هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





مرگخواران دریایی!
پیام زده شده در: ۲۱:۲۳ پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۸۵
#1

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۶:۲۴ دوشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
مرگخوار
پیام: 1708
آفلاین
پرچم دزد های دریایی با علامت یک جمجمه اسکلت مانند که از دهانش ماری بیرون زده بر فراز کشتی خودنمایی میکنه. پرچم با وزش باد به شدت به این ور و اونور میره تا اینکه سرانجام کنده شده و همراه با باد از انجا دور میشه.

مدتیه که کشتی همانطور در وسط دریا ثابت مانده و حرکت نمیکنه. مدتیه که تمام ساکنان این کشتی راه خود را گم کرده اند و ماه هاست که بی هدف در دریا سرگدانند.

اتاق کاپیتان

لردی یک چشم با یک پای مصنوعی و یک دست چنگک مانند روی صندلی اش نشسته و یکی از ممدها جلوش مشغول خم و راست شدنه:
ممده: ارباب ... تمام ذخیره مواد غذاییمون تموم شده ... خون گلاسه ها ته کشیدن ... تمام خوردنی هایی که بعد از آخرین تصاحب کشتی محفلی ها بدست آوردیم تموم شده ... ارباب ما داریم میمیریم
- آواداکدورا ....
آشپز بدبخت بر روی زمین می افته و دیگه از سر جاش حرکت نمیکنه.
لرد: بیاید ببریدش برای امشب کبابش کنید تا چیزی برای خوردن داشته باشیم. وگرنه همتونو میندازم تو دریا تا کوسه ها بخورنتون!
بلافاصله در باز میشه و دو فرد ارزشی وارد شده و دست و پای آشپز رو میگیرند و از آنجا میبرنش ...

- خشکی ... خشکی ! خشکی !
لرد با بی حوصلگی چوبدستیشو از پنجره اتاقش به بیرون میگیره و حرکتی مختصر به آن میده بلافاصله دیده بان از بالای دکل می افته توی دریا ...
لرد: اوووووف .... ما دیگه هیچ وقت خشکی رو نمیبینیم
اما او اشتباه میکرد بلافاصله دوباره در باز میشه و ایگور میاد تو
ایگور: ارباب این دفعه واقعا خشکی رو دیدن ... خودم دیدمش ... جلومونه!
لرد : یعنی مصیبت های ما به پایان رسیده؟

روی عرشه

روی عرشه جنب و جوشی راه افتاده همه با سرعت در حال حرکتند و میخواهند خشکی رو ببینند. معاونین ارشد لرد در راس این صف قرار دارند.
بادراد: مطمئنم اینجا استرالیاست !
بلیز: نه من اون ابره که اون بالاست رو میشناسم اینجا هندوستانه!
آرامینتا: باید زودتر ارباب رو صدا کنیم!
- احتیاجی نیست خودم دارم میام ...
لرد لنگان لنگان راه رو باز میکنه و در حالی که پای مصنوعیشو روی زمین میکشه به سمت معاونینش میاد.
ملت: ارباب به سلامت باشد.
لرد دوربین چشمی را از دست آرامینتا میقاپه و در آن نگاه میکنه. و دو نفر رو میبینه که دارن لبخند میزنن و براشون از ساحل دست تکون میدن.
لرد
بلیز: قربان چی دستور میدید؟
لرد لحظه ای درنگ میکنه سپس فریاد میزنه:
- چرا معطلید؟ بادبان ها رو بکشید ... به سمت خشکی حرکت میکنیم ...
مرگخوارا: هوووووووووووورا لرد به سلامت باشد ...
بدین ترتیب بادبان ها بار دیگر به اهتزاز در میایند و کشتی دزدان دریایی به سمت جلو هدایت میشود غافل از اتفاقات ارزشی که در کمین نشسته اند و انتظار آنها رو میکشند.


ویرایش شده توسط آرامينتا ملي فلوا در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۹ ۲۱:۴۸:۰۱
ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۲۳ ۰:۱۶:۱۸








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.