم
هیچ آداب و ترتیبی مجو
هر چه میخواهد دل تنگت بگو
همگی گوییم رسا و یکصدا
میکنیم پرواز تا به سدر المنتهی
میرویم قدم قدم تا روشنی
عاری از هر ترس، ذره سوزنی
نیستیم نه ضعیف و نه نحیف
چون که گویند ما را اهل گریف


پ.ن: سدر المنتهی: نام درختی در آسمان هفتم

از شنیدن انتقاداتتون بسیار خوشحال میشم.




تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر شعر هافلپاف
پیام زده شده در: ۲۳:۱۱ پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۶

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
مـاگـل
پیام: 1511
آفلاین
گفتم غم تو دارم، گفتا چشت درآید !
گفتم که رول نویس شو، گفتا اگر برآید

گفتم ز رول نویسان، رسم ایفا بیاموز
گفتا ز تازه کاران، این کار کمتر آید

گفتم پیوز را راه، در هافلش ندادند
گفتم مزاحم است او، از راه دیگر آید

گفتم شده پر از طنز، تاپیک های تالار
جدی نویسی انگار، هر روز کمتر آید

گفتا که مقصد رول، این دوستی و عشق است
چه طنز و یا چه جدی، چه رول، به کل سر آید

گفتم هدف همین است، این دوستی و این عشق
یا آن خنک نسیمی کز کوی دلبر آید

گفتا بیا که با هم، این قصه می سراییم
رازش مگوی با کس، تا وقت آن درآید ...



پیوز شیرازی !!!


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


پاسخ به: کارگاه هنر ریونکلاو
پیام زده شده در: ۱۹:۳۳ جمعه ۲۵ فروردین ۱۳۹۶

ریونکلاو، مرگخواران

لیسا تورپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۶ چهارشنبه ۱ دی ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۵:۰۲:۲۶ جمعه ۱۸ خرداد ۱۴۰۳
از من فاصله بگیر! نمیخوام ریختتو ببینم.
گروه:
ریونکلاو
جادوآموخته هاگوارتز
مرگخوار
جـادوگـر
پیام: 539
آفلاین
ما دانش آموزان هاگوارتزیم، فرزندان رووناییم
تالار ریونکلاو را بهتر زهورکراکس می دانیم
آباد باشی ای ریونکلاو آزاد باشی ای ریونکلاو
از ما فرزندان خود دلشاد باشی ای روونا
ما باید دانا باشیم هوشیاروبینا باشیم
از بهر حفظ ریونکلا باید توانا باشیم
آباد باشی ای ریونکلاو آزاد باشی ای ریونکلاو
از ما فرزندان خود دلشاد باشی ای روونا


پ.ن: خیلی هم قافیه داشت!


ویرایش شده توسط لیسا تورپین در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۲۵ ۱۹:۴۲:۲۳

قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.