هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: « نوادگان هلگا هافلپاف »
پیام زده شده در: ۱۳:۴۷ چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۶
#8

بورگینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۴۸ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۵۶ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۷
از دژ مرگ
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 518
آفلاین
نام : بورگین
نام خانوادگی : فاقد فامیلی!
نام مستعار: بوری
نگاهی گذرا بر زندگی وی(( بورگین در سال ؟-1950 در شهر لندن از خانواده ای اصیل و ثرومتند و جادوگر دیده به جهان گشود.
متاسفانه بورگین ، با دیگر آدمیان فرق داشت ، به طوری که وقتی عصبانی می شود و یا بی ناموسی را حس می کند پوستش همانند رنگ آجر ، قرمز و سفت می شود!
سانجام بورگین در سن 10 سالگی به مدرسه هاگوارتز رفت و در گروه هافلپاف عضو شد. در سن 16 سالگی بود که به او خبر رسید خانواده اش بر اثر در گیری با مرگ خواران ، کشته شده اند.
مسئولان هاگوارتز با شنیدن این خبر ، به فکر چاره ای اندیشیدند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که بورگین در خود گروه هافلپاف به طور دائم بماند و اگر خواست با دیگر هافلپافی ها همکاری کند.
بورگین که از شنیدن خبر مرگ والدینش بسی شدید متاثر شده بود این پیشنهاد را قبول کرد و هم اکنون نیز در تالار هافلپاف فعالیت می کند.))
نگاهی موشکافانه تر به خصوصیات و رفتار بورگین:
(( بورگین ، بعد از شنیدن خبر مرگ پدر و مادرش ، برای یک سفر کوتاه به دیاگون رفت که تازه متوجه شد دلش اسیر یک متصدی زیبا و جذاب شده که در بانک گرینگوتز خدمت می کند و نمی تواند او را ترک کند.
شما می توانید عکس متصدی را در پیوست هنگامی که جلوی پله های بانک گرینگوتز نشسته را ببینید.
کمی بعد بورگین همراه با دیگر دوستان هافلپافیش ، به بانک رفتند و بورگین از متصدی در خواست ازدواج کرده و متصدی نز قبول کرد.
متاسفانه ، بورگین قبل از ازدواجش با متصدی زیبا،( دوستان عزیز لطف کنین این متصدی رو توی همه ی پست هایی که به من مربوط میشه بیارین) بسی شدید بی ناموس بازی می کرد که آمار پذیرش هاگوارتز برای دانش آموزان دختر ، به خصوص سال آخر 56% کاهش یافت ))
دقت در بدن بورگین.
(( بورگین دارای چشمان و مویی سیاه است که با توجه به نفرت بی حد و اندازه اش به رنگ سیاه ، برآن شده که موها و چشمان سیاهش را توسط کلاهی لبه دار که متعلق به پدرش بوده را از دید همگان پنهان کند.
همچنین با مرور زمان رنگ پوستش آنقدر رنگ نارنجی و آجری رنگ به خود گرفت که دیگر چیزی از پوست اصلیش باقی نمانده و همان طور نارنجی ماند.اما این اتفاق از محبوبیت بیش از اندازه اش (!) در بین دوستان هافلپافی اش ، کم نکرد.))
(( بورگین همچنان به رنگ های سیاه ، پرتقال نارنجی ، خیار ، ابرو، پوست ، پلاستیک سیاه ، ژل ، چسب،شمشیر،ناموس و خیک گشاد حساس است و از آنها نفرت دارد و از متصدی زیبا(همسرش) ، بروبچز هافلپاف ، پدرخوانده ، شرلوک هولمز ، تابستان و بی ناموسی خوشش می آید.))
_*_*_*_*_*_*_*_*_*
لودو و اریکای عزیز ، خواهش می کنم که پست قبلی من را پاک نکنید تا هم از شناسم و هم از خودم یادگاری به جا مونده باشه.
با تشکر.
بورگین.


ویرایش شده توسط بورگین در تاریخ ۱۳۸۶/۱/۱۵ ۱۳:۵۱:۳۳
ویرایش شده توسط بورگین در تاریخ ۱۳۸۶/۱/۱۵ ۱۳:۵۵:۵۲


Re: « نوادگان هلگا هافلپاف »
پیام زده شده در: ۱۴:۰۳ سه شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۶
#7

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
مـاگـل
پیام: 809
آفلاین
سلام.

سلام سلام سلام
اسم من دنيس است. نيمه اصيلم، يعني مادرم جادوگر بوده و پدرم موگل. مادرم پنج سال ميشه كه فوت كرده و يك خواهر كوچكتر از خودم دارم به اسم سندي كه ده سالشه و هنوز مشخص نيست كه او جادوگر است يا نه!!
حالا مي ريم سراغ خصوصيات دنيس.
دنيس پسري است باهوش و بازيگوش و از هيچكس كم نمياره. هميشه آماده ي اذيت كردن ديگران و دعوا كردن است و همه چي رو شوخي ميگيره. البته وقتي موضوع جدي باشه مثل بچه آدم ميشه. كلآ بچه با حاليه.
يكي از بچه هاي هافل يك ماه پيش از من پرسيد دنيس دختره يا پسره!!!
بله. دنيس پسر است. و اين رو هم بايد اضافه كنم كه اريكا به دنيس علاقه دارد. صد البته كه دنيس هم به اريكا علاقه دارد و از مدتها پيش::bigkiss:. دنيس رو اريكا خيلي حساسه و كسي نبايد به او نگاه چپ بندازه.
اين رو هم بايد بگم كه دنيس سيگار هم ميكشيده اما الان ديگه خيلي كم پيش مياد كه سيگار بكشه.
از دوستهاي صميمي دنيس ميشه به اريكا، لودو و ورونيكا اشاره كرد.

حالا ميريم سراغ خصوصيات ظاهري
مو مشكي و مجعد*
چشم قهوه اي*
قد متوسط*
وزن60

عكس واقعي چهره دنيس را ميتونيد اين پايين ببينيد:


دو روز پيش دنيس تو جادوگران يك ساله شد و از همون اول يك سال هم تو هافل بوده.

پیوست:



jpg  5.jpg (35.05 KB)
16936_46122ce307bcd.jpg 132X139 px


قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: « نوادگان هلگا هافلپاف »
پیام زده شده در: ۲۳:۵۵ دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۸۶
#6

اما دابزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۹ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۳
از تالار هافلپاف
گروه:
مـاگـل
پیام: 457
آفلاین
خب، دست من کاملاً واسه شکل دادن شخصيتم باز بوده چون به جز گروه­بندی کتاب چهارم اسمی از من برده نشده اما متأسفانه هنوز نفهميدم دوست دارم اِما چه جوری باشه! البته تا حالا با توجه به پستهای خودم و بقيه بعضی از خصوصيات در من شکل گرفته پس:

اِما دابز
اِما اصولاً دوست داره جدی باشه و از چيزی که بدش مياد طنزه! نه اينکه طنز بد باشه بلکه چون نمي­تونه بطنزه ازش متنفره؛ وقتی مجبوره طنز بنويسه قيافه­ش واقعاً ديدنيه .
عاشق هافله. خوشحاله که يک ثانيه از عمرش تو بقيه­ی گروه­ها تلف نشده و به لطف لودو از همون اول اومده "بهترين نقطه­ی سايت جادوگران"!
بعدش لودو رو دوست داره، به دو دليل: اول اينکه اگه لودو نبود اِمايي نبود و دوم چون دوسش داره .
تازگی­ها هم يه معضلی تو زندگيش پيدا شده و اون عليرضاست! اين جونور بين اِما و لودو فاصله انداخته... يا بايد وسطشون بشينه و بينشون فاصله بندازه، يا بايد بغل لودو باشه و اينجوری ديگه لودو واسه اِما جا نداره
بزرگترين آرزوی اِما اينه که نميره و يه روز ببينه هافل بين چهار گروه اول شده؛ حالا اگه اون نشد جام کوييديچ هم کفاف ميده... کلاً بچه قانعيه .

ظاهرش هم همينه که مي­بينيد؛ ديگه اويتراش ته کشيده و هميشه همين شکلی مي­مونه.

با آرزوی موفقيت برای همه­ی هافلی­های عزيز
اِما دابز



Re: « نوادگان هلگا هافلپاف »
پیام زده شده در: ۰:۰۵ دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۸۶
#5

بورگینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۴۸ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۵۶ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۷
از دژ مرگ
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 518
آفلاین
با سلام.

مختصری در مورد خودم توضیح میدم.

من ، بورگین ، پونزده سال دارم و در 15 مرداد 1385 با شناسه توبیاس اسنیپ وارد سایت جادوگران شده و به گروه اسلایترین رفتم.
متاسفانه گروه اسلایترین ، گروه جالب و خودمونیی نبود که اعضا بتونن توش راحت با ناظرا گرم بگیرن، پس رفتم بورگین رو ورداشتم و اومدم هافل.
به نکته ی بعدی میرسیم که بی ناموسیه و خواهش می کنم که حتماً ادامه پست رو بخونین.
من همین چند وقت پیش اسمم بی ناموس در اومد و داستان درازی داره که نه برای خندیدنه ، بلکه برای اینه که فکر نکنین حالا بچه نامردیم...
من تا همین چند وقت پیش، با عشقم رفت و آمد داشتیم. حالا شما الان می گین " بشین بچه.. این کارا برای تو زوده" ولی خوب... خلاصه منو اون که خارج از فضای مجازی جادوگرانه ، حرف میزدیم و می خندیدیمو و گرم صحبت میدشیم.
یک روز وقتی زنگ زدم تا با هم حرفی بزنیم گفت ولم کن و رفت... و از اون موقع ،خوب میدونین... یکمی تو این مسایل کم آوردم یا به عبارتی عقده ای شدم... خلاصه اگه آرشیو پستام رو با شناسه قبلی یا همین شناسه ( مال قبل تر ) رو نیگا کنین ، من اصلا بی ناموسی نمی نوشتم که یهو شدت گرفت ولی خوشبختانه الان دوباره داره فروکش می کنه.
بگذریم.
خلاصه اینجوریا و اینکه میرسیم به خصوصیات ظاهریم.
من چشم قهوه ای و درشتی دارم که این مدت آبشون حسابی کار کرده و همچنین موهای سیاه و پوست سفید.
قدم بلنده و همیشه عادت دارم موهام رو ژل بزنم و میکروبی کنم و موقع خواب... اصلاً به شما چه من موقع خواب چیکار می کنم؟

حالا از چیزایی که نفرت دارم میگم.
این که از کسایی که دوست دارن بگن تو هافل دعوا هست و فلان و بهمان و اسم تالارمون رو خراب کنن.
همچنین روی کارهای خصوصی خودم حساسم و دوست ندارم یکی بیاد بالای سرم بگه چیکار کنم و موبایلمو چک کنه برای اینکه مشکوک می زنم.
همچنین از کساییکه پست طنز مینویسن واز شکلک استفاده نمی کنن بدم میاد چون باعث میشه پست خشک باشه.

از چیزایی که خوشم میاد اینه که من همیشه دوست دارم پست هام بلند بالا نشون داده بشه و یک روزی هم ناظر بشم!و تو این مدتی که تو هافلم ، اصلا حتی 1% هم فکر خارج شدن از بهترین تالار به ذهنم نیومده.

حرف دیگه ای فکر نکنم داشته باشم.
و السلام ، نامه تمام.
با تشکر
بورگین


بورگين جان بايد شخصيت رولت رو تشريح كني، و نه اون كسي كه پشت كامپيوتر نشسته!

اين پستت رو چون خوشم اومد پاك نميكنم!
ولي بهتره يه پست بزني كه شخصيت بورگين رو گفته باشه، يه چيزي مثل مال من...


ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۳۸۶/۱/۱۳ ۲۱:۰۴:۳۹


Re: « نوادگان هلگا هافلپاف »
پیام زده شده در: ۲۰:۳۳ یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۶
#4

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۵ سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۴۷ جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰
از ته چاه
گروه:
مـاگـل
پیام: 730
آفلاین
خوب، تفقدي ميزنيم بر لودو بگمن...


خصوصيات كلي:

لودو عاشق هافلپاف و تالار هافله!
ناظري سختكوش، مردمي و مهربان، ولي در مقابل گردن كشي و عصيان گري بسيار خشن و سخت گير!
كلآ خيلي باحاله اين لودو...

در ضمن لودو علاقه ي قلبي شديدي به اما دابز داره...
و رابطه ي با اما داره! (نبينم كسي چپ به اما جونم نيگا كنه! )

لودو يك حيوان خانگي هم داره... يك گوركن، به نام عليرضا!
لودو عليرضا رو هم بسيار دوست داره، و گويند كه لودو قصد داره كه عليرضا رو به نظارت برسونه!!
عليرضا هم گروكني مهربان و دلنازك هست كه فقط با لودو صحبت ميكنه و لودو حرفاش رو ميفهمه. (!)
در مورد عليرضا بايد بگم كه، عليرضا در هنگام تولد مادرش رو از دست داده، و لودو اونو هنگام تولد از مادرش ديده و گرفته و بزرگش كرده!
در شكل زير ميتونيد لودو رو در حالي كه عليرضا بقلشه در پيوست ببينيد...


خصوصيات ظاهري:
لودو جواني قد بلند، خوش تيپ و خوش لباس ميباشد!
از خصوصيات ظاهري وي ميتوان به چشمان آبي و موهاي بلوند نيز اشاره كرد.

علاقه مندي هاي لودو:
لودو به اما دابز، عليرضا، هافلپاف!، بازي كوييديج، جاروي كوييديجش، و دوباره اِما، و دوباره به عليرضا، خيلي علاقه منده!
يكي از بزرگترين علاقه مندي هاي لودو گوركن هست، حالا هر جور گوركني كه باشه! مجسمه... زنده... عروسك... عكس... هرچي!
لودو كوييديج و جاروي كوييديجش رو هم خيلي دوست داره!


خصوصيات لودو:
روي اِما خيلي غيرت داره! (كلآ روي دختراي تالار غيرت داره، روي اما بيشتر!) عاشق تالار هافله! كلآ جونش رو واسه هافل ميده... روي عليرضا خيلي حساسه! تمام بروبچز هافل رو دوست داره... در كنار دوستي و مهربونيش، با خلافكارهاي تالار بدجوري برخورد ميكنه!


-----------------------------------------------------------------------------
خوب اينو نوشتم كه بدونيد من منظورم يه هميچين چيزي هست؛

پیوست:



jpg  05050.jpg (46.56 KB)
20001_460fe5166f47c.jpg 140X206 px


ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۶:۵۴:۳۰ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
[size=small]


Re: « نوادگان هلگا هافلپاف »
پیام زده شده در: ۱۲:۲۵ یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۶
#3

ارنی مک میلانold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۳ جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۰:۰۶ پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۶
از دوردست ترین قله
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 135
آفلاین
خب ویرایش میکنم پستم رو و در مورد ارنی مک میلان یه توضیحاتی میدیم ..

همونطور که همه میدونن ارنی یکی از بچه هایی هست که هم سن هری پاتر هست و در یک زمان با وی پا به هاگوارتز گذاشت ... اون یکی از بچه های کم حرف و با کلاس هافل بود که با هانا آبوت دوست بود ...
از سال اول تا اواخر کتاب شش , اسم وی پراکنده در کتابهای هری پاتر اومده و میشه گفت یکی از شناخته ترین اشخاص هافل در کتاب هست ... در سال اول با هری دوست شد و به همراه زاخی که یکی از بهترین دوستاش بود , سعی کرد ارتباط داشته باشه با پاتر ...
از کمک های او میشه , همکاریش با هری اینا در دوئل و همچنین در الف دال نام برد ... در کتاب شاهزاده نیز , قسمتهای کوچک و پراکنده ای از وی یاد شده ...
طبق کتاب , ارنی یکی از کسانی هست که هرمیون فکر میکرد تو راون هست ( به خاطر فکرهاش که به راونی ها میخورد ) و بعد از اینکه میفهمه اون یه هافلی هست و از نوع شاخدار , متعجب شد .. مهارت مختلفش در اجرای تننیک های جادوی سیاه , چه در دوئل و الف دال , یکی از دلایلی هست که هری اونو یکی از اعضای قوی الف دال بدونه و روابط دوستانه ای باهاش داشته باشه ...
عکسی از ارنی هست که میشه از روی عکس , خصوصیات ظاهری اش رو حدس زد ... یه شخصی که حدود 163 سانتی متر قد داره و وزنش بالغ بر 58 هست و از استیل خاصی برخوردار هست ...
دراکو مالفوی , در کتاب تالار اسرار این موضوع را آشکار کرد که ارنی یکی از نجیب زاده هاست و به خاطر روابطش با هری و دار و دسته اش , اونو مسخره میکنه ...
عموی اون در وزارت خانه کار میکنه و پدرش , رییس یکی از بخش های وزارت سحر و جادو هست ... مادرش که از نسل پتیل هاست و شباهت زیادی به فرزندش داره ...

خب فــــــیـــــــنـــــــیـــــــش


ارني جان قبلي مگه چش بود؟!
تازه ميخواستم به خاطر چيزايي كه نوشته بودي حالت رو بگيرم!


ویرایش شده توسط ارنی مک میلان در تاریخ ۱۳۸۶/۱/۱۳ ۱:۴۱:۲۷
ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۳۸۶/۱/۱۳ ۲۱:۱۲:۰۸

پاتر , رولینگ خزیده کردت !!


Re: « نوادگان هلگا هافلپاف »
پیام زده شده در: ۱:۳۳ یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۶
#2

یاکسلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۵ شنبه ۴ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۰۸ یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۶
از زیر سایه علامت شوم
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 17
آفلاین
سلام

ياكسلي

سن : 43
چوب جادو : 30 سانتی متر ، انعطاف نا پذیر ، چوب زبان گنجشک ، هسته دم موی تک شاخ
چوب جارو : نیمبوس 2002
جنسیت : مذکر
مشخصات ظاهری : مردی مسن ، قد بلند ، با موهای بلند جو گندمی دم اسبی ، ردای قهوه ای سوخته رنگ مواج ، با بینی ای کشیده و باریک .
اختراع : افسون سرپنسوریتا
جرگه : مرگخواران
زمان عضویت در مرگخواران : اولین عضو جرگه مرگخواران
سمت : یکی از معاونان لرد سیاه ، وزیر بخش موجودات سحر آمیز وزارت سحر و جادو ، ارشد گروه هافلپاف در زمان تحصیل در مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز
گروه : هافلپاف
اصالت : دو رگه !
علاقه مندی ها : نابودی انسان ها و موجودات

توضیحات :

یاکسلی یکی از جادوگران سیاه و اولین مرگخواری است که به سوی لرد سیاه شتافت و به عضویت جرگه مرگخواران در آمد ! یکی از بد جنس ترین جادوگران که تمام فعالیت روزانه اش در قتل خلاصه میشود .
او یکی از بی حوصله ترین مرگخواران است ، به گفته لوسیوس مالفوی اگر او صبح از خواب بیدار شود و در دشت قدم بزند ، اگر حیوان ، انسان و یا موجودی را مقابل خود ببیند به جای اینکه از راه کمی منحرف شود و از کنار او بگذرد بی معطلی او را از بین میبرد !
افسون سرپنسوریتا که باعث ایجاد مار کبرا میشود توسط او اختراع شده است ، بارها از این افسون برای کشتن ماگل ها استفاده کرده است .
یاکسلی یکی از مرگخواران مغرور است و علاقه وافری به خود و رفتار خودش دارد ، بنابراین من هم طبق این شخصیت عمل میکنم ، چه در رول پلیینگ و چه در خارج از رول !

" به دلیل اینکه در معرفی شخصیتم کاملا به همه موارد پرداخته شده ، کپی و به اینجا منتقل شد "


ویرایش شده توسط ياکسلي در تاریخ ۱۳۸۶/۱/۱۲ ۲:۵۶:۵۰

باشد تا برای همگان عبرت شود !


« نوادگان هلگا هافلپاف »
پیام زده شده در: ۱۹:۵۰ شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۶
#1

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۵ سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۴۷ جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰
از ته چاه
گروه:
مـاگـل
پیام: 730
آفلاین
به نام مام بزرگ... هلگاي كبير!

سلام به دوستان هافلي، تمامي نوادگان هلگا هافلپاف؛

اين تاپيك به اين منظور گشايش يافت كه ملت غيور و شهيد پرورو (!) هافلي، بيان و در اينجا به معرفي كامل شخصيت رولي خود بپردازدند!

در اين تاپيك ميتونيد نحوه ي پيدايش و عادات و خصايل و شكل و قيافه و علايق و رفتار و خلاصه هر چي دوست داريد از شخصيتتون بگيد!

اميدوارم كه هر كس يه چيز كامل و خوب بزنه!
(البت كامل به معناي بلند نيست ها! نيايد شيش كيلومتري بزنيد!)

تمام خصوصيات مهم و كليدي رو حتمآ بگيد...

* در رول ها هم از اين نوشته هايي كه هر كس در مورد خودش مينويسه، استفاده ميشه!
-----------------
* براي تازه واردين، اين تاپيك ميتونه يه كمك و راهنماي خوب باشه كه با شخصيت رولي اعضا خيلي سريع آشنا بشن!
(بهتره كه تازه واردين پس از اندكي فعاليت بيان و در اين تاپيك بپستن!)
------------------
* در ضمن هر كس معرفي زد و بعد از مدتي خواست تغيير بده، ميتونه يه پست جديد بزنه! (در صورت لزوم اون پست قبليش پاك ميشه!)


خوب، ببينم چيكار ميكنيد...!


ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۵ ۲۳:۱۵:۰۶
ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۹ ۱۸:۰۰:۴۶

ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۶:۵۴:۳۰ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
[size=small]







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.