خب اینجا همون طور که معلومه همه دارن میرن و من الان اینجا داشتم آماده میشدم که برم و به همه بگم "خوشحال شدیم که تشریف آوردین!"
البته بعد از اینکه من برای اولین بار اینو گفتم بعدش دیدم که پنج نفر دیگه هم مثل من وایستادن و دارن به بقیه همینو میگن!...واقعا خز کردن هم حدی داره!!
به هر حال نکات اصلی عکس اینان:
1-کیک دوم رو در عکس میبینین که اضافی مونده بود...اینم مدرک برای کسایی که میگفتن کیک کم بوده!...بیا آقا این همه اضافه موند!...این یه مقدار هم به خزانه ی سایت واریز شد!
2-احتمالا لبتاپ ها جا گذاشته شدند در رستوران!...چون در این لحظه که همه دارن میرن کم کم لبتاپ ها بر روی میزن و کسی هم بهشون توجهی نمیکنه!
3-تجمع ظروف کیک خوری در قسمت پایین عکس نشون میده که در اون قسمت مدیران حضور داشتن و به هر حال مدیران هر جا میرن یه هاله ای از قدرت و تاثیرات جوی از خودشون به جا میزارن!
...در ضمن اون چاقویی هم که اونجا قرار داره چند ساعت قبلش تویه آشپزخونه ی ما بود!
4-در این عکس زاقارت(!) بنده شبیه پیرزن های شونصد ساله یک عدد حوله هم دستمه!
...دیدین که؟...اینایی که میرن پیک نیک همه چی با خودشون میبرن!
...منم حوله و چاقو و ظرف و ظروف و اینا برده بودم!
البته برای اینکه شایعه درست نشه در مورد اون حوله ای که دست منه همین جا میگم که اون حوله برای این بود که چاقوی مربوطه(که باهاش کیک بریده شد) لای اون پیچیده بشه!...چون چاقوئه بسی برنده بود و ممکن بود سر هر کسی رو ببره!